خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در بوشهر، مرتضی کرمی- «بیش از هر کجای استان بوشهر در رزم علیه نیروهای انگلیسی در خلال جنگ جهانی اول از زنان تنگستانی و دشتستانی نام برده شده است. بدون تردید حمایت و پشتیبانی سایر زنان در مناطق مختلف استان بوشهر در جنگ مسلحانه در جنگ جهانی اول از شوهران یا فرزندان خود در جنگ وجود داشت است؛ ولی بهدلیل کمبود و دسترسی نداشتن به منابع، اسناد و مدارک بررسی فعالیت و حضور این زنان در هالهای از ابهام قرار دارد که نیاز به جمعآوری اطلاعات بیشتر است تا بتوان اهمیت نقش زنان در وقایع جنگ جهانی اول نمایان ساخت.
«فعالیتهای مبارزاتی زنان تنگستانی متأسفانه در تاریخ ثبت نشده و ما با تمام کوشش خود نتوانستیم حتی نام یکی از زنانی که در این عملیات شرکت میکردهاند، بهدست آوریم. احساسات زنان نیز موضوعی است که هرگز در تواریخ رسمی ثبت و ضبط نشده است. بیگمان زجر و مشقتی که زنان تنگستانی در دوران نبرد با امپریالیسم متجاوز انگلیس و حتی پس از تحمل کردند، اگر نگوییم بیشتر از مجاهدتهای مجاهدین نبود، کمتر از آن نیز نبوده است. زنانی که آوارگی در کوه و بیابانهای لمیرزع را تحمل کرده و گرسنگی و تشنگی و محاصره دشمن را بر خود آسان ساختند.
این احساسات متأسفانه هرگز در تاریخهای مدون ثبت نشده و ما امروز تنها با تکیه بر خاطرات شفاهی سالخوردگان باقیمانده از آن روزگار توانستهایم شمهای از آنچه اتفاق افتاده را آن هم بهصورت مختصر و ناقص، بازسازی کنیم. بیشک صدها زن و دختر ، گریبان در مرگ پدر، برادر یا شوهر چاک دادهاند و اشک ریختهاند و سخت گریستهاند؛ اما این همه «نیمهی پنهان» تاریخ معاصر ایران است. نیمهای که هیچگاه در تاریخ بهدرستی ضبط نشده است. این در حالی است که حماسهی مبارزه و ستیز با متجاوزان انگلیسی و نقش زنان و دختران تنگستانی در این ماجرا، حتی در ادبیات عامیانه تجلی پیدا کرده است. شاعری محلیسرا، در سالهای بعد، درباره مقاومت زنان تنگستانی علیه سربازان انگلیسی، شعری بلند سروده که حتی تا امروز نیز ورد زنان و دختران این منطقه است. ترجمه قسمتی از این شعر چنین است:
«کنیزو» دختر زائر خدر سوار خر میشود و میگوید:
«ای دختران!
النگوها و گوشوارههایتان را بفروشید
و با آنان داس و کارد رشتهبری بخرید
و به دشمن حمله کنید و او را رسوا سازید» (یاحسینی ،1387: 29-31)
سرهنگ اخگر هم که خود شاهد ماجرای دفاع زنان و مردان علیه نیروهای مهاجم انگلیسی بوده، مینویسد: «آن روز، روزی بود که شرافت ایرانیت در پیش چشمم مجسم شد، چراکه دستهدسته زنها و بچهها را میدیدم که با پای برهنه مشک آب بر دوش در آن بیابان شورهزار و آن گرمای طاقتفرسا بدون بیم از خطر میدویدند که تشنگان مجاهدین را سیراب سازند. الحق ملت تنگستان و چاهکوتاه منتهای رشادت و نجابت و شرافت ملی خود را ثابت ساختند» (اخگر، 1366: 150).
وجود زنان دشتستانی در مبارزه علیه نیروهای انگلیسی در خلال جنگ استقلالطلبانه مردم جنوب ایران پس از ترک تاکتیکی غضنفرالسلطنه از برازجان جایگاه و نقش زنان جانبرکف دشتستانی را نشان میدهد که چگونه 10 زن بیباک و سلحشور در مقابل صدها نیروی متجاوز انگلیس ایستادگی میکنند. «نیروهای هندی و انگلیسی با همکاری مزدوران ایرانی، برای فیصله دادن به کار غضنفرالسلطنه و نابودی وی به تعقیب او پرداخته و به مخفی گاه او یورش بردند. در این هنگام بار دیگر زنان دشتستانی حماسهای بزرگ آفریدند. 10 تن زن مبارز و دلیر، شجاعانه در برابر صدها نفر سرباز ایرانی، انگلیسی و هندی ایستادگی کرده و از عجایب آنکه آنان را شکست نیز دادند» (یاحسینی ( 1387: 31).
خلأ مطالعاتی در زمینه نقش زنان تنگستانی در مبارزات جنبش جنوب و قبل و بعد از انقلاب اسلامی
در مورد زنان و جایگاه آنان در منطقه تنگستان بهدلیل فقر اطلاعات و منابع با وجود اینکه بسیاری از سفرنامهنویسان ایرانی و اروپایی در قبل به آنجا سفر کردهاند؛ ولی از طرف آنان اساساً موضوعی مطرح نشده است. خانم دیولافوا که بهعنوان یک زن در سال 1881 م نیز به تنگستان و منطقه اهرم سفر داشته اطلاعاتی در مورد جایگاه اجتماعی، اقتصادی، رفتارها و کنشهای زنان ارائه نداده و تنها بهعنوان مثال به نقاشی از آرد کردن گندم از سوی زنان بسنده کرده است. سدیدالسلطنه که در سال 1322 قمری به تنگستان و اهرم نیز سفر کرده، در مورد زنان تنگستانی چیزی جز در یک مورد در زمینه لباس زنان که با عنوان «ترتیب پرسة زنان» در کتاب «سرزمینهای شمالی پیرامون خلیجفارس و دریای عمان در صدسال پیش» آورده، اطلاعاتی ارائه نداده است.