سه‌شنبه ۷ تیر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۱
شهدای لرستانی حادثه هفتم تیر در آینه کتاب‌ها

حادثه هفتم تیر ماه 1360 که طی آن شهید بهشتی و 72 تن از یاران وی به شهادت نائل شدند، تلخ‌ترین حادثه تاریخ انقلاب اسلامی بود در این واقعه شهیدان «سید‌فخرالدین رحیمی» و «محمدحسین صادقی» از لرستان جزو این شهدا بودند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا) در لرستان، ساعت 20 و 30 دقیقه ۷ تیر ۱۳۶۰ بر اثر انفجار یک بمب در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، رئیس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهره‌های برجسته سیاسی ازجمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جلسه‌ای که برای بررسی انتخابات ریاست جمهوری آینده برگزار می‌شد، به شهادت رسیدند.

شهید «سیدفخرالدین رحیمی» و شهید «محمدحسین صادقی» نیز ازجمله شهدای لرستانی این حادثه بودند.
 
در میان خیل مبارزان انقلاب اسلامی، پرونده‌ قطور شهید سیدفخرالدین رحیمی، مالامال از شجاعت و رشادت‌های انقلابی است. تغییر نام خیابان ششم بهمن به خیابان علوی، نصب پرچم سیاه در روز تولد شاه و برپایی بیرق سبز همزمان با میلاد ائمه، حرام دانستن محصولات اسرائیلی، پیشنهاد تغییر نام خیابان پهلوی به نام خیابان مسجد جامع، خیابان سوم اسفند به خیابان اسفند، دعا برای زندانیان دربند، پخش اعلان و رساله‌های ممنوع، برگزاری مجلس ختم برای کشته‌شدگان ضد حکومت، درج نکردن سال شاهنشاهی در زیر برگ اعترافات، تبعیدهای مکرر و صدور حکم اعدام غیابی و ... نمونه‌ای از اقدامات شهید رحیمی است که تا لحظه شهادت، به قطوری این پرونده افتخار می‌کرد.

مبارزات او جملگی فصل‌های مهمی از پیروزی انقلاب اسلامی در خطه لرستان است، که نمی‌توان از آن غافل ماند و به سادگی گذشت. نام شهید سیدفخرالدین رحیمی، همچون آفتابی درخشان در رأس خیمه‌ی طلیعه‌ی انقلاب اسلامی در سرزمین دلاورخیز لرستان می‌تابد.



رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در زمستان 1367 در استادیوم تختی خرم‌آباد درباره شخصیت شهید رحیمی می‌فرمایند: «در سال 1356 زمانی که من در صفحات ایرانشهر در تبعید بودم، شهید سیدفخرالدین رحیمی هم در آنجا در تبعید بود. من او را نمی‌شناختم اما او مرا می‌شناخت. پس از چند ماه رژیم تصمیم گرفت تا مجموع تبعیدی‌های ایرانشهر را به جاهای دیگر پراکنده کند، او را به اقلید فارس و مرا به جیرفت فرستادند و در آن شب دیجور که دژخیمان رژیم آمدند تا ما را پراکنده کنند، شهید رحیمی، چند جمله به آن‌ها گفت و ترس بر پیکر آنان افکند.

شهید رحیمی گفتند: در این زمان که شما با اولاد پیامبر و رسول خدا این‌چنین رفتار می‌کنید؛ اما بدانید خانه‌ ظلم پابرجا نیست و دیر یا زود از میان خواهد رفت. در برابر این پیشگوییِ صادقانه شهید رحیمی، دژخیمان ترسیده و حتی جواب شهید رحیمی را هم ندادند. من که شاهد این صحنه بودم با خود گفتم: سیدی از لرستان مبارز و مجاهد، یعنی این

شهید سید‌فخرالدین رحیمی سال 1323 در یک خانواده روحانی در شهر خرم‌آباد متولد شد. پدرش حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر رحیمی از علمای بزرگ شهر بود؛ وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی تحت تکفل برادر بزرگ و روحانی خود شهید سید‌نورالدین رحیمی قرار گرفت. با توجه به اینکه سید‌نورالدین برای ادامه تحصیل دروس حوزوی به قم مشرف شد، شهید سیدفخرالدین نیز به همراه او به این شهر عزیمت کرد و به‌طور رسمی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.

 

وی در این مدت، درس خارج فقه و اصول را از محضر استادان حوزه علمیه قم ازجمله آیت‌الله شهید مدنی گذراند. تا سال ۱۳۴۱ که ماجرای مدرسه فیضیه پیش آمد، به مبارزه می‌پرداخت و یک روز، در حالی‌که مشغول چسباندن اعلامیه‌ای از امام خمینی‌(ره) بود، گرفتار مأموران پهلوی شد و به ۶ ماه زندان محکوم شد که پس از پایان زندان به شهر خرم‌آباد برگشت و پایگاه مبارزاتی خود را در مسجد علوی طرح‌ریزی کرد و ضمن برگزاری نماز در همان مسجد به ارشاد جوانان پرداخت و توانست جوانان پرشوری را تربیت کند.

شهید رحیمی دومین‌بار پس از تبعید به علت کندن تابلو‌های خیابان ششم بهمن و گذاردن تابلوی خیابان علوی به‌جای آن به ۶ ماه دیگر زندان محکوم شد. پس از خلاصی از زندان خرم‌آباد ممنوع‌المنبر شد؛ بنابراین وی که تمام وجودش به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود، به روستاهای اطراف خرم‌آباد و بین عشایر لرستان می‌رود و ضمن ارشاد آن‌ها به تعالیم اسلام، عشایر را به شورش علیه حکومت پهلوی تشویق می‌کند.



مأموران ساواک با اطلاع از این قضیه بلافاصله او را دستگیر و بعد از مدتی زندان وی به ایرانشهر تبعید می‌کنند که در آن‌جا با آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای روبه‌رو می‌شود و پس از مدت‌ها هم‌منزلی و هم‌سنگری با ایشان و در اثر فعالیت‌های بی‌حدشان و محبوبیت میان اهل تسنن، ساواک در می‌یابد که وجود این دو روحانی باعث بر هم ریختن شهر ایرانشهر خواهد شد؛ بنابراین آن دو را از یکدیگر جدا و هرکدام را به شهری دیگر تبعید می‌کنند.

وی در سن ۳۶ سالگی با برگزاری نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، از سوی مردم ملاوی لرستان، برگزیده و به خانه ملت راه یافت. او در سنگر خانه ملت برای پاسداری از انقلاب اسلامی تلاش می‌‌کرد و همواره برای توسعه و آبادانی کشور و حوزه انتخابیه خود کوشش می‌کرد.

این روحانی مبارز با توجه به ماهیت و انحراف فکری بنی‌صدر همواره خطر او را به مردم و مسئولان گوشزد می‌کرد. او با اشاره به قدرت‌طلبی‌های بنی‌صدر چنین می‌گفت: «مردم اگر به کسی رأ‌ی بدهند برای عشق به امام است. اگر من طلبه هم در این جا پشت این تریبون صحبت می‌کنم از برکات رهبر بزرگمان است و الا من طلبه کجا و تریبون مجلس شورای اسلامی [کجا]، آنچه داریم از اسلام و امام است و اخلاق و اخلاص امام و رهبر عالیقدر انقلاب اسلامی است.»
 
شهید رحیمی سرانجام در شامگاه خونین هفتم تیر 1360 به همراه ۷۱ تن از یاران امام خمینی (ره) در دفتر حزب جمهوری اسلامی به فیض شهادت نایل آمد.

در حدود 60 صفحه از کتاب 1268 صفحه‌ای تحت عنوان «علما در روشنای تاریخ» اثر سیدمحمد سیف‌زاده، منتشر شده در سال 1392 به تفصیل از شخصیت سیدفخرالدین رحیمی، مبارزات وی و اسناد مربوط به ساواک از فعالیت‌های این شهید شاخص لرستان سخن به میان آورده شده است.
 
دیگر شهید لرستانی حادثه هفتم تیر شهید «محمدحسین صادقی» است که همراه با شهید بهشتی و سایر یارانش به شهادت رسید، در ادامه نیز مروری بر زندگی‌نامه این شهید که در کتاب «علما در روشنای تاریخ» بیان شده است، خواهیم داشت:

شهید شیخ محمدحسین صادقی از علما و فضلای اهل لرستان، سال 1302 در روستای «مشکک» از توابع شهرستان الیگودرز در خانواده‌ی روحانی متولد شد، وی ابتدا نزد پدرش علوم دینی مقدماتی را فرا گرفت و در حالی که کار کشاورزی انجام می‌داد به کودکان و نوجوانان روستاهای محل قرآن می‌آموخت.

وی در 18 سالگی به قصد تحصیل عازم قم شد و در حوزه علمیه نزد استادانی چون امام موسی صدر، و حاج شیخ حسن قمی و آیت‌الله بروجردی به آموختن علوم دینی و حوزوی پرداخت. بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی به جلسات درس امام خمینی (ره)، آیت‌الله گلپایگانی و مرعشی نجفی وارد شد و با استفاده از ذخایر علمی آن بزرگواران، شیوه‌ی اجتهاد و استنباط احکام الهی را آموخت.

شهید صادقی از جمله روحانیونی بوده که برای تبلیغ احکام شریعت به نقاط مختلف کشور سفر کرده و با تشکیل جلسات مذهبی و سخنرانی‌های مختلف به راهنمایی مردم پرداخته است.

این روحانی مبارز، در قیام 15 خرداد 1342 در تظاهرات اعتراضی مردم قم، علیه رفراندوم اعلام شده از سوی حکومت وقت، فعالانه شرکت کرد و در همان روز توسط مأموران دستگیر و پس از 3 روز زندانی و هم‌سلولی با آیت‌الله طالقانی آزاد شد و مجدداً به فعالیت‌های سیاسی و مبارزاتی خود ادامه داد.

شهید صادقی در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی به نمایندگی از جانب مردم دورود و ازنا انتخاب شد و در شامگاه 7 تیر سال 1360 با اقامه نماز جماعت حزب جمهوری به امامت ایشان، همراه 72 تن از یاران با وفای امام به لقا حق پیوست.

آثار قلمی وی عبارت‌اند از:
برگردان شرح کفایة الاصول به عربی
ترجمه و شرح ارشاد انقلاب
تقریرات قسمتی از درس خارج فقه آیت‌الله مرعشی نجفی
حاشیه بر کتاب حج و عروة الوثقی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها