دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۵:۵۴
رهنمايي: هويت يك كشور بر مبناي تاريخ و جغرافيا شكل مي‌گيرد

استاد بازنشسته جغرافياي دانشگاه تهران در نشست «جغرافياي تاريخي» گفت: تاريخ و جغرافيا از هم جدا نيستند زيرا جغرافيا و تاريخ هويت يك كشور و هر انساني محسوب مي‌شود. بايد بحث جغرافياي تاريخي را در دو رشته تاريخ و جغرافيا جستجو كنيم زيرا تاريخ و جغرافيا فقط در ذهن انسان كنجكاو شكل مي‌گيرند.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، نشست تخصصي کتاب ماه تاريخ و جغرافيا به بررسي «جغرافياي تاريخي» اختصاص داشت كه صبح دوشنبه (14 شهريور) در سراي اهل قلم موسسه خانه كتاب با حضور دكتر حسين قرچانلو (استاد تمام وقت بازنشسته رشته جغرافياي تاريخي دانشگاه تهران)، دكتر محمدتقي رهنمايي (استاد بازنشسته جغرافياي دانشگاه تهران)، دكتر حجت‌الله جودكي (پژوهشگر تاريخ) و زهير صياميان (دبير نشست) برگزار شد.

دكتر محمدتقي رهنمايي، استاد بازنشسته جغرافياي دانشگاه تهران گفت: در نيمه دوم قرن 19 در دارالفنون، رشته جغرافيا بنيانگذاري شد اين رشته در كنار هشت رشته ديگر نظير پزشكي، مهندسي، توپخانه، طبيعي و... جاي گرفت كه علم روز به‌شمار مي‌آمدند. ما در سال‌هاي بعد از دارالفنون شاهد حضور اين دو رشته در دانش‌سراي عالي بوده‌ايم.

وي افزود: در ايران رشته جغرافيا به توصيف شهرها، آبادي‌ها و كشورها مي‌پردازد و بيشتر سرزمين‌ها را توصيف مي‌كند. تاريخ نيز بيشتر تبديل شده به وقايع‌نگاري رخدادها و توصيف كساني كه در تاريخ اثرگذار بوده‌اند زيرا در دوره گذار از دارالفنون به دانشگاه متوليان اين رشته‌ها نتوانستند نياز زمان را درك كنند.

وي افزود: كتاب «ماهيت و طبيعت علم جغرافيا» در سال 1934 ميلادي منتشر شد كتابي در حد يك اطلس بزرگ كه نشان مي‌دهد در قرن 19 ميلادي جغرافيدانان آلماني به تحولات علم جغرافيا رسيده بودند ولي از آن دوره در ايران چيزي در اين زمينه نمي‌توانستيم بيابيم.

وي به آسيب‌شناسي تاريخ نيز پرداخت و گفت: ما در رشته تاريخ نيز دچار ركودهايي بوديم، از دوره باستان مي‌خوانديم به دوره صفويه مي‌رسيديم و تا دوره معاصر تنها مروري بر تاريخ داشته‌ايم و اين مسأله نشان مي‌دهد كه تاريخ نيز دچار ركود در تحول و محتوا شده است.

وي افزود: رشته تاريخ و جغرافيا در كشور هيچ كاربردي پيدا نكرده است و فارغ‌التحصيلان نيز كساني هستند كه براي تصدي يك شغل تنها به آموزش و پرورش و تدريس روي‌ مي‌آورند. اين آسيب‌شناسي جغرافياي تاريخي را بايد در بازار تقاضا مشاهده كرد.

وي به كتاب‌هايي در زمينه جغرافيا اشاره كرد و گفت: كتاب «جغرافياي نظامي ايران» يكي از منابع ارزشمند است. نويسنده كتاب، تاکتيک نقشه‌خواني و جغرافياي نظامي را به خوبي مي‌دانست و چند مقاله و نوشتار بلند هم درباره بلوچستان انگليس، ترکستان شوروي، قفقازيه، ترکيه، افغانستان و عربستان به صورت جزوه و کتاب کوچک منتشر کرده ‌است.

رهنمايي يادآور شد: كتاب ديگري نيز وجود دارد كه جزو نخستين كتاب‌هايي است كه در سه جلد درباره «جغرافياي مفصل ايران» نوشته شده اما به آن سياسي نگريستند و اين كتاب نيز در بازار كششي به دست نياورد. 

وي افزود: اگر به تحولات علمي نگاه كنيم دست مي‌يابيم كه نگاه غربي‌ها به علم نگاه كالايي بوده است و همواره تابع عرضه و تقاضاست. در كشور ايران بيشتر به پزشكي و مهندسي بها داده شده و حتي رياست سازمان‌ها، دانشگاه‌ها و... را به پزشكان واگذار كرده‌اند.

اين استاد سابق رشته جغرافيا در دانشگاه تهران يادآور شد: جغرافياي تاريخي علم تحول است و نشان مي‌دهد كه چشم‌اندازهاي جغرافيايي در گذر زمان به وجود مي‌آيد. چشم‌اندازهاي طبيعي و چشم‌اندازهاي معيشتي از جمله اين موارد است كه در گذر زمان شكل گرفته‌اند.

وي به عناصر و مولفه‌هاي اثرگذار نيز اشاره كرد و گفت: زمان، مكان، انسان و چشم‌انداز، چهار عنصر و مولفه در جغرافياي تاريخي به‌شمار مي‌رود. زمان، بار تاريخي، مكان، بار جغرافيايي، انسان نيز بردار تحولات و چشم‌انداز نيز فضاي جغرافيايي را دربردارد. ممكن است كه اين چشم‌انداز، جنگل، بيابان، كوه، شهر، روستا و... باشد كه انسان در آن دخل و تصرف مي‌كند.

وي به آسيب‌شناسي جغرافياي تاريخي نيز اشاره كرد و گفت: افت منزلت جغرافيا و تاريخ در مدارس و دانشگاه‌ها به خوبي مشاهده مي‌شود، ما بايد در اين زمينه به فكر راه حل باشيم. اگر به سياست‌هاي آموزش و آموزش عالي بنگريم و آن را بازنگري كنيم مي‌بينيم كه مدرنيته در نظام آموزش و پرورش بهشكل واقعي وارد بدنه نظام نشده است.

اين مترجم كتاب‌هاي جغرافيا يادآور شد: در حوزه‌هاي علميه وظيفه استاد اين بود كه مسأله‌اي را مطرح مي‌كرد و دانشجويان بر سر آن موضوع بحث مي‌كردند. امروزه غربي‌ها از همين شيوه در مدارس و دانشگاه‌ها استفاده مي‌كنند و دانشجويان و دانش‌آموزان را به تفكر وامي‌دارند.

وي افزود: تاريخ و جغرافيا در مغز هر كسي گره خورده است هنگامي كه به كشوري ديگر مي‌رويد اولين سوالي كه در ذهن هر كسي نقش مي‌بندد اين است كه متعلق به كدام كشوريد اگر بگوييد ايرانيم همه مي‌دانند كه داراي تاريخ و فرهنگي كهن هستيد. به همين دليل تاريخ و جغرافيا نشان دهنده هويت يك مملكت و هر انسان است. به عنوان نمونه در خانواده‌هاي مزرعه‌نشين غربي دستگاه فلزياب وجود دارد كه دايما جستجو مي‌كنند كه شايد سكه و يا آثار باستاني به دست بياورند و هويت و تاريخ خود را كهن‌تر جلوه دهند.

رهنمايي عنوان كرد: اگر به جغرافيا در مفهوم كشورشناسي و جهان‌شناسي نگاه كنيم ديدمان ناحيه‌اي است و اگر از نظر موضوعي به آن بنگريم شهرنشيني در خاورميانه و يا جغرافياي خاورميانه را دربردارد. در تاريخ نيز همين دو ديدگاه را داريم وجه اشتراك و مقياس مشترك مي‌تواند بحث مهمي در اين زمينه باشد.

وي افزود: ما مي‌توانيم هم تاريخ محلي و هم تاريخ ناحيه‌اي داشته باشيم و برعكس مي‌توان جغرافياي محلي و جغرافياي ناحيه‌اي نيز داشت. ما هيچ رشته‌اي را نمي‌توانيم پيدا كنيم كه به اين شكل طبقه‌بندي شده باشند كه هم به تاريخ جهان و هم به جغرافياي جهان بپردازد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط