سه‌شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۹:۲۷
«راستی» و «عشق» دو مساله اصلی حافظ است/ کارکرد متفاوت واژه «من» در دیوان حافظ

شروین وکیلی، شاعر و حافظ‌پژوه در نشست «عرصه شطرنج رندان» عنوان کرد که حافظ در اشعار خود در تنش با ریاکاری و مساله عشق و مهرورزی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شروین وکیلی در این نشست که امروز (20 مهرماه) به مناسبت گرامیداشت روز حافظ در خانه موزه اخوان ثالث برگزار شد، در سخنانی عنوان کرد: حافظ صوفی صرف نبوده و با دربار ارتباط داشته است. وی مداح برخی حاکمان و امیران از جمله شاه شجاع بوده و با تعدادی از آنان نیز خصومت می‌ورزیده است.

این محقق جامعه‌شناسی تاریخی به لقب حافظ نیز اشاره کرد و افزود: لقب حافظ در دوران این شاعر تنها به حافظان قرآن اطلاق نمی‌شده و برای خنیاگران و نیز شاعرانی که اشعارشان دارای شهرت بوده و دیگران آنها را روایت می‌کرده‌اند نیز به کار می‌رفته است.

وکیلی عنوان کرد: برخی محققان اعتقاد دارند که حافظ در باده‌نوشی و نیز رندی و مخالف‌خوانی شهره بوده است.

وی همچنین راز محبوبیت حافظ را در ساختار مفهومی «من» در اشعارش عنوان کرد و گفت: ساختار مفهوم من در غزلیات حافظ متفاوت از دیگران است و 700 مرتبه واژه من و مرا را به کار برده که کمتر از سایر شاعران است.

وکیلی افزود: من در غزلیات حافظ معنی اسمی دارد و به انسان اشاره می‌کند. از سوی دیگر حافظ با دو عنصر ریا و نیز خود عشق و مهرورزی فارغ از دلدار و معشوق در تنش است که این درگیری و حساسیت استحکام هر «من» را موجب می‌شود. این عوامل سبب شده که حافظ را لسان‌الغیب بدانیم و افراد غیر ادیب نیز بتوانند به اشعارش تفال بزنند.

وی همچنین با اشاره به اینکه اندیشه و ساختار زبانی حافظ صوفیانه و سمبولیک است، گفت: ماندگاری و محبوبیت خاص غزلیاتش نتیجه اندیشه بلند و شیوه بیان هنرمندانه وی است.

حافظ تنها امیرانی را مدح می‌کرد که محبوب جامعه بودند
رضا توسلی، محقق ادبی و مدیرخانه موزه اخوان‌ثالث نیز در این نشست، بیان دیدگاه‌های ضد و نقیض درباره حافظ را به برداشت‌های سلیقه‌ای و غفلت از اسناد تاریخی مربوط دانست و عنوان کرد: اسناد معتبر اندکی را از زمان حیات حافظ دراختیار داریم. هیچ یک از حافظ‌پژوهان به خدا ناباور بودن حافظ اشاره نکرده‌اند و تنها احسان طبری چنین ادعایی داشته است. همچنین شاملو غزل «روضه خلد برین رونق درویشان است» را به دلیل خصومتش با درویشان حذف کرده است.

توسلی با تاکید بر اصالت مقدمه محمد گل‌اندام بر دیوان حافظ افزود: در اصالت این مقدمه بحثی نشده و علامه قزوینی تنها در نام مقدمه‌نویس تشکیک دارد. در این مقدمه حافظ در زمره عرفای بزرگ دانسته شده و برای وی با اینکه به مرگ طبیعی از دنیا رفته از واژه شهید استفاده شده است. در این زمینه بر اساس تحقیقی شفیعی کدکنی واژه شهید نه تنها بر کشته‌شدگان در جنگ‌ها بلکه بر عرفای بزرگ نیز اطلاق می‌شده است.

وی همچنین به سند موجود در جنگ خواجه تاج‌الدین احمد وزیر اشاره کرد و گفت: این جنگ در سال 872 یعنی در زمان حیات حافظ نگاشته شده و در آن برای حافظ از لقب قدوه الاکبار و الامم استفاده شده و کلمه مولانا نیز به وی اطلاق شده است.

توسلی در ادامه با تاکید بر اینکه حافظ شاعری مطیع نبوده است، افزود: حافظ تنها امیران و شاهانی را مدح می‌کرده که محبوب جامعه بودند و با ظالمان خصومت داشته است.

وی با اشاره به اینکه حافظ ملامتیه بوده و سبک زندگی و رفتار صوفیان مترسم را نمی‌پذیرفته، گفت: می‌توان صوفی ملامتیه و نیز فقیه بوده است. می و شراب در دیوان حافظ نیز گاه مجازی است آنجا که می‌گوید «شراب بی‌خمارم بخش یارب/ که با وی هیچ دردسر نباشد» و گاه محل نزاع است که حقیقی تصور شود یا مجازی «مستی به آب یک دو عنب وضع بنده نیست/ من سالخورده پیر خرابات پرورم» و گاه واقعی است آنجا که توصیف شراب مهمانی قوام‌الدین حسن را می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها