سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷ - ۱۴:۰۰
حكيم سنایی، دروازه‌هاي شهر شعر عرفاني را گشود

مباشري در افتتاحيه همايش سنايي گفت: حكيم سنایی، دروازه‌هاي شهر شعر عرفاني را گشود. نمادگرايي عرفاني، عناصر شكلي شعر عارفانه، مضامين عشق حقيقي، فنا و بقای الهی از دهليز سخن شيخ سنایی وارد سينه‌هاي تشنه‌اي شده كه به مدد آن نه تنها خود سيراب مي‌شوند، كه قرنهاست روح تشنه بشر را از شعر و شعار خويش التيام مي‌بخشند.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، محبوبه مباشري كه صبح امروز در افتتاحيه همايش سنايي سخن مي‌گفت، سنايي را پيامبري با رسالت شاعرانه دانست كه يگانه امارت جان‌ها و دل‌ها را مي‌ربايد.
 
وي افزود: با سنايي، انسان به قلمرو فرمانروايي وجود خويش قدم مي‌گذارد و در عالم وجودي خود، قلعه‌اي بنا مي‌كند و به هزار پنجره و دريچه راهي به‌سوي حجره‌هاي روشن و تاريك بي‌شماري مي‌گشايد كه امتداد هر كدام به سرزمين‌هاي پهناور نيازها و خواست‌هاي مردم قرن و اعصار پس از خود مي‌رسد.

مباشری با بیان این که اين روح وسيع را كه متعلق به تمام آن ريشه‌‌هاي آبديده و اصيل است، هرگز نمي‌توان در زاويه‌اي محصور كرد، یادآور شد: اگر چه سنایی گاهي از دريچه حجره‌اي تاريك به سراي سلطان نقبي مي‌گشايد و اندوخته مدحت‌آميزي نثار مي‌كند، اما در حلقه تنگ شاهانه اسير نمي‌ماند و خود را به‌سوي آن‌چه در اندرون خسته دلش در فغان و در غوغاست، سوق مي‌دهد. 

وی تاکید کرد: دغدغه شناخت حكمت، شريعت و طريقت پاي رفتنش را در ميانه مي‌كشد. از كشور پهناور خراسان سفر آغاز مي‌كند و با بازگشت به كشور وجود خويش، گره‌هاي آشفتگي و بي‌سرو ساماني‌اش را مي‌گشايد و با اندوخته‌اي از حكمت، فلسفه، فقه و شرع، قدم در راه صعب‌العبور عرفان مي‌گذارد؛ چون به خويشتن خويش آشناست. 

وی با اشاره به این که آن‌چه سنایی از تقابل عقل و عشق و شرع و شعر درمي‌يابد، نسخه‌ای نادر است، خاطرنشان کرد: این نسخه در درمان سرگشتگي سالكي كه سعي در جهت بخشيدن به گرايش‌ها و وسوسه‌هاي دروني‌اش دارد، بسیار راه‌گشاست. همچنین از آن‌جا که سنایی به زبان شعر آگاه است و نگارستاني از قول و غزل در سينه گنجانيده، عصاره اين شور و حال تازه را در رگ حيات ادب فارسي تزريق مي‌كند؛ و آن‌قدر درين ميانه به آمد و رفت مشغول مي‌شود كه تا پايان حيات درين كشمكش ميان من شاعر و من عزلت‌نشين خويش سيلان دارد؛ اما ظرف وجودي‌اش به حدي وسعت مي‌يابد كه هر لحظه به شكلي خود را مي‌نماياند. 

مباشری درباره وجه طنز اشعار سنايي نیز گفت: سنايي چون بر احوال اجتماع خويش نگران است و بوي خوش از آن اوضاع نمي‌شنود، دست به دامان طنز شاعرانه مي‌شود و زشتي اين «كلبه ميان كاواك» را به تصوير مي‌كشاند. او تصوير بازار سوزاني را متولد می‌کند كه خاكستر حوادث آن، چشم تيزبيش را گزند رسانيده. شعر انتقاد و اعتراض وي زاده دامان هرج و مرج و فساد جامعه‌ آشفته قرن ششم است. 

وی این‌گونه ادامه داد: سنایی آ‌نگاه كه سرود اعتراض باري از ميان برنمي‌دارد، دست به دامان هجو و هزل مي‌آويزد و بي‌هيچ نرمش و سازشي به هر آن‌چه آب به آسياب آشفته بازار شهر و ديار خويش مي‌ريزد، زبان طعن و كنايه مي‌گشايد؛ اما حكيم غزنه را درين غوغاي درويش‌نمايي و دين به دنيافروشي، مامني جز امارت دل و جان خويش نبود؛ گرچه در آن امارات، قواي عقل، به تعارض با زيبارويان عشق برمي‌خيزد.

رييس همايش سنايي گفت: شيخ در تمام حجره‌هاي قلعه دلش، در گوشه‌اي سر اندر گريبان خويش فرو برده است و دامني از عرفان عابدانه - عاشقانه‌اي بر زمين گسترانيده كه سالك را به سلامت به خويش باز مي‌آورد و شعرش را در فضاي ديگرگونه‌اي طنين‌انداز مي‌كند. روح هر شاعري را كه بر او گذري افتد به درد و اشتياق خويش مبتلا مي‌سازد و آنگاه روح سرگشته خويش را كه در آن تلخي تازيانه سلوك به نرمي و ملايمت هدايت پيرانه وي مبدل شده است، برآستان يگانه حق فرود مي‌آورد و سرود توحيد را در گوش زمزمه‌كنندگان شعرش نجوا مي‌كند. 

این پژوهشگر افزود: حكيم راهي را مي‌سازد و طي مي‌كند كه بزرگان شعر و عرفان در آن بر مركب آموزه‌هاي وي سوار شدند و به تاخت و تازهاي قلندرانه پرداختند.

مباشري در باره تاثير سنايي در اخلافش نیز گفت: هنوز آواي سودايي‌اش در سوز سخن مولانا جلال‌الدين زنده است. هنوز كلام رمزگونه‌اش در پس داستان‌هاي رمزي عرفاني فريدالدين عطار خوش نشسته است. هنوز طعم شعر رندانه و قلندرانه‌اش در صحيفه ملامتي شمش‌الدين محمد حافظ چشيدني است.
 
همايش سنايي امروز ۱۰ دي در دانشگاه الزهرا افتتاح شد و فردا ادامه خواهد يافت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط