سه‌شنبه ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۹
نویسنده‌ای که بدون فرزندانش فانتزی‌نویس نمی‌شد

سوم ژانویه روزی است که یکی از بزرگ‌ترین نویسندگان ژانر خیال‌پردازی حماسی دنیا یا بهتر بگوییم «پدر» این ژانر به دنیا آمد؛ درست 131 سال پیش. جی.آر.آر. تالکین را با آثاری می‌شناسند که در دنیا پرفروش و پرخواننده بوده است؛ هم در استقبال از نسخه مکتوب آن‌ها و هم سینمایی و سریالی. زینب آقایی، کتابخوانی که ماجراجویی‌های بسیاری در دنیای آثار تالکین داشته، به مناسب سالروز تولد این نویسنده انگلیسی یادداشتی نوشته است که در این مطلب می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ زینب آقایی: جان رونالد روئل تالکین بیشتر به عنوان نویسنده فانتزی‌های مشهور «هابیت» و «ارباب حلقه‌ها» در جهان شناخته می‌شود. او در زندگی حرفه‌ای، استاد زبان‌شناس، مترجم ماهر و یکی از مشارکت‌کنندگان در فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد بود؛ اما فراتر از این‌ها او پدری بود که دوست داشت برای چهار فرزندش داستان بسازد، آن‌ها را بنویسد و خودش تصویرگری کند. هرچند تالکین به شدت در برابر برچسب نویسنده کودکان مقاومت کرد و معتقد بود چیزی به نام نوشتن برای کودکان وجود ندارد؛ اما داستان‌سرایی و شخصیت‌پردازی او برای سرگرم کردن و آموزش فرزندانش را نمی‌توان نادیده گرفت. علاوه بر «هابیت» که به عنوان یک اثر کلاسیک ادبیات کودکان شناخته می‌شود، تالکین چهار اثر کوتاه‌ به‌طور خاص برای کودکان نوشت که دو اثر در زمان حیات او منتشر شد و دو اثر پس از مرگش و همچنین شعرهای بسیار و مجموعه‌ای دلپذیر از نامه‌های سالانه پدر کریسمس.
«راورندوم» اولین اثر شناخته‌شده تالکین است که مخصوص کودکان نوشته. این داستان برای دو پسر تالکین یک سال قبل از شروع کار بر روی «هابیت» گفته شد. ریشه این داستان حادثه‌ای بود که در تعطیلات ساحلی خانواده رخ داد. پسر دوم تالکین، مایکل، یک سگ اسباب‌بازی مینیاتوری داشت که بسیار به آن علاقه داشت. یک روز سگش را در ساحل گم کرد و دیگر هرگز آن را ندید. تالکین برای دلجویی از پسرش داستانی درباره یک سگ واقعی نوشت که توسط یک جادوگر به یک اسباب‌بازی تبدیل شده و باقیِ قصه، ماجراهای او در زیر دریا و در ماه است.
«مستر بلیس»، اثر کودکانه دیگر تالکین، مانند «راورندوم»، از اسباب‌بازی‌های کودکانش الهام گرفته شده است. آقای بلیس، جنتلمنی عجیب‌وغریب است که به کلاه‌های بسیار بلند علاقه دارد، موجودی عجیب‌وغریب به نام جیرابیت را در باغ خود نگه می‌دارد و روزی تصمیم می‌گیرد یک اتومبیل موتوری بخرد. مجموعه‌ای از تصادفات کمیک رخ می‌دهد که شامل کلم‌ها، موز، یک الاغ، سه خرس و یک پلیس می‌شود. طبق خاطرات مایکل، ماشین داستان از یک ماشین اسباب‌بازی متعلق به کریستوفر و سه خرس در داستان نیز از خرس‌های عروسکی پسران تالکین الهام گرفته شده بودند.
«نامه‌هایی از پدر کریسمس» مجموعه‌ای از نامه‌های مصور سالانه است که تالکین بین سال‌های 1920 تا 1943 به فرزندانش می‌نوشت و آن‌ها را در شنل بالای شومینه می‌گذاشت تا در صبح کریسمس پیدایش کنند. این نامه‌ها با نقاشی‌های پدر کریسمس، دستیاران و همسایگانش، خانه‌شان در قطب شمال و ماجراهای ناگوارشان به شکلی لذت‌بخش تزیین شده بودند. پدر کریسمس در این نامه‌ها در مورد نحوه عملکرد بچه‌ها در مدرسه، اسباب‌بازی‌هایی که برایشان آورده است و مشکلات دائمی او با اجنه می‌نوشت. با گذشت سال‌ها، فرزندان کوچک‌تر به تبریک‌های کریسمس پدر اضافه می‌شدند، تا اینکه پریسیلا چند نامه آخر را دریافت کرد. چیزی که در مورد نامه‌های کریسمس منحصر به فرد است این است که برخلاف سایر کتاب‌های تالکین، هرگز توسط خود او ویرایش و برای انتشار آماده نشد. آن‌ها فقط برای لذت بردن خانوادگی تولید می‌شدند. این کتاب سال‌ها بعد توسط بیلی، همسر دوم پسرش کریستوفر که این سنت را با فرزندان خود ادامه داد، منتشر شد.
آثار کمتر شناخته‌شده حوزه ادبیات کودکان تالکین ارزش خواندن دارند. برای هر کسی که مثل من بیش از حد به تالکین به عنوان یک نویسنده و هنرمند علاقه دارد، این آثار نوری را بر روند پیشرفت خلاقیت او، روابط خانوادگی‌اش و مضامینی که زیربنای تمام نوشته‌های او هستند، می‌تابانند. این کتاب‌ها همچنین نشان داده‌اند که خانواده برای تالکین مهم و منبع الهام هستند؛ به ویژه در دوره‌ای که زندگی فرزندانش حول اسباب‌بازی می‌چرخیده!
همان‌قدر که تالکین از دانش گسترده‌اش درباره اسطوره‌های نورس، ژرمنی و دیگر اسطوره‌ها و تاریخ‌های زبانی و از تجربیاتش در جنگ جهانی اول برای خلق یک دنیای فانتزی استفاده کرد، احتمالا حرفه‌اش به‌عنوان یک نویسنده فانتزی هرگز بدون فرزندانش به وجود نمی‌آمد. مجموعه‌ای از نامه‌های تالکین نشان می‌دهد که شخصیت تام بامبادیل در «ارباب حلقه‌ها» بر اساس عروسک اسباب‌بازی چوبی پسرش مایکل خلق شده است. جان، پسر ارشد تالکین، پیش از انتشار اولین اقتباس سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» اثر پیتر جکسون، گفت: «خیلی باورنکردنی است. فکر می‌کنم وقتی بزرگ شدیم، متوجه عظمت داستان‌هایی شدیم که فکر می‌کردیم قصه‎‌هایی پدرانه بودند که فقط به ما گفته می‌شد.».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها