بلقیس سلیمانی در نشست «نوبل خوانی با فاکنر» عنصر «زمان» را اصلیترین ویژگی آثار این نویسنده دانست و کاوه فولادینسب گفت که رمان «گور به گور» فاکنر روایت از دست دادنهاست.
سلیمانی در این نشست درباره آثار فاکنر گفت: داستانهای فاکنر برای مخاطب، بسیار سخت خوان هستند و این نکته به شیوه نگارش و روایتگری وی بر میگردد. او به فرم و عنصر زبان در داستانهایش بسیار توجه دارد. جملات فاکنر بر خلاف دیگر نویسنده همعصر خود، همینگوی که داستانهایش را با جمله هایی کوتاه بیان می کند، بسیار پیچیده و طولانی هستند. به عنوان نمونه جمله نخست داستان «آبشالوم آبشالوم» فاکنر 12 سطر را شامل میشود.
وی در ادامه به تحلیل رمان «گور به گور» فاکنر پرداخت و گفت: نام اصلی رمان «گور به گور» از دفتر ششم ادیسه گرفته شده است. این رمان درباره سفر یک خانواده روستایی است. مادر این خانه وصیت کرده که او را در زادگاهش «جفرسون» دفن کنند. پس از مرگ زن، همسر وی او را سوار بر گاری میکنند و به همراه فرزندانش راهی جفرسون میشود. «گور به گور» داستان این سفر و مشکلاتی است که خانواده در مسیر با آنها مواجه میشوند.
این منتقد ادبی گفت: فاکنر نیز همچون بسیاری از نویسندگان دیگر از الگوی «سفر» در داستانهایش بهره گرفته است. مفهوم سفر با عنصر روایت بسیار هم راستا است و شاخصه مشترک هر دو «حرکت» است. فاکنر در بسیاری از داستان های خود همچون رمان «پشه ها»، رمان «دزدها»، «روشنایی ماه اوت» و رمان «گور به گور» موضوع سفر را دستمایه کار خود قرار داده است.
بلقیس سیلمانی در ادامه افزود: از مهمترین نکاتی که فاکنر در آثارش به آن توجه دارد عنصر «زمان» است. او از این شاخصه به منظور بیان مفاهیم مد نظر خود بهره میبرد. در رمان «گور به گور» نیز «زمان» حضوری پر رنگ دارد. در این سفر پنج فرزند خانواده دچار مسائل و مشکلات مسیر هستند. باد و باران، گاری آنها را میشکند. پلی که آنها را به جفرسون می رساند، خراب میشود و آنها مجبور میشوند مسیر طولانیتری را طی کنند. از طرفی جسد مادر نیز بو گرفته است. همه فرزندان می خواهند این مسیر هر چه سریع تر این سفر به پایان برسد اما زمان دائم کش میآید و طولانی تر میشود.
این داستاننویس اضافه کرد: شخصیتهای «عقب مانده ذهنی» در داستانهای فاکنر بسیار پر اهمیت هستند. فاکنر همواره بخشی از روایتگری داستانهایش را به عهده این شخصیت ها میگذارد تا از ظرفیت این شخصیت ها و ویژگیهای بیانی آنها در بیان ماجراها بهره برد.
در ادامه کاوه فولادی نسب، دیگر منتقد این نشست، برای مترجم صاحب نام کشورمان، نجف دریا بندری که این روزها در بستر بیماری است آرزوی سلامتی کرد و گفت: نسل من مدیون مترجم بزرگی همچون دریا بندری است و ترجمه رمان گور به گور از آثار ارزشمندی است که این مترجم فقید انجام داده است.
وی با اشاره به ساختار رمان گور به گور گفت: ساختار این اثر به شکل چند آوایی است و بخشهای مختلف رمان توسط شخصیت های مخالف داستان روایت میشوند. فاکنر در بسیاری از روایت ها از فرم اول شخص، در قالب حدیث نفس یا خودگویی بهره میبرد. این شیوه روایت مخاطب را با فضایی چند بعدی و متکثر روبهرو میکند.
گور به گور داستان «از دست دادنها» را روایت میکند. تک تک فرزندان این خانواده، در مسیر سفر چیزی را از دست میدهند؛ یکی آزادی و دیگری اسبش را.
این منتقد درباره عنوان این رمان گفت: نام اصلی این اثر به معنی «همان طور که دراز کشیده ام دارم می میرم است» به گمانم انتخاب عنوان فارسی گور به گور از جانب نجف دریا بندری اگر چه انتخاب درستی است، اما به تمامی مفهوم مد نظر نویسنده را انتقال نمی دهد. عنوان اصلی کتاب ارجاعی دارد به کتاب اودیسه و جمله ای که «آگاممنون» از شخصیتهای داستان اودیسه بر زبان میآورد.
نظر شما