سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۸
ایران‌شناسی در ترکیه محصول روابط فرهنگی دو کشور است

کاآن دیلک، مسئول انجمن ایران‌شناسی در ترکیه گفت: ما مبنای فعالیت‌های ایران‌شناسی خودمان را بر شناخت درست از ایران گذاشتیم. وابسته به هیچ سیاست و ایدئولوژی نیستیم. ایران‌شناسی در ترکیه، محصول روابط فرهنگی دو کشور است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «ایران‌شناسی در ترکیه» با حضور علی‌اصغر محمدخانی، معاون فرهنگی و بین‌الملل شهرکتاب و کاآن دیلک، مسئول انجمن ایران‌شناسی در ترکیه در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

در ابتدای این جلسه، محمدخانی گفت: فرهنگ ایرانی ریشه‌های خیلی کهنی در آسیای صغیر دارد. از دوره سلجوقیان، ایلخانان و بعد  دوره عثمانی تا قرن بیستم. از دوره آتاتورک به بعد، ما با تحولاتی آشنایی داشتیم. گسترش زبان و ادب فارسی در دوره سلجوقیان، بیشتر از دوره‌های دیگر بود. در دوره ایلخانیان، مولانا حضور دارد و گسترش زبان و ادب پارسی در قونیه و شهرهای اطرافش زیاد بوده است. و بعد یک محیط چند فرهنگی در دوره عثمانی به وجود می‌آید.

وی افزود: زبان فارسی هم در این هفتصد ‌سال در آن دیار بوده است. بسیاری از عرفا و شاعران ما، بعد از حمله مغولان به آن دیار رفتند. استاد احمد آتش یک مقاله تحقیقی درباره آثار فارسی در قرن ششم و هفتم در آناتولی نوشت که 37 کتاب و رساله که در آن زمان، در آن سرزمین نوشته شده به ترتیب تاریخی معرفی کرده است. در میان ایران‌شناسان ترکیه، احمد آتش نام بسیار برجسته‌ای است و در سال 2017 گرامیداشت صدمین سالگرد تولد او برگزار شد.
 
محمدخانی گفت: در صد سال گذشته هم ایران‌شناسی و زبان فارسی به شکل جدیدی در ترکیه مطرح شده است. در چند دانشگاه ترکیه، رشته زبان و ادب فارسی وجود دارد که قدیمی‌ترین آن دانشگاه استانبول است، دانشگاه آنکارا، دانشگاه سلجوق قونیه و... و چهره‌های بسیاری هم بودند که در طول هشتاد سال گذشته درباره زبان و ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی کار کردند. زبان فارسی در دانشگاه استانبول به صورت رسمی از سال 1938 تدریس شد که نقش هلموت ریتر در این زمینه بسیار مهم است. کتاب «دریای جان» راجع به عطار که مرحوم زریاب به فارسی ترجمه‌اش کرد، همان سال‌ها شکل گرفت. آقای دکتر کاآن دیلک، دو سالی است که یک انجمن ایران‌شناسی در ترکیه تشکیل داده است. که هم آثار ایرانی را در آنجا ترجمه می‌کنند و هم تحقیقات ایران‌شناسی و هم تالیفاتی درباره ایران دارند.

 
 در ادامه جلسه، کاآن دیلک گفت: من دانش‌آموخته دانشگاه تهران هستم. بعد از برگشتنم در مراکز مختلف تحقیقاتی- دانشگاهی کار کردم. ولی با بنیان گذاشتن انجمن ایران‌‌شناسی، سه سال است که در این زمینه کار می‌کنم و فعلا مسئولیت انجمن را به عهده دارم. تا به حال پنج کتاب درباره ایران در این انجمن منتشر کرده‌ایم. مجله علمی پژوهشی داریم که سه شماره منتشر شده است. مجله‌ای سه زبانه است که مقالات انگلیسی و ترکی و فارسی را چاپ می‌کند. از ایران هم مقالاتی برای ما آمده است.
 
وی افزود: ما در ترکیه به این نکته توجه داشتیم که آیا واقعا بحث ایران‌شناسی در ترکیه جایگاهی دارد؟ مکتب ایران‌شناسی، حاصل برخورد غرب با ایران است. این یک مکتب علمی- دانشگاهی و البته استعماری است. ایران‌شناسی با آمدن پرتغالی‌ها به ایران شروع می‌شود و بعد این میراث آنها به هلند منتقل می‌شود. در واقع ایران‌شناسی در هلند، علمی می‌شود. بعد در قرن هجدهم، انگلیسی‌ها این میراث را ارث می‌برند. در واقع انگلیسی‌ها بعد از ورود به هند، متوجه ایران می‌شوند. چرا که در قرن هجدهم، در دوره گورکانیان، زبان رسمی هند، فارسی بود. پس انگلیسی‌ها ابتدا با زبان فارسی و نشانه‌های فرهنگ و تمدن ایرانی روبه‌رو می‌شوند. اگر بپرسید که چرا ایران‌شناسان، ابتدا به زبان‌شناسی در این حوزه علاقه‌مند بودند پاسخش را در هند می‌یابید. چون انگلیسی‌ها می‌خواستند زبان خودشان را زبان رسمی هندوستان بکنند، زبان فارسی را از رسمیت در می‌آورند. پس نخستین کار آنها، زبان‌شناسی بود.

مسئول انجمن ایران‌شناسی در ترکیه گفت: ما مبنای فعالیت‌های ایران‌شناسی خودمان را بر شناخت درست از ایران گذاشتیم.  وابسته به هیچ سیاست و ایدئولوژی نیستیم. ایران‌شناسی در ترکیه، محصول روابط فرهنگی دو کشور است. ترک‌ها در قرن سوم و چهارم به اسلام گرایش پیدا کردند. آنها اسلام را از منابع ایرانی و مردم ایران آموختند. در این مواجهه، ترک‌ها با یک ادبیات دینی و حوزه‌ای هم روبه‌رو شدند. وقتی ترک‌ها وارد ادبیات اسلامی شدند، ایرانی‌ها دویست سال در این زمینه تاریخ داشتند. اولین اثری که ما در این زمینه با آن مواجه می‌شویم، سیاست‌نامه است. اما دویست سال پیش، شاهنامه نوشته شده بود.
 
کاآن دیلک توضیح داد: من نسخه‌ای از یک رساله در دوره سلجوقی را در کتابخانه گوهر شاد پیدا کردم. این نسخه بی‌نظیر است. این رساله برای آموزش فارسی به شاهزادگان سلجوقی نوشته شده بود. در زمان سلاجقه، زبان رسمی فارسی بود. بعد سلاجقه، عثمانی‌ها تاریخ و تمدن فارسی را به ارث بردند. ما شاعرانی در آن دوره داریم که دیوانی به زبان فارسی دارند. اولین تاریخ رسمی عثمانی در دوره بیاض دوم نوشته شده است. در قرن هجدهم، محمود دوم یک اتاق ترجمه و آثار فکری درست می‌‌کند که آثار فارسی را به ترکی برمی‌گرداند. در حالی که کسی که در آن زمان به حوزه‌های علمیه عثمانی می‌رفت، فارسی بلد بود. در این مدارس بوستان و گلستان سعدی و شاهنامه خوانده می‌شد. روزنامه اختر به زبان فارسی در ترکیه چاپ می‌شد و نه تنها ایرانی‌ها، بلکه ترک‌ها هم آن را می‌خواندند.

وی تاکید کرد: مدرنیزه و تجددگرایی در قرن نوزدهم باعث شده که سیستم مدارس دانشگاهی ما تغییر پیدا کند و زبان فارسی به تدریج از مدارس و حوزه‌های علمیه حذف شد و به جای آن زبان‌های فرانسوی و ایتالیایی و آلمانی و انگلیسی آمد. و چون تحت تاثیر انقلاب فرانسه بودند، بیشتر زبان فرانسوی را یاد می‌گرفتند. البته این نکته را هم بگویم که در سال گذشته تصویب شد که در کل مدارس متوسطه ترکیه، زبان فارسی به عنوان درس اختیاری، در کنار عربی تدریس شود.

این پژوهشگر ایران‌شناس گفت: آتاتورک در سال 1936 دستور داد که بخش زبان فارسی در دانشگاه زبان‌ها تاسیس شود. بعد از تاسیس جمهوری، در سال‌های بسیاری به ایران‌شناسی توجهی نداشتیم. البته آموزش فارسی ادامه داشت. اما بحث ایران‌شناسی خیلی داغ نبود. چون سال‌ها بود که جنگ جهانی اول تمام و جنگ جهانی دوم شروع شده بود. ما هر قدر که از تاسیس جمهوری دورتر شدیم، دوباره نیاز احیای ایران‌شناسی احساس شد و این اتفاق با آموزش زبان فارسی افتاد. اما در سال‌های اخیر بیشتر از علم و کتاب فارسی، سینما و موسیقی ایران در در ترکیه مورد اقبال بودند. دو هفته قبل، نامجو در استانبول کنسرت داشت و نصف شرکت‌کنندگان در این کنسرت، دختران محجبه و اسلام‌گرا در ترکیه بودند. یا عباس کیارستمی در ترکیه جایگاه خاصی دارد. و این اتفاق و تاثیر سینما و موسیقی ایرانی باعث شده که زبان و ادبیات فارسی، بار دیگر در ترکیه مورد توجه جوانان قرار گیرد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها