جمعه ۲ تیر ۱۳۹۱ - ۱۵:۳۲
رمان «آواز بلند» علی‌اصغر عزتی‌پاک نقد شد

رمان «آواز بلند» نوشته علی‌اصغر عزتی‌پاک در یازدهمین نشست «حلقه داستان شهرستان ادب» نقد شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در این نشست که پنج‌شنبه یکم تیر، در «حلقه داستان شهرستان ادب» برگزار شد، مهدی رضایی، نویسنده رمان «چه کسی از دیوانه‌ها نمی‌ترسد؟» درباره این کتاب گفت: من فضای کلی اثر را دوست داشتم. خیلی خوب است که ما داستانی درباره جنگ بشنویم، ولی از شهر خارج نشویم. این یکی از جنبه‌های جنگ است که کمتر به آن پرداخته شده است. 

در ادامه علی‌الله سلیمی، نویسنده و منتقد، نیز درباره نگاه خاص نویسنده به قهرمان داستان گفت: ما با یک قهرمان سر و کار نداریم و نویسنده در این کار یک قهرمان را بین همه شخصیت‌ها سرشکن کرده است. این سبب شده همه این شخصیت‌ها به یک نسبت در ذهن ما باقی بمانند و به همان اندازه که «حبیب» در ذهن ما شکل می‌گیرد، «عزیز» هم باقی می‌ماند. من در مجموع این کتاب را خواندنی می‌بینم؛ چرا که با لذت آن را خواندم و به آقای عزتی در این باره خسته نباشید می‌گویم. 

پس از گفته‌های سلیمی، مهدی موسوی‌نژاد، منتقد دیگر این برنامه نیز گفت: کار آقای عزتی نمونه خوبی در اجرای عناصر داستان است. گره داستان در ابتدای اثر خوب ایجاد شده است. در این فضا ما اندوه آدم‌ها را می‌بینیم؛ گرچه این فضای سنگین ادامه پیدا نمی‌کند و با سرخوشی راوی این فضای تلخ به پایان می‌رسد. 

علی ششتمدی، مهم‌ترین جنبه اثر را ساختار خاص آن دانست و گفت: ما در داستان‌های دفاع مقدس نمونه‌های زیادی درباره بمباران شهرها نداریم. این داستان درباره شهری است که به طور مستقیم درگیر جنگ نیست، اما متاثر از تبعاتی مانند بمباران است. ما در این اثر ساختار کلاسیک ساده رمان شامل گره‌افکنی و تعلیق و کشمکش و گره‌گشایی را نمی‌بینیم؛ بلکه با ساختار تازه‌ای روبرو هستیم که من آن را «ساختار بمبارانی» می‌دانم. 

محمدحسین نعمتی، شاعر نیز یکی از ویژگی‌های کتاب عزتی را بومی بودن آن دانست و گفت: برخلاف خیلی از داستان‌ها و فیلم‌های مربوط به جنگ، این نویسنده به جنگ سفر نکرده است، بلکه جنگ دارد خودش را به زندگی او تحمیل می‌کند. کلید مهم رمزگشایی از این اثر، نگاه شهرستانی و دهه شصتی به این رمان است. به نظر من حتی رابطه شکوه و راوی را باید همین گونه دید و این رابطه برای حبیب هنوز یک کنجکاوی نوجوانانه است و هنوز عشق هم شکل نگرفته است.
 
محمود خداوردی، نویسنده مجموعه داستان «اجازه می‌دهید آقای چخوف» نیز درباره بخشی از این داستان یادآور شد: یکی از صحنه‌های بسیار زیبای اثر صحنه‌ای است که حبیب برای تخلیه خشم خودش با سنگ به تلفن عمومی می‌کوبد. من این بخش را شاید بیش از صد بار خواندم. موسیقی کلمات در تکرار «کوبیدم»ها واقعا تاثیرگذار است و من را به یاد صحنه‌ای از فیلم «رفقای خوب» اسکورسیزی انداخت. 

علی‌محمد مودب، نیز در این جلسه گفت: من از زمان نوشته شدن این داستان با آن همراه بوده‌ام و آن را فراتر از ضدجنگ و اصلا خود زندگی می‌دانم.
 
مرتضی کربلایی‌لو، نویسنده، نیز درباره این کتاب توضیح داد: به نظر من آقای عزتی خیلی روی این اثر فکر کرده است و رابطه‌ها در این داستان بسیار حساب شده و معنی‌دار است. به عنوان مثال همان ترکش را که در اول داستان دیدم، فهمیدم که این خانه می‌خواهد به باد برود و فقط برای نمک داستان نیامده است! یا آن صحنه عروس و داماد دارد پیش آگاهی می‌دهد. همچنین من بین آمدن آن کمک‌های اولیه در پایان داستان و ده فرمان یهودی‌ها رابطه زیبایی می‌بینم. یا ماجرای پیکر که قبول نمی‌کند به اسراییل برود. رابطه دیگری را که در این اثر خیلی دوست دارم، مساله آرامگاه بوعلی است که از یک جهت نماد دانش است. 

«آواز بلند» چهارمین کتاب داستان علی‌اصغر عزتی‌پاک است که اردیبهشت ماه امسال از سوی انتشارات موسسه فرهنگی هنری شهرستان ادب به بازار نشر عرضه شده است. 

نخستین کتاب عزتی‌پاک با نام «می‌مانم پشت در» در سال 1385 به عنوان کتاب سال حوزه‌ هنری معرفی شد و دومین کتابش به نام «زود برمی‌گرديم» جايزه‌های «کتاب سال سلام» و «دوسالانه‌ ادبيات کودک و نوجوان ايران» را از آن خود کرد. کتاب سوم این داستان‌نویس نیز با عنوان «باغ کيانوش» در سال 1390 برگزيده «کتاب سال دفاع مقدس»‌ در حوزه رمان نوجوان شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها