شنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲ - ۱۲:۱۳
جدیدترین رمان شیوا ارسطویی نقد شد

رمان «خوف» جدیدترین اثر شیوا ارسطویی در شهر كتاب ساوه نقد شد. در این جلسه پایان‌بندی این کتاب از سوی کارشناشان به عنوان نقطه قوت مورد دقت قرار گرفت؛ در حالی که گروهی نیز عقیده داشتند ارایه یک پایان مشخص سبب شده داستان به آثار ادبیات كلاسیك نزدیك شود.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، به نقل از شهر کتاب ساوه، روز گذشته، جمعه 28 تیر، رمان جدید شیوا ارسطویی با نام «خوف» با حضور نویسنده کتاب و علاقه‌مندان به ادبیات بررسی شد.

در ابتدای این جلسه، ارسطویی، ضمن معرفی خود و شرح كوتاهی از آثار منتشر شده‌اش گفت: «خوف» در سال 1390 آماده چاپ شد و تقریبا بعد از دو سال در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت. شخصیت‌های این رمان كاملا در هم تنیده و هر یك بخشی از دیگری هستند و در فصل پایانی كتاب با یك شگرد ادبی کوشیده‌ام كل داستان را جمع و آن را صاحب هویت و پایان کنم.

در ادامه جلسه حاضران در نشست نظرهای خود را درباره کتاب ارایه کردند و عموما تاكید داشتند كه از خواندن رمان لذت برده و شخصیت‌های این داستان ما به ازای بیرونی دارند و بزرگترین مشكل آن‌ها «رابطه» است؛ همه دچار سوء ارتباط با محیط اطراف و آدم‌های اطراف خویش هستند.

نماینده نشر روزنه، ناشر این کتاب، نیز یکی از حاضران در این برنامه بود و در صحبت‌هایش یكی از دلایل انتخاب این رمان را پایان‌بندی یگانه آن دانست و اظهار کرد: در داستان‌نویسی معاصر و داستان مدرن، این کتاب تنها قصه‌ای است كه نویسنده توانسته آن را به خوبی جمع‌بندی کرده و با بستن فصل درخشان پایانی به یك ارزش ادبی دست پیدا كند.

وی با بیان این‌كه نقدها عموما رویكردی فرهنگی دارند، رمان «خوف» را شایسته نقد همه‌جانبه فرهنگی دانست و با اشاره به بخش‌هایی از رمان گفت: خانم ارسطویی داستان را با بیان و شرح روابط ناسالم شخصیت‌ها و شكست آن‌ها در ارتباط با یكدیگر پیش برده و تنهایی را آخرین جایگاه آن‌ها در جامعه مدرن دانسته است. شخصیت‌ها از تنهایی است كه به «ترس» می‌رسند. ترسی كه هر یك از آدم‌ها به دیگری تحمیل می‌كند. آن چنان كه انسان‌های معلق در این رمان برش خوبی از جامعه مدرن كنونی شده‌اند. 

در این نشست که با تبادل نظر حاضران همراه بود بحثی درباره بخش پایانی کتاب به وجود آمد و برخی فصل پایانی را اضافه می‌دانستند و اعتقاد داشتند شیوه‌ای که نویسنده برای پایان‌بندی کتابش استفاده کرده، سبب شده داستان از فضای مدرن خارج و به ادبیات كلاسیك نزدیك شود.

در پایان جلسه محسن حكیم معانی، نویسنده و روزنامه‌نگار، با شرح مبسوطی از رمان آن را اثر درخشانی دانست كه می‌توان درباره آن ساعت‌ها صحبت كرد. وی مهم‌ترین عنصر این كتاب را «ترس» معرفی کرد و افزود: در این داستان تلاشی برای از بین بردن ترس نمی‌شود و منبع ترس همواره در داستان وجود دارد و این سوال مطرح می‌شود که چرا به این ترس پایان داده نمی‌شود. ما هیچگونه دیالوگ و گفت‌وگویی را بین شخصیت‌ها شاهد نیستیم و یا اگر هست بصورت پوسته‌ای و ناقص است. باید توجه كنیم كه سازوكار ترس چیست؟ چرا تمام آدم‌ها دچار ترس نهادینه هستند؟ چرا نمی‌توان بر ترس‌های خویش غلبه كنند؟ هركدام از شخصیت‌های داستان، منبع ترس برای دیگری هستند.

وی در ادامه گفت: نویسنده كاملا موفق شده ترس موجود در جامعه مدرن را شرح دهد و سپس با نشان دادن روابط ناسالم آدم‌ها مخاطب را به درك جدیدی از رابطه موجود جامعه برساند. در فصل پایانی کتاب، این متن است كه به زیر سوال می‌رود. ما شاهدیم كه راوی خود و تمام متن را زیر سوال برده و با این ترفند توانسته شیرازه داستان را با آن ببندد.

تازه‌ترین اثر داستانی شیوا ارسطویی با نام «خوف» روایتی از دغدغه‌ها و ترس‌های پیچیده انسان‌ها در عصر حاضر است كه به تازگی از سوی انتشارات روزنه روانه بازار کتاب شده است.

ارسطویی نویسنده، مترجم و شاعر، در اردیبهشت سال 1340، در تهران به دنیا آمد. از آثار وی می‌توان به عناوینی چون «آمده بودم با دخترم چای بخورم»، «آفتاب مهتاب»، «من دختر نیستم»، «بی‌بی شهرزاد»، «او را كه دیدم زیبا شدم»، «آسمان خالی نیست»، «افیون» و «نسخه اول» اشاره كرد.

این کتاب تیرماه سال جاری (1392) منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط