یکشنبه ۲ تیر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۱
ابوتراب خسروی: نویسنده در بیداری رویا می‌بیند

ابوتراب خسروی گفت: نویسنده تنها موجودی است که در بیداری خواب و رویا می‌بیند و خودش هم این را شاید نفهمد و تعبیر خوابش را نداند؛ بعدها منتقدان شاید اثر را حتی برای خود او نقد و تحلیل کنند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در چهارمحال و بختیاری، بزرگداشت ابوتراب خسروی و نشست صمیمانه داستان‌خوانی با حضور این نویسنده روز شنبه اول تیرماه به همت اتاق آبی شهرکرد برگزار شد.

ابوتراب خسروی در این نشست گفت: مثنوی مولانا وقتی خوانده می‌شود، من و شما را به وجد می‌آورد؛ این به خاطر فرم و وزنی است که شاعر ایجاد کرده است. فرم را نمی‌توان از مفهوم جدا کرد، فرم بازتاب مفهوم است.

وی افزود: هر نویسنده‌ای برای اینکه داستان بنویسد، زاویه دیدی مخصوص خود انتخاب می‌کند. زاویه دید، نحوه بازتاب اثر است. منِ راوی با اول شخص با دانای محدود فرق دارد. اول شخص برای بروز عواطف است و تو با تمام حس و عاطفه‌ات می‌نویسی اما دانای محدود چنین آزادی‌ای ندارد.

این نویسنده ادامه داد: فرم اما حاصل تکنیک است. بنابراین وقتی نویسنده وقتی درحال طراحی داستان است، برای اینکه بیشترین تاثیر را بگذارد، به دنبال بهترین فرم است چون اگر تاثیر مورد نظر را نگذارد، رمان شکست خورده است و بستگی به تکنیک نویسنده است. آیا اگر حافظ به جای این مصرع که «بیا تا گل برافشانیم و می‌ در ساغر اندازیم» چیز دیگری می‌گفت، این اتفاق می‌افتاد؟!

خسروی با اشاره به اینکه این مخاطب است که در آینده درباره اثر ما قضاوت می‌کند،گفت: تولستوی با آن عظمت مخالفینی مانند شاملو داشت. نیما در زمان خود آنقدر مخالف داشت اما زمان بزرگی او را ثابت کرد. آثار سعدی در طول این قرون هنوز مخاطب دارد بعد از هزار سال همچنان خواندنی است و این اثرِ ثابت کردن زمان است. بعضی آثار مثل شاهنامه و کارهای سعدی و حافظ و ایلیاد و اُدیسه هزاران نفر را تحت تاثیر قرا می‌دهد.
 

این نویسنده ادامه داد: هر کس کار درخوری کند زمان حق او را می‌دهد. اثر بعضی آثار ده سال، بعضی صد سال و بعضی هزارارن سال است. ظرف زمانی مشخص می‌کند کدام شاعر یا نویسنده ماندگار است. گاهی شده یک بیت از یک شاعر دوره سامانی در حافظه شعر ما ماندگار می‌شود. تاریخ حق نویسنده را اگر کار درخوری کرده، به او می‌دهد.

نویسنده کتاب «حاشیه‌ای بر مبانی داستان» با اشاره به اینکه نویسندگی با رانت و پارتی بازی و روابط عمومی نیست، افزود: پارتی بازی و روابط عمومی شاید در دوره‌ای کوتاه کسی را بزرگ کند اما به قول نیما آنکه غربال دارد، از پشت سر می‌آید؛ مثلا قائمیان نامی در دوره هدایت بود ادعای رقابت با هدایت را داشت؛ حالا آیا نامی از او هست؟ حسینقلی مستعان، پاورقی نویس بود که بینوایان را ترجمه کرد. بالاترین تیراژ را پاورقی ‌های او داشت. الان بجز ترجمه بینوایان پاورقی‌های او آیا ماندگار است؟ جواد فاضل پاورقی نویس دهه بیست بود، پاورقی‌های او را مثل ورق زر می‌بردند. ولی حالا نامی از او مانده است؟ اما برای نمونه مثلاً شمیم بهار داستانی نوشته به نام «ابر، بارانش گرفته بود» که یکی از لطیف‌ترین داستان‌های عاشقانه ادبیات ما است و او با همین یک داستان ماندگار شده است.
 
ابوتراب خسروی با اشاره به اینکه هر نویسنده‌ای استایل خودش را دارد، گفت: من خودم منطق خاصی برای نوشتن ندارم ولی برای نوشتن استایل خودم را دارم. یک اصطلاحی هست که می‌گویند گاهی دکمه‌ای پیدا می‌کنی و کتی برایش می‌دوزی. استایل کاری من هم این است. از یک نکته داستانی می‌نویسم. البته گاهی اوقات نیز یک کاری را آخرش را می‌نویسم بعد از سال‌ها ابتدای آن به ذهنم می‌رسد و می‌نویسم. گاهی هم برعکس می‌شود.
 

 
نویسنده کتاب «رود راوی» یادآور شد: ادبیات داستانی از نظر من قاعده خاصی ندارد بیشتر تجربه‌ها هستند که به قیود بدل شده‌اند؛ قیودی مثل زاویه دید. نویسنده قبل از اینکه بنویسد، یک انسان است ولی تنها قدرتی که دارد، سامان دادن به صحنه و داستان و چفت و جور کردن کلمات است. نوشتن شاید آسان به نظر برسد ولی بعد می‌بینی چقدر سخت است.

ابوتراب خسروی در پاسخ به یکی از مخاطبان که از نگاهش به ممیزی پرسید، گفت: سانسور، خلاقیت را از نویسندگان جوان می‌گیرد، حالا در مورد نویسندگانی مثل من که سن و سالی از آن‌ها گذشته، این شکلی می‌شود که چاپ کارمان را عقب می‌اندازیم! یک‌بار یکی از کلیدی‌ترین بخش‌های یکی از داستان‌هایم را گفتند بردار و من حاضر نشدم قبول کنم چون این برای نویسنده رنج است، مثل این است که بگویند ستون فقرات رمانت را بردار، این شوخی‌بردار نیست و به نویسنده آسیب می‌زند. دلایلی که برای ممیزی می‌آورند، گاهی متقن نیست. من زمانی که «ملکان عذاب» را برای چاپ دادم، بی‌سانسور آن را قبول نکردند و من کتاب را در فرانسه منتشر و از نظر مالی خیلی ضرر کردم ولی سه سال بعد همان کتاب در ایران چاپ شد.

نویسنده کتاب «اسفار کاتبان» گفت: به نویسندگان جوان توصیه می‌کنم الگوی‌تان داستان‌های صد سال اخیر باشد. «سووشون» سیمین دانشور را بخوانید، ببینید چقدر با جزئی‌نگاری نوشته شده است! البته نمی‌خواهم قیاس بکنم که از نوشتن بازبمانید، واقع‌بین باشید، همیشه واقع بینی ما را به هدف نزدیک می‌کند.

درپایان این نشست، ابوتراب خسروی بخشی از داستان «ویران» از کتاب «ویران» خود را خواند و با ذکر این نکته طنز که «به قول ناصرالدین شاه ما خودمان هم از داستان خودمان خوشمان آمد»، گفت: من این داستان را به رضا عامری تقدیم کردم. همه چیز را باید ویران کرد!

یادآوری می‌شود، کتاب‌های «آواز پر جبرئیل»، «رود راوی»، «ملکان عذاب»، «اسفار کاتبان» و «حاشیه‌ای بر مبانی داستان» نوشته ابوتراب خسروی امسال با ویراست و طرح جلد جدید از سوی نشر نیماژ در نمایشگاه کتاب عرضه شده بود.

«اسفار کاتبان» این نویسنده سال ۱۳۸۰ به‌عنوان بهترین رمان سال ۷۹ برگزیده شد و جایزه‌ مهرگان ادب به آن تعلق گرفت. «رود راوی» یکی از مهم‌ترین رمان‌های خسروی‌ است که سال ۱۳۸۳ به‌عنوان رمان برگزیده‌ جایزه‌ هوشنگ گلشیری انتخاب شد. «ملکان عذاب» دیگر کتاب این نویسنده است که به‌عنوان رمان برگزیده‌ سال ۱۳۹۳ جایزه‌ جلال آل احمد برگزیده شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها