دکتر ویلز مامور انگلیسی است که در دوران حکومت ناصرالدین شاه قاجار به ایران سفر کرده و سفرنامهای با عنوان «ایران در یک قرن پیش» از خود به جای گذاشت اطلاعات جالبی درباره آداب و رسوم ایرانیان عصر قاجار در ماه محرم دارد.
حال و هوای شهر در روزهای محرم
دکتر ویلز مینویسد: «در سرتاسر محرم اغلب شیعیان به احترام امام مورد احترام و علاقه خود با خلوص در کلیه برنامههای عزاداری و سینهزنی شرکت میکردند. و لباس رسمی اکثریت آنان عبارت از لباس سیاه مخصوص عزاداری بود. تا جایی که بیشتر این مردم حتی چند روز قبل از آغاز محرم ملبس به لباس عزا میگشتند و تا هفتهها بعد از خاتمه این ماه همچنان لباس سیاهپوش بودند.»
تعزیه؛ نمایشگر ظلم جبار زمانه به امام فداکار
«هنگامی که در شیراز بودم بارها به مشاهده اجرای برنامه «تعزیه» که توسط گروهی از مذهبیون انجام میگرفت رفتم. تعزیه نشاندهنده ظلم یکی از جباران تاریخ بر علیه امام حسین (ع) امام فداکار و شجاع مسلمین و خانواده و یارانش بود که حاضر به تمکین فرمان برخلاف شرع و قانون اسلام خلیفه زمان یعنی یزید نشدند و به دستور یزید ظالم همه مردان آنها شهید و زنانشان به اسارت درآمدند. انجام این برنامه همیشه در ماه محرم که ماه عزاداری شیعیان است به عمل میآمد. دستور اجرای تعزیه همه ساله در باغ ظلالسلطان و به دستور خود او انجام میگردید. که نمونه کوچکتر آن به صورت سینهزنی و روضهخوانی در کاخهای «مشیر» و « قوام» و دیگران هم برگزار میگشت.
خود من بارها به دعوت شاهزاده و به همراه او به تماشای تعزیه رفتم. انجام تعزیه بر روی سکوی بزرگی که از کنار هم قرار دادن تعدادی تخت چوبی ضخیم و محکم تشکیل یافته و در وسط حیاط کاخ قرار داشت به عمل میآمد. صحن حیاط و روی سکو را به وسیله فرشهای ضخیمی مفروش میساختند و دور تا دور دیوار و صحنه را با نصب پرده، پارچه و پرچمهای سیاه، سیهپوش میکردند.
قسمت سمت چپ حیاط را با کشیدن پردهای جهت استقرار زنان به عزاداری آمده مجزا کرده بودند صف جلو زنان مخصوص خاتونهای حرم یا خانواده ظلالسلطان بود که آنها هم عیناً مثل دیگر زنان با حجاب اسلامی کامل بودند. چادر سلطنتی بزرگی که سرتاسر صجن حیاط وسیع را میپوشانید و عزادارانم به تعزیه آمده را از صدمه آفتاب و باران محفوظ میداشت با دقت و سلیقه خاصی برافراشته بودند چادری آنچنان عظیم و بینظیز که چند صد نفر شرکت کننده و اسب و شتر به همراه آورده آنان را به خوبی در زیر چتر خود محفوظ میداشت.»
اجرای تعزیه در حضور ظلالسلطان
«در پشت صحنه تعزیه چادر سرخ و مجللی مخصوص ظلالسلطان و همراهان درباریش نصب میشد که با انواع علم، کتل، و چهلچراغ و چلچلهها تزیین یافته بود. در این ضمن گروه نوازندگان موزیک شروع به نواختن آهنگ احترام کردند و شلیک چند تیر توپ خبر ورود شاهزاده ظلالسلطان را به گوش مردم رساند. قبل از آغاز برنامه تعزیه یک نفر روحانی به بالای منبری که در کنار صحنه رو به جمعیت قرار داده شده بود رفت و شروع به موعظه و شرح مصیبت حسینی و دلیل مقاومت امام مسلمین و قیام او بر علیه طاغوت زمان نمود. صدایش کاملاً رسا و جملاتش مؤثر، قاطع و گرم و اثرگذار بود.
به محض ذکر نام حسین (ع) ناگهان فریاد و ناله حاضران بلند شد و سینهزنان، ضمن باز کردن تکمههای یقه و جلو پیراهن شروع به سینهزنی و انجام ماتم کردند. صدای حسین جان، حسین جان صادقانه و توأم با ناله و اشک آنان ولوله عجیبی ایجاد کرد. در این میان یک نفر نوحهخوان با تجربه که صدای گرم و رسا و گیرایی داشت به بالای چهارپایه بلندی رفت و شروع به نوحهخوانی منظم نمود و سینهزنان عاشق حسین هم ضمن حلقه زدن به دورش هم آهنگ همراه با تکاندن دست راست او شروع به نواختن ضربههایی محکم بر سینههای عریان خود کردند.
طولی نکشید که سینهها در اثر شدت ضربات سرخ و کبود گشت ولی آنها شوقزده و بیاختیار همچنان مشغول سینهزنی و فریاد و فغان بودند، صحنه آنچنان منقلب کننده و هیجان انگیز گشت که حتی اروپاییان حاضر در مجلس هم اختیار از دست دادند و تحت تأثیر این همه خلوص و انقلاب و آشفتگی افسرده خاطر شدند. در این ضمن یک گروه از جوانان قبلاً تعلیم یافته شروع به خواندن سرود و تعریف از شاه کردند و پس از آن جریان اجرای تعزیه آغاز گشت. در میان آنان چهره نفرتآور «یزید» و «شمر» با آن لباس سرخ و زره و کلاهخودهایشان مشخصتر از دیگران بود. به هر صورت همه صحنهها مهیج و منعکس کننده ظلمی بینظیر و مقاومتی تحسینبرانگیز از سوی ظالم و مظلوم بود.»
نظر شما