در سي و نهمين سالروزغروب "جلال"، برخي از نويسندگان بررسي كرده اند
ميزان تاثيرگذاري نثر و انديشه جلال آل احمد بر جامعه ادبي
"جلال آل احمد" در دوم آذرماه سال 1302 در خانوادهاي مذهبي متولد شد. او هرگز نتواست در يك جا آرام بگيرد و شايد تحت تاثير همين زندگي پرتكاپو و سرشار از مساله بود كه آلاحمد به شيوه و سبك جديدي از نويسندگي دست يافت و گفته مي شود تا مدتها نويسندگان جوان نسل بعد از خود را، شيفته زبان و انديشه خويش کرد./
علي اصغر شيرزادي: آثار آلاحمد در قالب داستان نميگنجد
آثاري كه "جلال آحمد" به عنوان داستان خلق كرده، در ژانر داستان نمي گنجد و بيشتر جنبه مقاله به خود مي گيرد.
علياصغر شيرزادي گفت: جلال آلاحمد زاييده دوران خودش بود و به دور از توجه به تحولات اجتماعي نميتوان انديشه و آثار او را بررسي كرد.
وي تصريح كرد: جلال بر آمده از جهان دوقطبي است. او به تفكر چپ كه جعل استالينيسم بود، گرايش داشت و بر پايه همين نگاه، جهان را تك بعدي بررسي ميكرد.
نويسنده مجموعه داستان "يك سكه در دو جيب "ياد آور شد: به هر تقدير اين تفكر بر آثار "جلال آل احمد" غلبه دارد و لحن تك بعدي او در داستان هايش ناشي از همين نگرش است. آثاري كه او به عنوان داستان خلق كرده، در ژانر داستان نمي گنجند و بيشتر جنبه مقاله به خود مي گيرند.
وي گفت: تنها در برخي از موارد، آثار او به قالب داستاني نزديك شده است، اما آثار او از نظر ساختار و عمق زبان جنبه داستاني به خود نمي گيرد. زبان داستان ظرفيت هاي متنوعي دارد، اما زبان جلال، تك بعدي و خشن است.
ميرجلالالدين كزازي: نثر جلال زنده و روشن است
بي شك جلال آل احمد در روند داستان نويسي ايران كار ساز بوده است. از ديدگاه من اين اثرگذاري و كارسازي به نثر روان روشن و حسي او باز مي گردد.
مير جلال الدين كزازي گفت: امروزه جلال آلاحمد را با شيوه نگارش و داستان هاي كوتاهش مي شناسيم، از اين رو او جايگاه ويژه اي در روند داستان نويسي امروز ايران دارد.
اين مدرس دانشگاه با اشاره به برخي از نوشته هاي غير داستاني آل احمد گفت: حتي در نوشته هايي كه جنبه داستاني ندارند، شاهد نثر زنده و حسي او هستيم، براي نمونه ميتوان به "خسي در ميقات" اشاره كرد.
كزازي با اشاره به تاثير گذاري جلال آلاحمد بر روند داستان نويسي گفت: جلال، دانسته يا نادانسته بر نويسندگان نسلهاي مختلف تاثير گذاشته است، اما از چگونگي تاثيرگذاري او را بر نسل جديد نويسندگان امروز نمي توانم چندان بگويم.
محمود معتقدی: آل احمد چهره تاثیرگذار روزگار خود بود
آلاحمد، چهره تاثيرگذار در فضاي فرهنگي روزگار خود بود كه كوشيد تا ديگران را به رفتن و نوشتن ترغيب كند.
محمود معتقدي گفت: جلال آلاحمد مردي با خصلت معلمي بود كه در دهه 20 واله و شيداي عالم سياست و ادبيات شد. شيوه نگاه و انديشه او، نقد و كنكاش در فضاي فرهنگي و اجتماعي بود.
این منتقد، معتقد است: جلال آلاحمد در دوره و دههاي ميزيست كه چشمانداز شكست و گريز در آن به گونه خاصي به چشم ميخورد.
وی افزود: آلاحمد براي عبور از دنياي آشفته غرب در پي يافتن هويت ملي بود و اما پژوهشها و تحقيقات او بيشتر شتابزده و به دور از دورانديشي بود.
معتقدی با اشاره به اين كه آلاحمد در كتاب "خدمت و خيانت روشنفكران" به مقوله بازگشت به خويشتن پرداخت و بسياري از روشنفكران صد ساله اخير را به باد انتقاد گرفت، گفت: او در این کتاب به صراحت، شكستهاي مشروطيت و نهضت ملي نفت را برآوردي از خيانت و عدم آگاهي بخشهاي از پيكره روشنفكري جامعه دانست.
معتقدي افزود: آلاحمد بيشتر به بيان دردها پرداخت، اما راهي براي عبور از چنين وضعيتي پيش روي مردم نگذاشت.
وي ادامه داد: آلاحمد به خاطر تكنيكهاي داستان نويسي در فضاي مدرن، حركت ميكرد و اغلب داستانهايش حاصل مشاهدات و بازتابي از شرايط اجتماعي روزگارش بود، اما سنت هيچگاه جلال را رها نكرد.
این منتقد با اشاره به اين كه آل احمد در فضاي داستانهايش از اميدي مبهم تا نااميدي تلخ سخن مي گفت، خاطرنشان کرد: او در داستانهايش براي بيان انديشهاش سراغ تيپهايي از افراد جامعه ميرفت، "جلال" در آثارش به بازنگري مردم روزگارش برآمده بود كه چگونه به سمت خود باختگي تاريخي پاگشوده بودند.
جواد اسحاقيان: نثر آلاحمد مستقل است
نثر "جلال آلاحمد" مستقل و متمايز است، اما نثر او به نسل هاي بعد منتقل نشد و تنها در دهههاي 40 و 50 نويسندگان تحت تاثير نثر او قرار گرفتند.
جواد اسحاقيان گفت: "جلال آل احمد"، نويسنده صاحب سبكي است كه از نظر ارزيابي زبان داستان، ضرورت مطالعه آثار او به خوبي احساس ميشود. رمانهاي او براي مخاطب از جاذبه هاي بسياري برخوردارند.
وي تصريح كرد: نثر آلاحمد خلاقانه و تاثيرگذار است و به دليل تاثيري كه اين نثر در لحظه بر مخاطب ميگذارد، از آن به عنوان نثر عصبي ياد ميشود. اين نثر بازتاب حالات عاطفي و رواني آل احمد است.
اين منتقد، رمان "مدير مدرسه "را تاثير گذارترين اثر " آلاحمد" خواند كه از زبان بسيار پخته و متشخصي برخوردار است.
اين منتقد يادآور شد: نثر جلال متاثر از جريانات اجتماعي دوران اوست. از اين رو اين نثر در ميان روشنفكران عصر جلال آل احمد بازتاب خوبي داشت اما در دهه اخير مورد توجه قرار نگرفت.
جواد جزيني: جلال نويسنده صاحب سبكي نيست
اگر چه نثري كه "آل احمد"، مبدع آن بود، مورد تقليد برخي از نويسندگان قرار گرفت، اما او از نظر فرم، نويسنده صاحب سبكي نيست.
جوادجزيني گفت: بسياري از منتقدان آلاحمد را مشهورترين نويسنده دهه 30 و 40 مي دانند. اين شهرت دلايل بسياري دارد، برخي از اين دلايل ادبي نيست.
وي تصريح كرد: آل احمد به عنوان يك نويسنده و فعال سياسي و اجتماعي شناخته شده كه حضور او در احزاب و فعاليت سياسي گواه اين ادعاست.
اين مدرس داستان نويسي با اشاره به مقالات آلاحمد درباره روشنفكري گفت: تحول فكري آلاحمد در دوران پرتلاطم زندگياش در شهرت ادبي او بي تاثير نبوده است.
جزيني معتقد است، جلال آلاحمد تلاشهايي در ايجاد نثر جديد كرد، اما در فرم داستان به جايگاهي نرسيد.
محمدرضا گودرزي: جلال صراحت لهجه داشت
جلال آل احمد نويسنده بود كه صراحت لهجه داشت و از اين منظر بي شك بر بسياري از نويسندگان تاثير گذاشته است.
محمدرضا گودرزي گفت: برخي از منتقدان و نويسندگان "آل احمد" را نويسنده تاثير گذاري مي داند، اما براي بررسي دقيق بايد به اينكه نكته توجه كنيم كه چه جنبه هايي مد نظر اين افراد است.
اين مدرس داستان نويسي معتقد است؛ ضربآهنگ منقطع نثر آلاحمد بر نسلهاي بعد تاثيرگذار بوده است و ادامه ميدهد: برخي به واسطه علاقه از اين شيوه نگارش تاثير پذيرفتهاند و برخي نيز به واسطه دوري گزيدن از اين شيوه متاثر از او بودهاند.
اين نويسنده افزود: داستان هاي آلاحمد بيشتر از يك لايه برخودارند و كمتر پيش مي آيد كه يك داستان او حالت چند بعدي به خود بگيرد.
مجيد قيصري: جنبه روشنفكري بر آثار آلاحمد سلطه دارد
جلال آل احمد بيشتر از جنبه روشنفكري داراي اهميت است و اين موضوع بر آثار او سلطه دارد.
مجيد قيصري گفت: آلاحمد نويسنده متفاوتي است كه آثار او از ابعاد مختلفي برخودار است، اما بيشتر جنبه روشنفكري او بر آثارش غلبه دارد.
وي افزود: از اين رو بيشتر جنبه روشنفكري جلال داراي اهميت است و ابعاد زندگي ادبي او را نيز تحت تاثير قرار داده است.
نويسنده رمان "باغ تلو"، آلاحمد را نويسندهاي تاثيرگذار نمي داند و ميگويد: اگر به آثار نويسندگان نسلهاي بعد نگاه كنيم، به وضوح شاهد اين موضوع خواهيم بود، البته در رمان "بيوتن" نوشته رضا اميرخاني، رگه هايي از تاثيرپذيري از نثر آلاحمد ديده مي شود.
نظر شما