سه‌شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۰۴
در منظومه فکری شما ما کدام مردمیم؟

وجیهه سامانی درباره وقایع اخیر معتقد است: «مردم برای‌شان به چه معناست؟ مردمی که کف خیابان‌ها، به اسم اعتراض، اما آلوده به اغتشاش، تخریب می‌کنند، ویران می‌کنند، می‌سوزانند، می‌کشند، به جان و مال و ناموس مردم تعدی می‌کنند، با ژست تمدن و روشنفکری متعرض قانون هستند، با قانون مملکت درافتاده‌اند و این نظام را نمی‌خواهند! این‌ها مردمانِ مخاط‌بان‌شان هستند؟»

برگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، وجیهه سامانی، نویسنده: «می‌گویند ماهی به آب زنده است و پرنده به پرواز و آدمی به خاطرات! ما آدم ها هرکجای قصه زندگی که کم می‌آوریم، که نفس‌مان می‌گیرد، که دلتنگی قلب‌مان را مچاله می‌کند، چنگ می‌زنیم به تلخ و شیرین خاطرات گذشته‌مان. به خاطرات جمعی و مشترک‌مان. خاطراتی که وقتی به پشت سر نگاه می‌کنیم، رنج و سختیِ مسیرِ آمده را، برایمان آسان‌تر و قابل‌تحمل‌تر کرده است و کدام یک از ماست که در مسیر پرتلاطم روزگارِ پر فراز و نشیب، با هنرِ هنرمندان سرزمینش، با شعرها، ترانه‌ها، نقش‌ها، بازی‌ها، قصه‌ها و هنرنمایی‌هایشان خاطره‌ای نساخته باشد؟ اصلا مگر می‌شود نسلی را بدون خاطره‌سازی‌های مشترک و جمعی با هنرمندان‌شان متصور شد؟ مگر می‌شود در این روزگار سخت و نفسگیر، بی روزنه هنر و هوای پاک و معطرش نفس کشید؟
و چه غم‌انگیز است که ما با «هنرمندان» و «سلبریتی»هایی خاطره داریم که آنها «امثال ما» را اصلا «داخلِ مردم» نمی‌دانند! هنرمندانی که با هنرشان خندیده‌ایم و گریسته‌ایم، با آنها بزرگ شده‌ایم و تلخ و شیرین روزگار از سر گذرانده‌ایم. هنرمندانی که نادیده، عضوی از خانواده بزرگ ایرانی‌مان شده‌اند و جزیی از دفتر خاطرات عمرمان و تکه‌‌ای از روح و احساس‌مان. در شادترین و سخت‌ترین لحظات زندگی، بی آن که بدانند همراه ما بوده‌ اند: با صدا و شعر و ترانه‌هایشان. با بازی‌ها و نقش‌ها و قصه‌هایشان. با هنر و نبوغ و استعدادشان... هنرمندانی که حالا چند وقتی است متاثر از فضای غبارآلود و سیاست‌زده ای که حق و باطل و راست و ناراست را در هم آمیخته، در بیانیه‌ها و پست‌ها و ویدیوهایشان از «مردم» و «طرفِ مردم بودن» می‌گویند.
اما به راستی کدام مردم؟           
مردمی با قوانین و ضوابط و چهارچوب‌های خاص خودشان؟ مگر می‌شود دوستداران و مخاطبان هنر را خط کشی کرد و دسته ای را «داخل مردم» حساب کرد و دسته‌ای را «خارج مردم»! مگر می‌شود آن همه خاطرات نوستالژیک جمعی را، از حافظه مشترک جمعیت بزرگی از مردمانِ این سرزمین پاک کرد و آن ها را مردم ندانست؟ اصلا در این بازی دو سر باخت، طرفِ کدام مردم را گرفته اند؟ مردمی که کف خیابان‌ها، به اسم اعتراض، اما آلوده به اغتشاش، تخریب می‌کنند، ویران می‌کنند، می‌سوزانند، می‌کشند، به جان و مال و ناموس مردم تعدی می‌کنند، با ژست تمدن و روشنفکری متعرض قانون هستند، با قانون مملکت در افتاده‌اند و نظام‌شان را نمی‌خواهند! اینها مردمانِ دلخواه‌شان هستند؟



اما مردمی که به قدر توان‌شان تلاش می‌کنند قانونمند و در چهارچوب دین و شریعت زیست کنند و از آنچه مُرِّ «قانون اساسی و اسلامی» مملکت‌مان است، فراتر و فروتر حرکت نکنند، مردمی که زیر فشار کمرشکن مشکلات اقتصادی و اجتماعی، استخوان‌هایشان خرد شده اما به جای فحش و لگد زدن به نظام، فحشش را نثار مقصران و آمرانِ حقیقی تحریم‌ها و کدخدایان دروغین جهان می‌کنند، مردمی که در تنگناها و سختی‌ها، در بلاهای آسمانی و زمینی، در سیل و زلزله و توفان، در کارهای جهادی، در قصه کرونا از غسالخانه‌اش گرفته تا رختشورخانه بیمارستانش، تا دفاع از حریم و حرم و وطن، تا بذل جان و مال و آبرو، تا گذشتن از عیش و نوش و راحتی، همه و همه جان برکف و پیشمرگند؛ بی هیچ نام و عنوان و مزد و منتی، مردمی که آن ها هم هموطن و دوستدار هنر و استعدادشان اند، اما حتی به چشم‌شان نمی‌آیند و اصلا «مردم» نیستند؛
چون مخالف نظام و حکومت و قانون اساسی نیستند. چون به یک اصول و چهارچوبی پایبندند. چون حریم و حرمت قانون می‌شناسند. چون قوانین الهی را زیر پا نمی‌گذارند. مردمی که شاید خیلی نقدها و گلایه‌ها دارند؛ از کوچک شدن سفره‌هاشان گرفته تا اهمال‌کاری‌ها و کم‌کاری‌ها و اختلاس‌ها و فسادهای سیستماتیک و آقازاده‌های رانت‌خوار و برخی مدیران و دولتمردان بی‌تدبیر. اما دهه‌هاست استخوان در گلو و خار در چشم، لب فرو بسته‌اند تا کفتارها و لاشخورهای گرسنه و دندان تیز کرده  بیرون مرزها، به خاک و سرزمین و ناموس‌مان طمع نکنند و پرچم تجزیه‌طلبی و تکه تکه کردن سرزمین آبا و اجدادی‌مان را علم نکنند.
اما سوال اینجاست که آیا نباید روح هنر، آزاده‌تر و رهاتر از این قید و بندها باشد و یک هنرمند، یک بازیگر، یک خواننده، یک نویسنده، فارغ از تمام مرزبندی‌ها و خط کشی‌های سیاسی، متعلق به همه مردم سرزمینش باشد؟
راستی...آقا/خانم هنرمند گرامی! که سال‌ها و دهه‌ها با شما خاطرات خوب داریم،که با شما و هنرتان روزگار سپری کرده ایم؛ در منظومه فکری شما،ما کدام مردمیم؟!»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها