جمعه ۲۵ مهر ۱۳۹۳ - ۰۸:۰۷
دلبستگی موسس قاجاریه به شاهنامه/ شاهی که کریم‌خان وی را «پیران ‌ویسه» نامید

تورق برخی کتاب‌های مورخان ایرانی و خارجی در ترسیم شخصیت سیاسی آقامحمدخان حاکی از این است که فارغ از چهره سیاهی که از نخستین شاه قاجار در بطن تاریخ ثبت شده است اما وی با تاسیس حکومت قاجار توانست تاریخ نوین سیاسی را در ایران رقم بزند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)_ کریم‌خان‌ زند در اوقات و ایام سلطنت خود چون کمال دانش و عقل وی را دریافته بود در رتق و فتق امور مملکت با او مشورت می‌کرد و «پیران ویسه» خطابش می‌کرد. (پیران ویسه نام سردار بزرگ تورانی است که عنوان مشاور عالی افراسیاب پادشاه توران را داشت) این شخص کسی نبود جز آقامحمدخان قاجار که سال‌ها پس از مرگ کریم‌خان توانست سلسله قاجار را تاسیس کند.

چهره سیاه تاریخ یا سیاستمداری فرهیخته؟

آن‌چه از کردار و رفتار آقامحمدخان در منابع تاریخی در تعقیب و قتل لطفعلی‌خان زند منعکس شده وی را به عنوان چهره‌ای سیاه در تاریخ ایران ماندگار کرده است. سیاستمداری که اگر در کنار زدن آخرین عضو سلسله زندیه آن همه قساوت را از خود نشان نمی‌داد شاید در تاریخ به گونه دیگری دیده می‌شد. اما فارغ از داوری درباره اعمال موسس سلسله قاجار در کشتار مردم کرمان، در برخی منابع از وی به عنوان چهره‌ای سیاستمدار در عرصه مملکت‌داری ترسیم شده که مرور آن می‌تواند نقش آقا محمدخان را در سرکوب رقیبان گوناگون و ایجاد حکومت متمرکز یک عمل کم‌نظیر دانست.

تاسیس سلسله قاجار سرآغاز پیدایش دولت و تاریخ نوین ایران شد. چیزی که شاید هیچ گاه در اندیشه و تفکر خان قجری نمی‌گنجید اما با این حال او توانست با قساوتی خون‌خوارانه، در کشوری فرسوده از رقابت‌ها و مناقشات پایان‌ناپذیر حریفان، مرکزیت و ثباتی پایدار به وجود آورد. با این همه سرنوشت به آقامحمدخان مجال ایفای نقش چشم‌گیری در سازندگی سرزمینی را که به شاه آن ملقب شد نداد.

نگاهی به برخی کتاب‌هایی که به ویژگی‌های آقامحمدخان قاجار پرداخته حاکی از این است که وی در عرصه سیاست، شاهی با منشی متفاوت از سایر شاهان سلسله قاجار است؛ به طوری‌که اعتمادالسلطنه در کتاب «صدرالتواریخ» درباره وی با ترسیم برخی صفات شخصیتش می‌نویسد: «با همه گرفتاری‌ها، به شکار و مطالعه هم علاقه‌مند بود. شب‌ها در کنار بسترش شاهنامه می‌خواندند. به امور مذهبی معتقد بود. نماز و نوافل و نماز شب (گاه با گریه) به جا می‌آورد و ادعیه، اذکار و زیارت عاشورا می‌خواند. روزه می‌گرفت و گاه در حال اضطرار هم روزه خویش را نمی‌شکست. نسبت به ائمه اطهار (ع) ارادت داشت. تذهیب گنبد حضرت امام حسین(ع) و ضریح نقره نجف اشرف، مرمت آستان قدس رضوی در مشهد و تعمیر چندین مسجد در قزوین و تهران به فرمان او انجام گرفت در عین حال، چون دیگر شاهان شراب نیز می‌نوشید.»


جایگاه و منزلت آقامحمدخان در نزد وکیل‌الرعایا

سپس اعتمادالسلطنه در بخش دیگر از همین کتاب درباره شاهنامه‌خوانی موسس سلسله قاجار با بیان جزئیات بیشتری آورده است: «آغا محمد‌خان قاجار نيز شاهنامه‌خواني به نام ميرزا اسدالله داشته كه از خواص او محسوب مي‌شده و هنگام سفر، در شب‌ها، در حضور شاه شاهنامه مي‌خوانده است، اين مرد در زمان فتحعلي شاه هم مشغول خدمت بوده و سمت لشكرنويس باشي‌گري (ریاست دارایی ارتش) داشته است.»

اما زين‌العابدين كوهمره‌اي که در حدود 1200هجری قمری شرحی بر کتاب «مجمل‌التواريخ» نوشته و برخي از وقايع اين كتاب را اصلاح كرده، درباره روحیات و دانش آقامحمدخان و استفاده کریم خان از نظرات سودمند وی آورده است: «آغامحمدخان قاجار به وفور عقل و دانش و فن سیاست و سپاهی‌گری و تدابیر امور ملکی و ملک‌گیری بی‌نظیر بود و بنابر مراتب عقل و دانش کسی عرضه آن را نمی‌دانست که با او در امور ضروری مشورت نماید، مگر در اواخر ایام سلطنتش که حاجی ابراهیم‌خان شیرازی را وزیر اعظم خود ساخته، به خطاب اعتمادالدوله مخاطب داشته. چون او را به وفور دانشمندی و شرایط اداره کردن امور توانا دیده بود. محمدکریم‌خان زند (کریم‌خان‌زند) در اوقات و ایام سلطنت خود چون کمال دانش و عقل آغامحمد‌خان را دریافته بود در رتق و فتق امور مملکت با او مشورت می‌نمود و او را «پیران ویسه» خطاب می‌کرد. (پیران ویسه نام سردار بزرگ تورانی است که عنوان مشاور عالی افراسیاب پادشاه توران را داشت.) در هر امری که کریم‌خان با آغامحمدخان مشورت می‌کرد، اگر بر حسب اتفاق سفارش و نظر آغامحمدخان به سببی بر طبع کریم‌خان گران آمده التفات به سخن او ننمود، به فکر دیگر می‌پرداخت و اگر فکر خودش به نتیجه‌ای نمی‌رسید همان اندیشه آغامحمدخان را به کار می‌بست.»

از طرفی نگاه مستشرقان در شناخت آقا محمدخان نیز موید کیاست و زیرکی سرسلسله قاجار است. از این رو «سرجان ملكم»، دیپلمات، مورخ و سفیر حكومت انگلیس در ایران که همعصر فتحعلی‌خان قاجار بوده، درباره وی در کتاب «تاریخ ایران» که به تاریخ سرجان مالكم نیز معروف و آن را به برای مردم انگلیس به رشته تحریر درآورده است، می‌نویسد: «آغامحمدخان فرزند ایل و مرد جنگ و ستیز بود. وی مردی شجاع، فرزانه، با تدبیر و کیاست بود. گرچه شمشیرزن بود، اما می‌کوشید از فکرش بیشتر استفاده کند. بنابر گفته اعتمادالدوله، صدراعظم او «سرش کاری برای دستش باقی نمی‌گذاشت» در سرکوبی دشمنان هر نیرنگی را روا می‌دانست و برای بقای سلطنت قاجار و مصلحت‌هایی که تشخیص می‌داد، به هیچ‌کس رحم نمی‌کرد و عزیزترین برادران، یاران و کسان خود را در این راه سر به نیست می‌کرد. بسیار سنگدل و کینه‌جوی بود. جنایات او در کرمان، بم و تفلیس وحشتناک بود و رفتارش با لطفعلی‌خان زند، شرم آور. پول‌دوست، خسیس و آزمند بود، اما نسبت به سربازان و نظامیان و هزینه‌های مذهبی سختگیری نمی‌کرد. به ساده ترین پوشاک‌ها و خوراک‌ها بسنده می‌کرد و از تجمل دوری می‌گزید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها