جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۶
کتاب را با فیلم مقایسه نکنید/ اقتباس در ایران معنایی ندارد

سینمایی که فقط کمدی می‌فروشد، مریض است و حالش خوب نیست. این قضیه را در وضعیت کتاب هم می‌بینیم. وقتی تیراژ کتاب 700 نسخه باشد، اقتباس نیز بی معنی می‌شود. اقتباس زمانی است که کتاب خواننده و خواستار داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فرهنگسرای کتاب در حاشیه برگزاری نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، نشست نقد و بررسی فیلم «شب‌های روشن» با حضور فرزاد موتمن کارگردان و کوروش جاهد منتقد را برگزار کرد.

جاهد در ابتدای این نشست در مورد برخورد مخاطبان با اثر سینمایی گفت: خیلی وقت‌ها مخاطبان فیلم را می بینند و می‌گویند کتابش را خواندم، قشنگ‌تر بود. مقایسه کتاب با فیلم اثر، دو چیز متفاوت است. این مقایسه اشتباه است. نسخه سینمایی کتاب با متن اصلی متفاوت است. فیلم امکانات بسیار محدودی در مقایسه با کتاب دارد. در ادبیات می‌توانیم خیلی موقعیت‌ها را به راحتی در قالب کلمات و واژگان توصیف کنیم در حالی که سینما این امکان را به ما نمی‌دهد. مگر اینکه با استفاده از نریشن یا گفتار متن بتوان آن کلمات را منتقل کرد. توصیه می‌کنم کتاب را با فیلم مقایسه نفرمایید. لذت بردن از کتاب و فیلم دو امر متفاوت است.

در ادامه این نشست، موتمن در مورد بومی کردن داستان داستایوفسکی گفت: وقتی که شروع کردم فیلم را بسازم، اولین چالش کاراکتر اصلی فیلم بود. کاراکتری که داستایفسکی توصیف می‌کند، مردی غیرجذاب است که علاقه دارد با خانم‌ها معاشرت کند. ما فکر کردیم باید این ویژگی را تغییر دهیم. وقتی این تغییر صورت گرفت؛ مجبور شدیم نکاتی از جامعه اطراف بیاوریم. مثلا در رمان، لحظه کنسرت رفتن وجود دارد. سعید این صحنه را به همان شکل در فیلمنامه آورده بود. به او گفتم نمی‌توانیم ساز و کنسرت و این چیزها نشان دهیم. یاد خاطره‌ای که با مرحوم پرتو مهتدی داشتم افتادم. روزی که سینما شهر قصه و شهر فرنگ آتش گرفت، با پرتو رفتیم سینما شهر قصه و تا صبح گریه کردیم. این سینما برای ما معبد بود. سینما را از آنجا شروع کرده بودیم. این خاطره را برای سعید تعریف کردم و این صحنه به جای کنسرت در فیلم آمد. مرد قصه دختر را به سینما برد  و آنجا با هم گفت‌وگو کردند.

صحنه خواستگاری عینا از روی خاطره خواستگاری خودم برداشته شد. در یک فیلم عاشقانه، اینها را خجالتی و عاشق شعر نشان دادیم و شعرها اینجا جنبه ژنریک به خود گرفت. کم کم شعرها آمد و بدون آنکه خودمان آگاه باشیم، فیلم تبدیل شد به درودی بر زبان فارسی.

کارگردان فیلم «صداها» ادامه داد: هدف من این نبود که از داستایفسکی اقتباس کنم. فیلمساز تازه کاری بودم و کسی به من پول نمی‌داد و اعتماد نمی‌کرد. به سعید عقیقی گفتم یک فیلمنامه به من بده با دو تا آدم و یک اتاق که هزینه کمی داشته باشد.

او در مورد اهمیت اقتباس گفت: اولین فیلم تاریخ سینما اقتباسی است. در ابتدا نگاه سینما به ادبیات بود. از دهه پنجاه به بعد نویسنده‌ها به سینما نگاه می‌کردند چون در سینما پول بود و این در آثارشان هم تاثیر گذاشت و کماکان همچنان این سیر و تاثیر وجود دارد. اما چنین مکانیسمی را در ایران نمی‌بینیم چون اصلا صنعت سینما نداریم. گاهی در این سینما اتفاقاتی می‌افتد که نتیجه سیستم نیست. نتیجه تلاش‌های فردی افراد است.

سینمایی که فقط کمدی می‌فروشد، مریض است و حالش خوب نیست. این قضیه را در وضعیت کتاب هم می‌بینیم. وقتی تیراژ کتاب 700 نسخه باشد، اقتباس نیز بی معنی می‌شود. اقتباس زمانی است که کتاب خواننده و خواستار داشته باشد.

سی‌و سومین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، (بیست‌ویک تا سی‌ویک اردیبهشت ماه) با شعار «با کتاب سلامتیم» به شکل حضوری در مصلی امام خمینی (ره) و مجازی در ketab.ir در حال برگزاری است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها