سه‌شنبه ۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
باطنی از ضوابط خود کوتاه نمی‌آمد

ماه‌طلعت باطنی دربارۀ همسر نامدارش گفت: «باطنی نامردی‌های زمانه را با بردباری پشت‌سر می‌گذاشت و از ضوابط خود کوتاه نمی‌آمد. اصول این مرد، دادگری، ترویج علم، آزادگی، دوستی و نگاه‌داشتن جانب حق بود. او سعی می‌کرد هرکسی که نیاز به کمک‌های علمی دارد را راهنمایی کند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. خوشبختانه تلاش‌های او از نظرها پنهان نماند.»

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) انتشارات فرهنگ معاصر به یادبود استاد درگذشته زبان‌شناس، فرهنگ‌نویس و مترجم ایرانی، دکتر محمدرضا باطنی، بزرگداشتی مجازی برای این استاد ارجمند برگزار کرد که متاسفانه به علت مشکلات اینترنت بسیاری از مهمانان امکان صحبت در این محفل را نیافتند. آنچه می‌خوانید، گزارشی از سخنان ارزشمند مهمانانی است که افتخار همکاری و شاگردی این استاد یگانه زبان‌شناسی را داشتند.
 
شهین نعمت‌زاده، استاد بازنشسته زبان‌شناسی دانشگاه الزهرا به عنوان سخنران اول برنامه درباره تجربه شاگردی‌اش در محضر محمدرضا باطنی گفت: «هر استاد و معلمی در طول حیات خود آثاری دارد و در کنار آن تاثیراتی هم از خود به جای می‌گذارد. محمدرضا باطنی از جمله کسانی بود که هم آثار و هم تاثیرات بسیاری از خود بر جا گذاشتند. در دوره دکتری محمدرضا باطنی استاد مشاور من بود. حدود سی سال پیش ایشان «علم شناخت» را به من معرفی کرد. آن زمان کمتر کسی به این شاخه از زبان‌شناسی توجه می‌کرد. من با راهنمایی ایشان به مطالعه این علم پرداختم و دانش امروزم را مدیون این راهنمایی ایشان هستم. یک بار او از من خواست که تعدادی از دانشجویانم را برای همکاری در تالیف فرهنگ معرفی کنم. این استاد گرانقدر از من خواست که به این دانشجویان بگویم کارکردن با باطنی سخت است. وقتی دانشجویانم خدمت ایشان رسیدند، چند نفری را قبول و بقیه را رد کرده بود. معیارشان هم سخت‌کوشی و تلاش‌گری دانشجویان بود. دانشجویانی که توانستند با ایشان همکاری کنند، در حال حاضر همگی محققانی توانا هستند.»
 
ژاله آموزگار، استاد گروه فرهنگ و زبان‌های باستانی دانشگاه تهران با سخنان خود برنامه را ادامه داد و گفت: «دکتر باطنی زندگی پرفرازونشیبی داشت. مطالعات او در حوزه ادبیات و زبان‌شناسی از اصفهان آغاز شد و توانست با استعداد و پشتکارش به دانشگاه لندن برود، از آنجا فارغ‌التحصیل شود و بعد به ایران بیاید. شروع همکاری ما در این زمان و در ایران بود. او در طول دوره کاری و تحصیلی‌اش دچار مشکلات زیادی بود. در بسیاری از مواقع با من درددل می‌کرد و بعد از گفت‌وگو با هم باز هم کارش را شروع می‌کرد. استادی مانند محمدرضا باطنی هیچ‌گاه از یادها نمی‌رود. او آثاری را از خود بر جای گذاشت که یاد او را در دل و ذهن محققان زبان‌شناسی و ادبیات فارسی هموار زنده نگاه می‌دارد.»

سیمین کریمی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه آریزونا و عضو گروه مطالعات زنان و جنسیت دانشگاه آریزونا سخنران سوم برنامه بود. او به بیان خاطراتی از دوران دانشجویی‌اش در ایران پرداخت و گفت: «فوت محمدرضا باطنی برای جامعه‌زبانشناسان ضایعه بزرگی بود. من فکر می‌کنم محمدرضا باطنی پدر زبان‌شناسی مدرن ایران بود. او اولین کسی بود که این موضوع را در مقام یک علم به ما معرفی کرد و ما را به مطالعه در این حوزه تشویق کردند. آشنایی من با باطنی به سال اول دوره فوق‌لیسانس رشته زبان‌شناسی دانشگاه تهران برمی‌گردد. او تاثیر عمیقی در رشد من به عنوان یک زبان‌شناس و پژوهش‌گر داشت. به یاد دارم که باطنی در کلاس نحو و معناشناسی با شور و شوق فراوان نظریه‌های جدید را به ما می‌آموخت. اشتیاق محمدرضا باطنی به این علم به دانشجویانش هم سرایت می‌کرد. او ما را تشویق می‌کرد که در زمینه ساختارهای بکر زبان فارسی تحقیق کنیم و این نظریه‌ها را در این راه به کار ببریم. او درک عمیقی از زبان فارسی داشت و راهنمایی‌هایش بسیار ارزشمند بود. وقتی که من در آمریکا مشفول به تحصیل بودم، مقالاتم را برای او می‌فرستادم و ایشان با دقت علمی بسیاری از آن‌ها را می‌خواند و نظرش را می‌گفت. باطنی به انتقاد علمی بسیار معتقد بود و ما را به نگاه انتقادی داشتن تشویق می‌کرد. به نظر من او از نظر فکری و استفاده از روش‌های علمی سال‌ها از هم‌نسلان خودشان جلوتر بود. او ساعت‌ها برای دانشجویان وقت می‌گذاشت و به سوالاتشان پاسخ می‌داد. رفتار باطنی با دانشجویان برای من الگوی معلمی بود. یکی از تلخ‌ترین خبرهایی که در طول عمرم شنیدم، خبر بازنشستگی اجباری ایشان بود. این خبر بسیار تاسف‌آور بود. ما یاد و خاطره ایشان را همیشه گرامی می‌داریم.»
 
موسی غنی‌نژاد، عضو هیئت‌علمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف سخنران بعدی این برنامه بود. او نیز توضیحاتی درباره نحوه آشنایی‌اش با محمدرضا باطنی ارائه داد و گفت: «آشنایی من با دکتر باطنی از زمان دانشجویی شروع شد. در آن زمان من به زبان‌شناسی علاقه‌مند بودم و بعد از آن هم نسبت فامیلی بین ما ایجاد شد و من توانستم افتخار هم‌نشینی ایشان را داشته باشم. او انسانی چندبعدی بود و این حتی از مقالات ایشان نیز پیدا است. خدماتی که ایشان به زبان‌شناسی کرد، نظیر ندارد. او حدود بیست سال برای تالیف‌ فرهنگی در نشر فرهنگ معاصر زمان صرف کرد و این در نظام پژوهشی ما بی‌سابقه است.»

ماه‌طلعت‌ باطنی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه شهید بهشتی و همسر محمدرضا باطنی سخنران بعدی این برنامه بود و گفت: «من در آغاز شیفته استادی او شدم. بعد از آن و با شروع ازدواج ما من همواره وظیفه‌ای در قبال باطنی و حتی در قبال جامعه‌ای که از علم او بهره می‌برد، بر دوش خود احساس می‌کردم. او جز انجمن زبان‌شناسی و کانون نویسندگان ایران، عضو هیچ مجمعی نبود. باطنی هیچ‌گاه تحت‌تاثیر تشویقی قرار نگرفت و نامردی‌های زمانه را با بردباری پشت‌سر می‌گذاشت و از ضوابط خود کوتاه نمی‌آمد. اصول این مرد، دادگری، ترویج علم، آزادگی، دوستی و نگاه‌داشتن جانب حق بود. او سعی می‌کرد هرکسی که نیاز به کمک‌های علمی دارد را راهنمایی کند و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. خوشبختانه تلاش‌های او از نظرها پنهان نماند. امیدوارم راه و روش و منش او پررهرو باشد.»

محمدتقی جغتایی، محقق حوزه نوروآناتومی، فیزوتراپی و رئیس انجمن عصب‌پژوهی ایران و از شاگردان سابق دکتر باطنی سخنران دیگر برنامه بود. او سخنانش را با چگونگی آشنایی‌اش با محمدرضا باطنی شروع کرد و گفت: «ما در سال 1356 درسی به اسم ادبیات فارسی عمومی داشتیم که محمدرضا باطنی مدرس این درس بود. همه دانشجویان هم از این کلاس استقبال می‌کردند. من به معنای واقعی کلمه با ادبیات در آن روزها آشنا شدم. بعد از آن با اجازه ایشان در کلاس‌های دیگرشان شرکت می‌کردم. در سال‌های بعد در کلاس‌های نوروساینس ایشان که در تجریش برگزار می‌شد نیز شرکت کردم و با ایشان بیشتر آشنا شدم و از علمشان بهره بردم. آنچه نظر من را در پژوهش‌های استاد باطنی جلب می‌کرد، تسلط ایشان بر ترجمه بود. به نظر من مترجم باید دو ویژگی داشته باشد که آثارش قابل خواندن باشد: اول آنکه به زبان مبدا و مقصد بسیار مسلط باشد و دوم آنکه به آن حوزه علمی که اثر در آن تالیف شده تسلط قابل‌قبول داشته باشد. آثار ایشان به همین دلیل بسیار روان و آموزنده است و انگار اثری تالیفی است نه ترجمه. محمدرضا باطنی در کنار ما نیست؛ اما آثارش همیشه پیش روی ما می‌ماند.»
 
علی دهباشی، سردبیر نشریه بخارا نیز درباره همکاری‌اش با محمدرضا باطنی گفت:«ما افتخار این را داشتیم که در اکثر شماره‌های بخارا مقاله‌ای از محمدرضا باطنی منتشر کنیم. اخلاق ایشان و منش کاری او باید برای دانشجویان و محققان امروز سرلوحه باشد. او شرافت و آزادگی را شعار زندگی خود قرار داد و هیچ‌گاه از اصولش، حتی برای کاری که به آن علاقه‌مند بود، دست نکشید.»

رضا نیلی‌پور، عضو هیئت علمی دانشکده علوم توان‌بخشی سخنران دیگر برنامه درباره محمدرضا باطنی گفت: «محمدرضا باطنی با افتخار زندگی کرد و با افتخار هم دار فانی را وداع گفت. او با مشکلات فرهنگی و اجتماعی دوران خودش همواره مبارزه کرد و توانست آثار جاودانی را از خود بر جا بگذارد. محمدرضا باطنی در دوران انقلاب فرهنگی خیلی زود متوجه این مسئله و مفهومش و ناکارآمدی این شیوه شد. او دانشگاه را در این دوران مدتی کنار گذاشت و به انتشارات فرهنگ معاصر آمد. وقتی آثار ایشان را می‌خوانیم، متوجه می‌شویم برترین آثار پژوهشی ایشان متعلق به همین دوره است.»
 
حسین سامعی، از شاگردان دکتر باطنی و همکار ایشان در واحد پژوهش نشر فرهنگ معاصر و مدرس رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه اموری شهر آتلانتا به عنوان آخرین سخنران برنامه از شاگردی‌اش در محضر محمدرضا باطنی گفت: «من در سال‌های انقلاب فرهنگی شاگرد محمدرضا باطنی بود. من پیش از آن آثار ایشان را خوانده بودم اما شاگرد ایشان بودن تجربه‌ای دیگری بود. ما بعدتر معاشرت گسترده‌تری با هم داشتیم. میان کار علمی باطنی و فعالیت‌های روشنفکرانه‌اش همواره تعادلی برقرار بود و همیشه به مسائل و مشکلات جامعه‌اش واکنش نشان می‌داد. در واقع برای او کار علمی همان عمل اجتماعی بود. یعنی همان علم معطوف به عمل. زبان گفتار و نوشتارش آنچنان ساده بود که هرکسی بتواند آن را بفهمد و به موضوع علاقه‌مند شود.»
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها