یکشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۴:۴۰
«شرفنامه بدلیسی» همتایی قبل و بعد از خود ندارد

اسماعیل شمس کتاب «شرفنامه» را نمونه یک تاریخ‌نگاری متفاوت و یک آنتروپولوژی تاریخی دانست و تصریح کرد: این اثر هیچ همتایی نه قبل از خود و نه بعد از آن ندارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در  آذربایجان‌غربی، به همت  کتابخانه مستوره کردستانی بوکان، جلسه مجازی  نقد و بررسی  کتاب «شرفنامه بدلیسی» با حضور اسماعیل شمس، دکترای تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی در بستر فضای مجازی برگزار شد.

شمس در ابتدا به اهمیت و جایگاه کتاب شرفنامه پرداخت و گفت: شرفنامه در سده 16 میلادی مصادف با سده 10 قمری به زبان فارسی به نگارش در آمده است و در آن زمان در عثمانی هم بسیاری از منابع تاریخی به زبان فارسی نوشته می‌شد و دو تن از همشهریان شرف‌الدین یعنی ادریس بدلیسی و شامی بدلیسی کتاب‌های هشت بهشت و سلیم‌نامه را به زبان فارسی نوشته بودند.

وی ادامه داد: این کتاب اولین اثری است که درباره تاریخ کردها به زبان فارسی و توسط یک شخصیت کُرد به نگارش در آمده است. شرفنامه شرح احوال مردمان کُرد را بیان می‌دارد و از این منظر در تاریخ ایران، تاریخ عثمانی و تاریخ جهان اسلامی اثری مهم و تاثیرگذار به شمار می‌آید؛ شرفخان هدف از نگارش این کتاب را ماندگارکردن تاریخ کُرد دانسته است.

شمس با اشاره به زندگانی شرف‌الدین بدلیسی، افزود: شرف‌الدین در زمانه متقاوتی می‌زیسته است؛ پدر او از عثمانی به ایران مهاجرت کرد و سی سال قبل از تولد او در اراک امروزی، جنگ چالدران بین ایران و عثمانی روی داد، در آن زمان دولت‌های صفوی و عثمانی هر کدام مذهب رسمی خود را داشتند و مرزهای جغرافیایی بین این دو دولت ایجاد شده بود و شاه طهماسب و سلطان سلیمان نیز پیمان صلح آماسیه را امضا کردند. شرفخان 35 سال در ایران زندگی کرد و عنوان امیرالاکراد را از شاه صفوی دریافت کرد، با ایجاد اختلاف بین خاندان صفوی او به عثمانی بازگشت و حکومت بدلیس را به دست آورد.

این استاد دانشگاه گفت: در مقدمه کتاب، شرفخان به روایت‌های مختلفی درباره کردها اشاره می‌کند و هیچ قضاوتی درباره آنها انجام نمی‌دهد و همین بی‌طرفی و ذکر تمامی وقایع به‌ویژه آنهایی که خود شاهدشان بوده، نقطه قوت کتاب شرفنامه است.

عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه کرد: شرفنامه شامل یک مقدمه، چهار صحیفه و یک خاتمه است. در مقدمه به نسب طوایف کُرد می‌پردازد، صحیفه اول را امیران کردی که مقام سلطنت داشتند، سکه ضرب می‌کردند و خطبه به نامشان خوانده می‌شود، از جمله حاکمان دیاربکر، جزیره، دینور و شهر زور و ...- تشکیل می‌دهد؛ صحیفه دوم به اُمرای کردی که تحت حکومت مرکزی بودند و گاهی سکه ضرب می‌کردند مثل اردلان و بابان اختصاص دارد؛ صحیفه سوم به سایر امرا و حاکمان کردستان در سه فرقه می‌پردازد و صحیفه چهارم هم به حاکمان بدلیس به صورت مفصل پرداخته است، خاتمه این کتاب هم مختص تاریخ سلاطین عثمانی و شاهان صفوی است.

این منتقد، کتاب شرفنامه را نمونه یک تاریخ‌نگاری متفاوت و یک آنتروپولوژی تاریخی دانست و تصریح کرد: شرفنامه هیچ همتایی نه قبل از خود و نه بعد از آن ندارد و مشاهدات شرف‌الدین بدلیسی بسیار قوی است و ما ضعف‌هایی در استنادات او به کتاب‌های قبلی می‌بینیم و از دیگر نقطه ضعف‌های این کتاب عدم اشاره شرفخان به تاریخ سلسله‌های کردی مانند روادیان و شدادیان است که هنوز علل آن برای ما مشخص نشده است.

شمس در پایان به ترجمه‌های این کتاب به زبان کردی سورانی اشاره کرد و افزود: ترجمه ماموستا هه‌ژار نثری ادیبانه دارد؛ اما ترجمه صلاح آشتی فنی‌تر بوده و به متن اصلی کتاب نزدیک‌تر است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها