چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۲۲
غیور: در ادبیات گیلان، قهرمان از طبقه فرودست است

معصومه غیور، استادیار دانشگاه گیلان معتقد است: در ادبیات عامیانه گیلان، قهرمانانی از جنس جهان اساطیری که همچون قهرمان ملی و حماسی برجسته و یکتا باشند، پیدا نمی‌شود؛ قهرمان در ادبیات گیلان از جنس مردم بومی از طبقه عامه و فرودست جامعه است.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خوزستان، معصومه غیور استادیار دانشگاه گیلان در پانزدهمین گردهمایی بین‌المللی انجمن ترویج زبان و ادب فارسی به میزبانی دانشگاه شهید چمران اهواز در نشستی مجازی با موضوع «بررسی و تحلیل منشا شخصیت قهرمان در افسانه‌ها با تاکید بر افسانه‌های بومی گیلان»، گفت: قصه، کهن‌ترین، رایج‌ترین و پرکاربردترین نوع روایی است که در جامعه از دیرباز حضور داشته و تا امروز طرفداران خاص خودش را دارد و با تحقیقات مختلفی که روی قصه‌ها انجام شده، نشان می‌دهد این نوع ادب و ژانر از اهمیت بالایی برخوردار است.

غیور، یکی از علت‌های پُرمخاطب بودن قصه‌های عامیانه را نداشتن نویسنده مشخص برشمرد و تاکید کرد: قصه‌ها و افسانه‌های عامیانه، نویسنده مشخصی ندارند و از دل عموم مردم و اقوام برخاسته‌ و سینه به سینه به نسل‌های بعدی انتقال پیدا کرده‌اند و همین ویژگیِ غیرانحصاری بودن قصه‌ها است که مردم کنش‌ها و حوادث قصه‌ها را از جنس کنش‌ها و اتفاقاتی می‌دانند که یا تجربه می‌کنند یا تجربه خواهند کرد.

وی گفت: ما در قصه با هم‌ذات پنداری با شخصیت قهرمانِ قصه، تجربه‌های خودمان را فرافکنی کرده و یا تجربه‌هایی را که آن‌ها آموخته‌اند، در خود نهادینه می‌کنیم. قصه‌ها و افسانه‌ها جز سرگرم کردن مخاطب، در لایه‌های عمیق‌شان دارای اهداف دیگری هستند و به همین علت کارکرد قصه‌ها و افسانه‌ها می‌تواند بسیار متنوع باشد.

این مدرس دانشگاه گیلان با اشاره به ویژگی قصه‌های بومی گیلان، افزود: قصه‌های بومی گیلان علاوه بر حضور شاخص‌های مشترک قصه با سایر مناطق دیگر ایران، خصوصیات بارز و منحصر به فردی در آنان دیده می‌شود که متاثر از زیست بوم نگرشِ بومیان این منطقه، نحوه زندگی، طبقات اجتماعی، دینی سیاسی  و فرهنگی این مناطق است. ادبیات استان گیلان دارای قصه‌ها و افسانه‌هایی است که علاوه بر نشان دادن فرهنگ این استان و جنبه سرگرمی، در بررسی لایه‌های عمیق قصه‌ها می‌توان درون‌مایه‌های پر اهمیت از زیست‌بوم جهان‌بینی و ایدئولوژی بومیان این منطقه مواجه شویم.

به گفته غیور، قصه‌های بومی نیز عملی خارق‌العاده انجام نمی‌دهند، بلکه در این نوع قصه‌ها اقدام به کارهایی می‌کنند که بازتاب خاصی از عموم مردم است و بر این اساس طیف قهرمان قصه‌های بومی بسیار متنوع و متشکل از: کودک و جوان، زنان و مردان، پیران، جا ماندگان طبقات فرو دست، قهرمان کمیک پوشالی و نامتعارف است.

وی با بیان اینکه تفاوت زیادی بین قهرمانان در قصه‌های پریان، داستا‌ن‌های عامیانه، حماسی و اسطوره‌ای وجود دارد، عنوان کرد: در قصه‌های عامیانه معمولاً قهرمان پیروز می‌شوند و سرانجامِ موفقیت‌آمیزی دارند اما برخلاف آن در قصه‌های اسطوره‌ای حماسی و تراژیک معمولاً در این نوع ادبی، پایان‌بندی قهرمان غم‌انگیز و محتوم است و  قصه با شکست مرگ قهرمان تمام می‌شود.

غیور گفت: قهرمان تراژدی قهرمانی با منش و از طبقه بالا و نیک کردار است که در طی داستان از جایگاه اصلی خودش نزول کرده و عمدتا به جایگاه پیش از خود برنمی‌گردد و بنابراین قهرمان تراژدی قربانی می‌شود تا خواننده در جایگاه عبرت‌گیری یا اموزش قرار گیرد.

دانشیار دانشگاه گیلان اضافه کرد: جنس قهرمان کمدی متفاوت و جایگاهش متغیر است. کمدی اساساً با روزمرگی، لودگی، شوخی، عامی بودن، مسخرگی و احساس شُل بودن گره خورده و شخصیت اصلی کمدی را شاید نتوان قهرمان محسوب کرد. چون در خور تقدیر و الگوبرداری نیست  وکنش‌های مرتبط با شخصیت کمیک طرد شده از مرکز توجه جامعه و بی‌ارزش است و شخصیت محوری در ژانر کمدی وزنه روایت کمیک است که می‌توان آن را به نوعی قهرمان دانست.

وی گفت: شخصیت در روایت کمدی مراحل خاصی را طی می‌کند و بیانگر کشش‌ها و گرایش‌های ذات سرزنده و محرک‌های حیوانی است که کماکان در ذات انسان بروز می‌کند. قهرمان کمدی برخاسته از عامه و مردم جامعه و از جنس آن‌ها است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها