شنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۲۲
بسیاری نمی‌خواستند بعثی ها شکست بخورند

در کتاب «آغاز جنگ نفتکش‌ها»، لابه‌لای مرور گزارش‌ها و اظهارنظرها، به حمایت‌های پیدا و پنهان دولت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از رژیم بعث اشاره و بر نقش دولت‌های عربی و غربی در بقای صدام تأمل می‌شود. آنان حامی شرور بزرگ بودند، چون نمی‌خواستند ما در جنگ پیروز شویم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «آغاز جنگ نفتکش‌ها» نوشته محمود یزدانفام، بازخوانی حوادث و تحولات و اظهارنظرهای مرتبط با جنگ، در اردیبهشت و خرداد و تیر 1363 است. آن مقطع از سال‌های جنگ تحمیلی که ایران برتری خود را کاملاً به دشمن متجاوز تحمیل کرده بود، اما دست‌هایی در منطقه و در دنیا، نمی‌خواستند پیروزی از آن ما شود. با همه قوا به یاری صدام رفتند و با پول و اسلحه، او را قوی‌تر کردند و رژیمش را سرپا نگه داشتند. به صراحت می‌گفتند نباید بگذاریم که ایران در جنگ پیروز شود، زیرا بازی‌ای را که ما تعریف کرده‌ایم خراب می‌کند و منافعی را که در این منطقه داریم به خطر می‌اندازد. ناگفته نماند که کتاب «آغاز جنگ نفتکش‌ها» سی‌ویکمین کتاب از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق است و از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده است. 
 
فرانسه و جنگنده‌های میراژ، حمایت از صدام
فرانسوی‌ها به هدف برقراری توازن میان توان رزمی ایران و عراق در تجهیز رژیم بعث می‌کوشیدند و در بهار سال 1363 ابایی از بیان این سیاست خودشان نداشتند. از نظر آنان – و تقریباً همه دولت‌های دیگری که پای‌شان به نوعی در این جنگ گیر بود – عراق به تنهایی حریف ایران نبود و حکومت آن بدون حمایت مستقیم و همه‌جانبه خارجی سرپا نمی‌ماند. درواقع آنان برای بقای رژیم بعث به تکاپو افتاده بودند. روزنامه امریکایی واشنگتن‌پست دهم خرداد 1363 نوشت «به رغم گسترش جنگ در خلیج فارس، مقامات فرانسوی به برنامه فروش و تحویل اسلحه به عراق، از جمله تحویل جنگنده‌های میراژ اف‌یک – که قادر به پرتاب موشک‌های اگزوسه هستند – ادامه خواهند داد. این روزنامه در ادامه این خبر را چنین تکمیل می‌کرد که فرانسه در نظر دارد 20 فروند جنگنده میراژ اف‌یک به عراق تحویل بدهد. «دولت فرانسه اقدام خود در فروش اسلحه به عراق را به‌عنوان کوششی برای برقراری توازن در جنگ و جلوگیری از گسترش بنیادگرایی اسلامی توجیه می‌کند که ممکن است به سقوط رژیم بعث بینجامد.»
 
جالب اینکه تابستان سال قبل، اواخر شهریور 1362 شهید همت فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در اردوگاه قلاجه در حین آماده‌سازی برای عملیات والفجر4 و (همزمان با عید قربان) از همین موضوع، یعنی پشتیبانی فرانسه از رژیم بعث صحبت کرده بود. «فرانسه نابکار که یک روز انگلیس حلقه‌به‌گوش آمریکا بوده حالا فرانسه شده، نمی‌گفت من دست دارم در عراق ولی از میراژهایش خبر داشتید که به هیچ خلبانی در تاریخ که صد ساعت تجربه پرواز داشته باشد میراژ نداده بود به صدام داد. موشک اگزوست به کمتر کشوری داده بود، داد که کشتی‌های ما را از بندر فاو در خارک بزنند. هی هم شعار سیاسی می‌ده و جنایت آنجایی است که تلویزیون دولتی فرانسه این خبر را می‌دهد، می‌گوید: تحویل این هواپیماها به خاطر کمک به رژیم صدام و جلوگیری از سقوط آن و جلوگیری از رشد انقلاب اسلامی در منطقه است، نگاه کنید نکته را! بعد هم با کمال ذلت و پستی عنوان می‌کند هم‌اکنون بیش از شش‌صد نفر مستشار فرانسوی در عراق و در ارتش عراق کمک می‌کنند در جنگ با ایران. ما یک مدت باورمان نشد گفتیم فرانسه دیگه کِی مستشار فرستاده؟! خود رادیوهایشان هم اعلام می‌کنند و خود رادیوی دولتی فرانسه بر اثر فشار مردم فرانسه این را عنوان کردند: شش‌صد مستشار فرانسوی در ارتش عراق! کی دارد رژیم صدام را می‌چرخاند؟ کی خط نظامی به ارتش عراق می‌دهد؟ فقط و فقط استعمار و لاغیر!» (البته این سخنان شهید همت در کتاب «آغاز جنگ نفتکش‌ها» نیست).
 
رژیم بعث، دولت‌های عرب و دلارهای نفتی
اما دولت‌های غربی مثل فرانسه، تنها حامیان رژیم بعث عراق نبودند و برخی دولت‌های منطقه ما نیز از هیچ تلاشی برای خنثی کردن برتری ایران دریغ نمی‌کردند. در آغاز جنگ، رهبران مصر و اردن بیشتر از دیگران از صدام و ادعاهای او حمایت می‌کردند، اما به مرور نقش عربستان سعودی پررنگ‌تر شد. روزنامه فرانسوی لیبراسیون همان روزها نوشت «گسترش جنگ در منطقه این نکته را به کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تفهیم کرده است که آن‌ها به‌رغم برخورداری از دلارهای نفتی در تأمین امنیت خود ناتوان‌اند.» نوشت که این کشورها هم چشم به روند جنگ دوخته‌اند و هم «رسماً اعلام می‌کنند که خواهان پیروزی جمهوری اسلامی ایران بر عراق نیستند. ضمن اینکه برحسب توانایی و آسیب‌پذیری‌شان می‌کوشند تا موازنه سیاسی خود را در تندباد جنگ خلیج فارس حفظ کنند. در میان این کشورها، عربستان سعودی رسماً بهترین پشتیبان رژیم عراق است.»
 
در ادامه گزارش روزنامه فرانسوی آمده که دولت‌های عرب منطقه خلیج فارس «ماهانه یک میلیارد دلار به عراق کمک مالی می‌کنند که بخش عمده این مبلغ را عربستان می‌پردازد. این کشورها قدرت مالی خود را در غرب به کار می‌اندازند و با تهدید دولت‌های دیگر از آنان می‌خواهند تا از فروش و ارسال تجهیزات نظامی به ایران خودداری کنند. کشورهای مذکور در پی مداخله امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران هستند، اما ترجیح می‌دهند این مداخله به‌گونه‌ای باشد که ایران را نه در خلیج فارس، بلکه در اروندرود متوقف کند.» بخشی از این کمک‌های مالی، بلاعوض بود، اما بخش دیگری از آن به عنوان وام و قرض به دولت عراق پرداخت می‌شد. از این‌رو حکومت عراق با طولانی‌تر شدن جنگ، بیشتر و بیشتر در بدهی‌های خارجی فرومی‌رفت.
 
صدام هم می‌دانست که چقدر به این و آن بدهکار، و حیات و بقای حکومتش به پشتیبانی مالی خارجی وابسته است. گاهی می‌گفت پول‌هایی را که سایر دولت‌های عربی به عراق پرداخته‌اند هزینه‌ای است که عرب‌ها برای دفاع از خودشان در مقابل ایران می‌پردازند و گاهی وعده به تسویه بدهی‌ها، پس از پایان جنگ می‌داد. همان روزها در جمع چند خبرنگار خارجی مقیم عراق گفت «بعضی‌ها می‌گویند عراق خیلی مقروض است، بله ما مقروض هستیم، ولی به‌محض پایان یافتن جنگ تمام قرض‌های خود را با قدرت پرداخت خواهیم کرد. اگر شرف ما بر باد رفت با آنچه که داریم چه کار کنیم. اگر عراق از دست برود، اموال هم از دست می‌رود. پس اولین چیزی که باید برود پول است»، زیرا اگر عراق شکست بخورد، بعد نوبت به سایر اعراب می‌رسد. اما چون خودش هم واقعاً این استدلال سست – در دفاع از اعراب و مسأله شرافت عربی - را قبول نداشت و می‌دانست خواه‌ناخواه، مجبور به پرداخت قروض خود است اضافه کرد «ما بدهکار هستیم، به‌ویژه به برادران عرب خود بدهکاریم. اما این قرض‌ها مدت‌دار است و در سال 1985 همگی پرداخت خواهند شد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها