پنجشنبه ۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۲۰:۰۳
تحول از تجربه مشترک به زیست مشترک

احمد شاکری؛ نویسنده و منتقد حوزه ادبیات پایداری یادداشتی انتقادی درباره کتاب «نیستان دی»، نوشته حسین زحمتکش زنجانی نوشته است که در ادامه آن را از نظر می‌گذرانید.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، احمد شاکری؛ نویسنده و منتقد حوزه ادبیات در یادداشت مفصلی، به نقد کتاب «نیستان دی» به قلم حسین زحمتکش زنجانی پرداخته است که در ادامه بخش دوم این یادداشت را می‌خوانید:

نکاتی درباره «نیستان دی»
۲. از جمله مفاهیم اولیه و تعیین‌کننده در روایت داستانی، اصل «نمایش» محتواست. مراد از نمایش محتوا، حرکت بخشیدن به مخاطب همسان و هم‌شانه با شخصیت داستانی است؛ به نحوی که بتواند تجربه مشترکی را با شخصیت داشته و با او در تمامی خطورات و افکار و احساساتش یگانه شود و از مجرای یگانگی به «من» دیگری ارتقا یابد. بنابراین، بیان محتوای «مکتب شهید قاسم سلیمانی» در قالب داستانی، زمانی ممکن خواهد بود که داستان بتواند به واسطه تقریب مخاطبان با این شخصیت، این تجربه مشترک را که به «زیست مشترک» می‌انجامد، محقق سازد.

۳. اقسام پیش‌گفته درباره نوع شخصیت‌های انتخابی برای روایت داستانی لزوماً انتخاب اصلی نویسنده نیستند. چنانکه «نیستان دی» نیز در روایت خود از سردار سلیمانی، شخصیت محوری خود را نه حاج قاسم که جوانی به نام ماهان انتخاب کرده است؛ جوانی که نه‌تنها در سلک کسانی چون حاج قاسم نیست، بلکه اساساً با این مشی و مرام مخالفت دارد. یعنی نه اشتراک نظری با حاج قاسم و مکتب او دارد و نه به‌لحاظ عاطفی وابستگی به این مکتب دارد. بلکه در نقطه مقابل، با آن ضدیت داشته و از این مکتب نیز نفرت دارد. انتخاب چنین شخصیتی که روشی معمول در ادبیات روایی است، احیاناً به این خاطر صورت گرفته است که داستان بتواند در حرکت ابتدایی خود به سمت محتوای نهایی که همان همدلی با حاج قاسم است، طیف گسترده‌تری از مخاطبان را همراه سازد. زیرا گمان می‌رود اگر ماهان شخصیت علاقه‌مند به حاج قاسم بود، مخاطبانی که در این مرتبه قرار نداشتند، از همان آغاز با ماهان همراه نمی‌شدند و در نتیجه نمایش نهایی نیز محقق نمی‌شد. اما داستان تلاش دارد با استفاده از این انتخاب، افراد مخالف را نیز در گردونه حرکت خود وارد کند و به تعبیری مخالفان نه‌تنها نماینده‌ای در داستان داشته باشند، بلکه شخصیت اصلی داستان، نماینده فکری و احساسی آنها باشد.

اما انتخاب ماهان چه کارکردی در «نیستان دی» دارد؟ پیش از این گفته شد که در تاریخ ادبیات دفاع مقدس از این تکنیک استفاده شده است. خصوصاً در مستندهای داستانی یا زندگی‌نامه‌های داستانی این تکنیک وجود داشته است که محوریت داستان با یک ناظر است. ناظر کسی است که به دنبال حقیقت بوده و به واسطه موقعیتی با شهید یا زندگی او مواجه می‌شود و در نهایت دچار تغییر یا تحول می‌شود. در این داستان نیز آقای زحمتکش زنجانی به جای آنکه مستقیماً حاج قاسم و زندگی و شهادت او را محور روایت قرار دهد، جوانِ به‌بن‌بست‌رسیده‌ای را محور قرار داده تا با این شهید مواجه شود.

احتمالات و صورت‌هایی که در گذشته بیان شد، در ارتباط با این شخصیت محوری نیز قابل بیان است. به تعبیری این تکنیک را می‌توان درباره پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) و معصومین نیز به کار برد و شاهد امروزی یا تاریخی را انتخاب کرده و او را به‌عنوان راوی، درگیر موضوعات تاریخی نمود. در نهایت نیز قضاوت یا تغییر این شاهد، پیام داستان را منتقل کند. اما چنین روشی باید به دو سؤال مهم پاسخ دهد. پاسخ اول این است که چگونه این شخصیت محوری -در داستان مورد بحث، ماهان- تغییر می‌کند و دیگر اینکه مسیر این تغییر چگونه تدارک دیده شده است؟

۴. روش معمول پیش‌گفته مبتنی بر روایت در روایت است. به این معنی که شخصیت شاهد که اتفاقاً به عنوان شخصیت اصلی داستان در نظر گرفته شده، با روایت مستمر یا با روایت‌های بریده‌بریده شخصیت محوری مواجه می‌شود و بر اثر این روایت تأثیر می‌گیرد. این بدین معنی است که ماهان تحت تأثیر روایتی که از شخصیت حاج قاسم سلیمانی مطالعه کرده یا با آن مواجه شده، تغییر کرده و این تغییر به صورت بالواسطه به مخاطب نیز منتقل می‌شود. روشن است که مخاطب می‌توانست مستقیماً خاطرات و زندگی شهید سلیمانی یا داستانی با محوریت این شهید را مطالعه کند، اما در این شیوه مخاطب در حقیقت از تأثیر شخصیتی دیگر از شهید سلیمانی متأثر می‌شود. پس در این شیوه نیازمند روایت‌ها یا خرده‌روایت‌ها هستیم.

رمان «نیستان دی»، این موضوع را با طرح یک «نمایشنامه» همراه می‌کند. نامزد ماهان یعنی شهناز نمایشنامه‌ای را به ماهان می‌دهد و از او می خواهد نقش حاج قاسم را در این نمایش بازی کند. شهناز به‌خاطر شرط‌بندی با دوستانش پای این قول و قرار ‌مده است و روشن است که ماهان نیز ناگزیر به این انتخاب است؛ چون به شهناز علاقمند است و نمی‌خواهد او را از دست بدهد. پس در انتخاب «نیستان دی» اولاً با روایتی مواجه هستیم و ثانیاً با روایتی از جنس نمایشنامه مواجه هستیم.

روشن است که نویسنده نمی‌توانسته یا نمی‌خواسته زندگی‌نامه شهید سلیمانی را از سوی شهناز به ماهان بدهد و او را ملزم به مطالعه آن کند. این روش کاملاً کلیشه‌ای و ناکارامد خواهد بود. لذا نویسنده پای نمایشنامه را به داستان باز کرده است تا ماهان بتواند اولاً نمایشنامه را بخواند و ثانیاً تلاش کند خود را آماده بازی کردن در این نمایش کند. البته می دانیم نحوه و شدت مواجهه کسی که نمایشنامه‌ای را برای بازی کردن در یکی از نقش‌های آن می‌خواند، با نحوه و شدت مواجهه کسی که داستانی را می‌خواند و شخصیت آن را دنبال می‌کند، متفاوت است.

مقوله‌ای که در اینجا با آن مواجه خواهیم بود، سازگاری‌ها و ناسازگاری‌های انواع ادبی با هم هستند. هر نوع ادبی و روایی اقتضائاتی دارد که با دیگر نوع ادبی متفاوت است. به‌عنوان مثال به‌کارگیری شعر در میان داستان نوعاً ریتم داستان را به هم می‌زند و سازوکار مواجهه خواننده با متن را تغییر می‌دهد. این خصوصیت در قیاس میان نمایشنامه و داستان بسیار جدی‌تر است. زیرا نمایشنامه اساساً متنی ناقص است که صرفاً برای اجرا بر روی صحنه نوشته می‌شود. در حقیقت نمایشنامه‌ها تنها مخاطبان خاصی جهت انتشار دارند؛ یعنی کسانی که اهل نمایش بوده و به این هنر علاقه‌مندند. لذا مخاطبان عام با خواندن نمایشنامه قانع نمی شوند و آن را بر داستان ترجیح نمی دهند. سوال این است زمانی که ماهان نمایشنامه حاج قاسم را می خواند، نویسنده «نیستان دی» نمایش را برای مخاطب ترسیم می‌کند یا صرفاً نمایشنامه را در میان داستان وارد ساخته است؟ پاسخ گزینه دوم است. مخاطب این رمان، نه با نمایش که با نمایشنامه‌ای ناقص مواجه است. یعنی این نمایش در کارکرد ناقص و وابسته خود نمی‌تواند بر مخاطب داستان تأثیر بگذارد، زیرا نیازمند اجرا است. احیاناً این نمایشنامه بر ماهان نیز نمی‌تواند تأثیر کاملی داشته باشد.

تنها در یک فرض، نمایشنامه مربوط به حاج قاسم می‌تواند شخصیت اصلی این رمان یعنی ماهان را تحت‌تأثیر قرار دهد و آن زمانی است که این نمایش برای اجرا وارد عمل و زیست ماهان شود. به عنوان مثال اگر قرار باشد بازیگری نقش یک معتاد را در نمایشی بازی کند، باید آنقدر به این طیف نزدیک شود تا بتواند احساسات و عواطف و رنج‌ها و دردهای آنها را حس کرده و آن را در نقش خود ظاهر کند. حال اگر ماهان آن‌قدر ناگزیر بود برای نمایش قصه حاج قاسم به کاراکتر این شهید نزدیک شود که او را درک کند و این نزدیکی او را به حقیقت این شهید می‌رساند، کار می‌توانست موفق باشد. اما «نیستان دی» موفق به این کار نشده است. چرا که در طول روایت مخاطب شاهد «خواندن» نمایشنامه است، نه «بازی کردن» یا «زیست» نمایشنامه.

۵. نکته دیگری که در چنین انتقالی به معنای عمل شهید اهمیت دارد، چگونگی انتقال ماهان به زیست این شهید است. در داستان «نیستان دی» ماهان از سویی به شهناز علاقه‌مند است و از سوی دیگر مرید شاه‌بابا شده است؛ به نحوی که هر سخنی از شاه‌بابا را می‌پذیرد. داستان در این انتخاب‌ها کار دشواری پیش رو دارد. چراکه نخست باید عشق به شهناز را نمایشی کند. دیگر آنکه با نمایش اسباب لازم عشق و ارادت به شاه‌بابا را نمایشی کند و سپس عبور از این دو و رسیدن به حاج قاسم را نمایشی کند. این در حالی است که داستان در هر دو عشق زمینی پیش‌گفته قادر به نمایشی کردن مضمون خود نشده است. ماهان در اولین دیدار با شاه‌بابا و بدون مقدمات لازم خود را مرید شاه‌بابا می‌شمارد. این در حالی است که مخاطب اساساً با ماهان در این ارادت همراه نیست. دلیل روشن این عدم همراهی به تعبیری شارلاتان بودن شاه‌باباست. شاه بابا برای فریب ماهان قرص‌های روان‌گردان به او می‌دهد و ماهان قرص‌ها را مصرف می‌کند. اما جالب این است که نسبت به عرفان جعلی شاه‌بابا مشکوک هم نمی شود و برای بار دیگری باز هم از او قرص‌های روان‌گردان می‌گیرد. به بیانی دیگر انتخاب شخصیت‌های منفی ضعیف و کلیشه‌ای، یکی از ابتلائات تکراری ادبیات انقلاب و دفاع مقدس است. تاکنون در این‌باره که ادبیات انقلاب چالش‌هایی برای پرداخت قهرمانهای خود داشته، سخن گفته شده است. اما واقعیت دوم و روی دیگر سکه آن است که ادبیات انقلاب در ترسیم «دشمن» یا «ضدقهرمان»‌های خود نیز نتوانسته از آنها شخصیت‌های عمیقی بیافریند؛ چنان شخصیتی که حتی برای لحظاتی بتواند مخاطب را نیز همانند ماهان فریب دهد و گمان کند شاه‌بابا واقعاً اصل صفای دل و کرامت است.

۶. نکته دیگری که از جمله دشواری‌های روایت از زیست شهدای والامقام است، روایت از امر قدسی (غیبی) است. نمایشنامه‌ای که ماهان باید آن را مرور و تمرین و در نهایت اجرا کند، به عالم برزخ می‌پردازد؛ جایی که فرشتگان با یکدیگر سخن می‌گویند و شهدا منتظر آمدن یاران خود هستند. «نیستان دی» با فرشتگان و عالمی که در آن حضور دارند، همانند انسان‌ها مواجه شده است.
در مجموع، «نیستان دی» را باید تجربه‌ای متفاوت در روایت از شهید سلیمانی دانست. گرچه برخی کتاب‌های دیگر از جمله «احتناک» نوشته آقای تقی شجاعی نیز تلاش کرده با مراجعه به عالم فرشته‌ها و جنیان، زندگی و مجاهدت‌های حاج قاسم سلیمانی را روایت کند. آنچه می‌تواند این تلاش‌ها را معنی‌دار کرده، روند رو به رشدی برای روایت از شخصیت‌های قدسی تدارک بیند، ورود عالمانه و شجاعانه حوزه نقد است. طبعاً قضاوت مخاطب عام در این‌باره نمی‌تواند محل رجوع و اتکا باشد. چه‌بسا رونق برخی آثار داستانی و غیرداستانی در موضوعات اینچنینی و اقبال مخاطبان از برخی از این آثار، حقیقت را بر نویسندگان، متولیان نشر و البته مخاطبان، پنهان خواهد ساخت.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها