چهارشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۲ - ۱۰:۰۷
سرقت میرزا علی لسان‌الدوله از کتابخانه کاخ گلستان جبران‌ناپذیر است

محمدرضا بهزادی، محقق و پژوهشگر تاریخ در نشست «واکاوی پرونده سرقت از کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان» گفت: میرزا علی لسان‌الدوله با سرقت از کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان ضربه بزرگ و جبران‌ناپذیری به فرهنگ، تاریخ و نسخه‌های خطی کاخ گلستان وارد کرد و پیکره این کتابخانه را از هم گسیخت.-

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست «واکاوی پرونده سرقت از کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان» با سخنرانی دکتر محمدرضا بهزادی، محقق و پژوهشگر تاریخ و باحضور استادان، پژوهشگران و کارکنان کاخ گلستان سه‌شنبه (18 تیرماه) به کوشش معاونت پژوهشی کاخ گلستان در سالن همایش‌های موزه مردم‌شناسی این کاخ برگزار شد. 

بهزادی با تاکید بر اهمیت کتابخانه‌های سلطنتی گفت: این کتابخانه‌ها در سراسر دنیا جایگاه ویژه‌ای دارند و قابل قیاس با سایر کتابخانه‌ها نیستند بر این اساس تلاش بسیاری برای حفاظت و پاسداری از آن‌ها صورت می‌گیرد. 

این پژوهشگر تاریخ با شرح تاریخچه‌‌ای از کتابخانه در ایران گفت: کتابخانه سلطنتی دوره قاجار بقایای کتابخانه «اعلی» صفویان است. این کتابخانه علاوه بر کتاب‌های فارسی دارای کتاب‌های لاتین نیز بود. در زمان شاه سلطان حسین کتابخانه از هم پاشید و به غارت رفت. در دوره نادری هم با وجود این‌که دوران جهانگشایی بود، آثاری از کتابخانه هند ضمیمه کتابخانه شاهنشاهی شد. بعد از نادر بار دیگر کتابخانه منهدم شد اما در دوره کریم‌خان به همت برخی علمای شیراز، کتابخانه شاهنشاهی در این شهر گشایش یافت. از وضعیت کتابخانه در این دوره اطلاع چندانی نداریم تا این‌که با تاج‌گذاری آقا محمدخان، کتابخانه به تهران منتقل شد. 

بهزادی درباره شکل‌گیری کتابخانه سلطنتی قاجار گفت: فتحعلی شاه پس از به قدرت رسیدن، تلاش کرد تا مظاهر سلطنت شاهان ایرانی را پایه‌گذاری کند و بر همین اساس علما، هنرمندان و مصنفان بسیاری را از سر تا سر قلمرو به دربار خود آورد و توانست با بقایای کتابخانه حضرت اعلی شاهان صفوی و آن‌چه از کتاب‌های متعددی که از کتابخانه سلاطین گورکانی در تصرف نادرشاه افشار باقی مانده بود، پایه‌های اولیه کتابخانه سلطنتی را پی‌ریزی کند. با گسترش روابط خارجی با اروپاییان در این دوره کتاب‌های زیادی وارد ایران شد اما متاسفانه فهرست مدون و منظمی از کتاب‌های موجود در کتابخانه سلطنتی وجود ندارد. 

این تاریخ‌شناس گفت: در دوره محمدشاه نیز کتاب‌های نفیسی در گنجینه کتابخانه اضافه شد. تصدی کتابخانه سلطنتی در دوره او بر عهده حاج میرزا آقاسی بود اما او تلاش زیادی در پاسداری از این گنجینه گرانبها نمی‌کرد و بسیاری از کتاب‌های نفیس را پیشکش سلاطین مصر، امرای شهابی لبنان و خوانین کرد و همین مساله سبب شد تا ولیعهد (ناصرالدین شاه آینده) از پدر تصدی کتابخانه را درخواست کند و تا آخر سلطنت خود، تحت عنوان ریاست عالیه کتابخانه، عهده‌دار آن بود. 

وی افزود: ناصرالدین شاه در دوره ولیعهدی، در تبریز کتابخانه مفصلی داشت و کتاب‌های نفیسی را در آن‌جا نگهداری می‌کرد و پس از به سلطنت رسیدن این کتابخانه را ضمیمه کتابخانه سلطنتی کرد. ناصرالدین شاه معمولا در پایان کتاب‌ها یادداشت‌هایی را می‌نوشت که البته این یادداشت‌ها در اوایل سلطنت او بیشتر بود اما در اواخر این نوشته‌ها کمتر شد و جنبه انتقادی داشت. نکته جالب توجه در کتاب‌های این دوره، مهر مخصوص ناصرالدین شاه بر کتاب‌ها بود که همین امر بعدها باعث شناسایی کتاب‌ها شد. 

بهزادی گفت: در زمان سلطنت ناصرالدین شاه نسخه‌های نفیس بسیاری تهیه و همچنین کتاب‌های فرنگی در رشته‌های مختلف به کتابخانه اضافه شد و در حقیقت سنگ بنای نخستین کتابخانه لاتین در همین دوران در کاخ گلستان بنا نهاده شد اما با شروع سلطنت مظفرالدین شاه همه چیز دگرگون شد. شاه جدید تعداد زیادی از نوکران و ملازمانش را از تبریز با خود آورد. یکی از این افراد میرزا علی لسان الدوله بود که به پشتوانه پدرش وارد دربار شد. او در ابتدا، کتابدار ولیعهد در تبریز بود و پس از انتقال به تهران به سمت کتابدارباشی کتابخانه سلطنتی رسید و با سوءاستفاده از اوضاع سیاسی نابسامان کشور، اقدام به سرقت از کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان کرد. 

وی ادامه داد: لسان‌الدوله تقریبا به مدت 11 سال به صورت کاملا آزاد و بدون حرف و حدیثی، ریاست یکی از مهم‌ترین کتابخانه‌های سلطنتی دنیا را بر عهده داشت و در این مدت تعداد پانزده هزار و 100 جلد کتاب کتابخانه به شش هزار جلد رسید. البته او در این کار تنها نبود و شرکایی هم داشت که با کمک آن‌ها کتاب‌ها را از کتابخانه خارج می‌‌کرد و به منزل خود می‌برد. از جمله این شرکا، سید علی اعتماد حضور، آقا سید رضا خواجه (از متولیان کتابخانه سلطنتی دوره ناصری)، سید علی خان موثق‌الملک (صندوق‌دار مظفرالدین شاه) بودند. 

این پژوهشگر افزود: علاوه بر این افراد، لسان‌الدوله همدستان خارجی هم داشت که می‌توان به ارشاک خان و اسکندرخان کریانس، مسیو رفیع دندان‌ساز و صمدخان ممتازالسلطنه اشاره کرد. صمدخان ممتازالسلطنه از بقیه مهم‌تر بود چرا که شخص مورد اعتماد شاه و سفیر ایران در پاریس بود. در حقیقت مشارکت چنین افرادی در این سرقت، اوج فاجعه را نشان می‌دهد. این افراد پس از مدتی به دلیل نیاز به پول، شروع به فروش کتاب‌های سرقتی در بنگاه‌های داخلی و خارجی کردند و این موضوع باعث برملا شدن داستان سرقت شد. 

این محقق تاریخ گفت: پس از برملا شدن قضیه، هیاتی با عنوان، هیات انکشاف اشیای مسروقه سلطنتی، مسوول پیگیری ماجرا و بازجویی از متهمان شد اما نه لسان‌الدوله و نه هیچ‌کدام از شرکای او به جرم خود اعتراف نکردند و دست به انکار همه چیز زدند. با توجه به این‌که کتابخانه سلطنتی دارای فهرست‌ها و دفاتر ثبت منظم و مدونی نبود، دوازده سال بازجویی و استنطاق متهمان هیچ نتیجه‌ای در بر نداشت. این پرونده تا سال‌ها در جریان بود اما به دلیل وجود نداشتن اطلاعات درباره میزان سرقت، چیز زیادی دستگیر هیات انشکاف نشد. 

بهزادی در پایان سخنانش گفت: «واکاوی پرونده سرقت از کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان» بحث بسیار گسترده‌ای است و در این نشست تنها سعی کردم کلیاتی از آن‌‌را بیان کنم اما آن‌چه مشخص است، این است که این تاراج عظیم فرهنگی، آثار زیانباری بر پیکره فرهنگ کشور و به‌ویژه کتابخانه سلطنتی کاخ گلستان وارد کرد. 

این مراسم با پرسش و پاسخ حاضران و اهدای هدایایی از سوی معاونت پژوهشی کاخ گلستان به دکتر بهزادی پایان یافت.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها