تکیه دولت؛ مکانی تاثیرگذار برای عزاداری امام حسین(ع)/ یادداشتهای نوه ناصرالدین شاه درباره تعزیه
دوستعلی معیرالممالک، نوه ناصرالدین در کتاب «یادداشت هایی از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه قاجار» درباره اختصاص هر قسمت از تکیه دولت به رجال و درباریان و شور و حال مراسم تعزیهخوانی مینویسد: «دیر بزرگ به خرج شاه آراسته میشد. بر گرد تخت وسط که جایگاه تعزیه خوانها بود شش چراغ برق بزرگ میآویختند و در ایام عاشورا روز و شب تعزیهداری معمول میگردید.»
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- تکیه و حسینیه در فرهنگ ایرانیان بعد از دوران صفوی جایگاه ویژهای داشته است. تکیهها در طول زمان علاوه بر بُعد مذهبی در ابعاد هنری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی کارکردهای خاص خود را نیز یافتهاند.
عصر ناصری و تکیهای برای برگزاری مراسمهای مذهبی
تکیه به معنای محل عزاداری برای مردم از زمانی که حتی تهران هنوز به شکل شهر درنیامده بود، در محلات روستانشین جایگاهی ویژه داشت. زمانی که تهران از دوران شاه طهماسب صفوی به شکل شهر درآمد، تکیه جایگاهی ویژه به دست آورد تا بدان جا که پیش از احداث تکیه دولت تعداد زیادی از تکایا در سطح شهر وجود داشت. در تهران دوران قاجار نزدیک به ۵۰ تکیه مهم بود که همه آنها در روزهای سوگواری سرتاسر با پارچههای سیاه و شعارهای مذهبی پوشانده میشد. مهمترین تکیه تهران که اینک اثری از آن باقی نمانده، اما در حافظه شهروندان سن و سالدار تهران، همچنان با شکوه و عظمت پابرجاست، تکیه دولت تهران است که رسمیترین تکیه تهران نیز بهشمار میآمد. تکیه دولت در دوره محمدشاه قاجار ساخته شد و پس از آن به دستور ناصرالدین شاه، تکیه دیگری به همین نام در ضلع شرقی کاخ گلستان بنا شد.
در بخشی از مقاله دکتر ناصر تکمیلهمایون با عنوان «تکیه دولت؛ عرصهای برای حضور اجتماعی دربار» میخوانیم: «تکیه دولت در نزدیکی شمسالعماره تهران و به دستور دوستعلیخان معیرالملک ساخته شد. این تکیه راهی به درون کاخ سلطنتی داشته که شاه و خاندان سلطنتی از آن راه برای ورود به تکیه استفاده میکردند. پارهای از محققان اعتقاد دارند که تکیه دولت تقلیدی از «تماشاخانه آلبرت هال» در لندن بود که با معماری ایرانی تزئین شده بود. اینک تنها اثر باقی مانده از تکیه دولت، پردهای نقاشی از محمدخان غفاری، نقاشباشی دربار ناصری ملقب به کمالالملک است که فضایی بسیار گسترده برای انجام مراسم مذهبی را نشان میدهد.»
استقبال شدید مردم بهویژه زنان از نمایشهای مذهبی
یحیی ذکاء در کتاب «تاریخچه کاخ گلستان و ابنیه سلطنتی» درباره علل ساخت تکیه دولت، مینویسد: «معتبرترین و وسیعترین تکیههای تهران که تعزیههای دولتی در آن برگزار میشد، تکیه «حاج میرزا آغاسی» (تکیه دولت قدیم) بود که تکیه «عباسآباد» نیز نامیده میشد. استقبال شدید مردم بخصوص زنان از نمایشهای مذهبی، همچنین تنگی و کوچکی فضای تکیه عباسآباد، لاجرم ازدحام و ناراحتی تولید میکرد و کار اجرای شبیهگردانی را مختل میساخت و اقتضای زمان و اوضاع نیز تکیه بزرگتر و وسیعتری را طالب بود، از این رو ناصرالدین شاه ضمن دادن دستور شروع بنای شمسالعماره، امری نیز برای ایجاد تکیه بزرگی در داخل ارگ سلطنتی به دوستعلیخان معیرالممالک صادر کرد.»
تغییرات تکیه دولت در دوره مظفرالدین شاه
محبوبه صوفی با تشریح جزئیات بیشتری از اجزای تکیه دولت در مقالهای با عنوان «تکیه دولت، نماد تهران در عصر ناصری» آورده است: «این تکیه سه ورودی داشت، ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه برای مردان، با دری دو لنگه و سردری جناغی؛ ورودی ضلع غربی برای زنان، از سمت میدان ارگ با سردر جناغی و شش مناره کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقلی پوشیده شده بود؛ ورودی سوم، راهرو پر پیچ و خم و تاریکی بود که قسمت شاهنشین تکیه را به ضلع جنوبی کاخ گلستان وصل میکرد و شاه برای ورود به تکیه از آن میگذشت. در اطراف صحن، بیست طاق (هر یک به عرض هفتونیم متر) با دیوارها و ستونهای کاشی کاری قرار داشت و روی طاقها اتاقهایی در دو طبقه ساخته شده بود. اتاقهای طبقه اول ویژه وزرا و حکام ولایات بود که با نظارت ناظر (کارپرداز کاخ، فراشباشی ) میان آنها تقسیم میشد. اتاقهای طبقة دوم اُرُسی داشت و مخصوص بانوان حرم بود. طبقه سوم، جایگاه نقارهچیها بود که با نردهای حفاظت میشد.»
صوفی در بخش دیگری از این مقاله درباره تغییرات تکیه دولت در دوره مظفرالدین شاه مینویسد: «اتاقِ شاه در طبقه دوم، ارتفاع بیشتر و سر در و سقف بلندتری داشت. هنگام اجرای تعزیه پرده توری سیاهی در برابر غرفه شاه میکشیدند. ورود به اتاقها و خروج از آنها از طریق راهروهای پشت آنها صورت میگرفت. صحن مرکزی را داربستی از الوار و تیرهای چوبی میپوشاند که با بستها و تسمههای آهنی درهم چفت شده و بر روی دیوارهای بنا تعبیه شده بود و سقفی گنبدی را بر روی صحن تشکیل میداد که در مواقع لزوم چادر کرباسی ضخیمی بر روی آن میکشیدند. پس از آنکه چوب بستها از چند جا شکست، مهندس بتن فرانسوی به فرمان مظفرالدین شاه نیم قوسهایی آهنی به جای قوسهای چوبی کار گذاشت. نیم قوسهای آهنی دوازده عدد بود که هر کدام از پنج تکه مجزا تشکیل و با پیچ و مهره به هم وصل میشد و دیگر به پشت بندهای آجری در سقفِ اتاقهای تکیه احتیاجی نبود. در زمان مظفرالدین شاه ( ۱۳۱۳ـ۱۳۲۴) چون بیم آن میرفت که فشار پوشش باعث خرابی بنا شود، برای کاهش فشار، طبقه آخر را خراب کردند.»
200 مجلس سوگواری در نقاط مختلف شهر در دوره ناصری
عزاداریهای دوره ناصرالدین شاه قاجار با ساخت تکیه دولت به اوج خود رسید. در بخشی از یادداشتهای دوستعلی معیرالممالک نوه ناصرالدین شاه از کتاب «یادداشتهای از زندگی خصوصی ناصرالدین شاه قاجار» درباره شور و حال مراسم تعزیهخوانی در تکیه دولت میخوانیم: «در دو ماه محرم و صفر تهران عزاخانه حقیقی بود. از هیچ نقطه و به هیچ بهانه صدای ساز و آواز برنمیخواست و مجلس سروری برپا نمیشد مگر سلام تحویل که در دو ماه مزبور با تمام کیفیت منعقد میشد. دست کم دویست مجلس سوگواری در نقاط مختلف شهر تشکیل میشد و دستههای سینهزن روز و شب در حرکت بودند. پوششی فراخ بر سقف تکیه دولت افراشته و به اصطلاح تکیه را میبستند. مکان مزبور تا اواسط دوره مظفری یک طبقه بلندتر بود و طاقی از چوب داشت. چون طبقه چهارم از چند محل شکست آورده و بیم آن میرفت که ناگهان بر سر خلق فرو ریزد، مظفرالدین شاه مسیو «بتن» نام مهندس فرانسوی را که از دیرباز در تهران میزیست به فرنگستان فرستاد و او سقف آهنی تکیه دولت را با خود آورد و طبقه شکسته را برچیده طاق جدید را به جایش استوار ساخت.»

تخت وسط تکیه دولت و جایگاه تعزیه خوانها
وی درباره اختصاص هر قسمت تکیه دولت به رجال و درباریان مینویسد: «هر یک از طاق نماهای تکیه به شاهزاده یا به امیر و وزیر و یا به حکمرانی تعلق داشت که با جار، چراغ و آیینه و گلدان و قالیچه و اثاثیه دیگر آن را زینت میکردند و چهل چراغها و قندیلها از سقف آن آویخته عکس صاحب طاقنما یا یکی از پدرانش را بالای آن قرار میدادند. حکام، پیشکاران خود را از مرکز حکمرانی برای بستن طاق نماها به تهران میفرستادند. دیر بزرگ به خرج شاه آراسته میشد. بر گرد تخت وسط که جایگاه تعزیه خوانها بود شش چراغ برق بزرگ میآویختند و در ایام عاشورا روز و شب تعزیهداری معمول میگردید. روزها از ساعت دو بعدازظهر تا نزدیک غروب و شبها از دو ساعت از شب گذشته تا نیمه شب تعزیهخوانی ادامه داشت. طاق نماهای طبقه اول تا سوم مخصوص اهل اندرون بود که بانوان در طبقه اول و دوم و خدمه در طبقه سوم قرار میگرفتند. در دهه اول ماه محرم بالغ بر دو هزار تن از خانمهای وزرا و اشراف و همراهانشان به اندرون میآمدند.»
مسعود سالور و ایرج افشار در کتاب «روزنامه خاطرات عینالسلطنه» درباره ازدحام و میزان شرکت مردم در مراسم عزاداریهای عصر قاجار آوردهاند: «یکشنبه 11 محرم 1328، عصرى یک ساعت به غروب مانده، پیاده رفتم به «مجلس» به روضه. هنگامه غریبى بود از دَرِ مجلس و جلو خان جمعیت بود تا توى عمارت، راه بند بود. دسته سینهزن هم مىآمد و مىرفت. زن زیادى هم توى مجلس بودند... در حوض خانه براى زنها روضه مىخوانند و در بالاخانه براى مردها، در اغلب اطاقها روضه مىخوانند. آقا سیدعبداللّه و سایر مجتهدها و غیره از رجال، وزرا، اعیان، اشراف، شاهزادگان، هرکس را مىخواستند بود ولى پیدا کردنش امکان نداشت.»