یکشنبه ۲۶ تیر ۱۴۰۱ - ۱۳:۰۶
توفیق «قابیل فراموش نمی‌شود» در ایجاد تعلیق تاکتیکی

امیرعباس شهسواری، نویسنده و کارشناس کتاب یادداشتی درباره کتاب «قابیل فراموش نمی‌شود» از تازه‌های نشر جمکران نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، امیرعباس شهسواری: اولین بار که کتاب را دیدم ،اسم آن را نخواندم چون اسم آن پایینش چاپ شده بود. چه چیزی را دیدم؟ خانمی که درون ادکلن بنفش در حال غرق شدن بود. یک طراحی جلد فوق‌العاده با سبک پست مدرن و با پس‌زمینه سیاه.

پرواضح بوده که طراح، کتاب را خوانده بوده، طراحی جلد برای جامعه ما که متاسفانه کتابخوانی در آن پررنگ نیست و به طبع حواشی کتاب همانند معرفی کتاب کم است، بسیار در فروش کتاب موثر است؛ یعنی اولین چیزی که مخاطب را در کتاب‌فروشی، پای قفسه میخکوب می‌کند همین طراحی جلد است و بعد اسم کتاب است.

«قابیل فراموش نمی‌شود» با یک فونت دست‌نویس خیلی خوب نوشته شده با رنگ سفید در پایین کتاب که کنتراست آن با سیاه پس‌زمینه کتاب بسیار همخوان است؛ مشتری پسند است ولی با کتاب همخوان نیست. قابیل، آنتاگونیستی است که در برابر آگونیست خود هابیل است و وقتی قابیل می‌گوییم حتما حوا و آدم هم هستند. پس تا هابیلی نباشد قابیلی نیست که آن را فراموش کنیم پس اسم صرفا تجاری و بی‌ارتباط با مضمون کتاب است و به پیوست‌های تاریخی و فرهنگی اسم توجهی نشده است.

نثر این کتاب بسیار سمباده زده و بدون هیچ برآمدگی است. زبان یک دختر 16 ساله است. به شرط آنکه از توصیفات کتاب بگذریم شاید کسی عنوان کند که این توصیفات برای دختری که در خانواده معتاد بوده و اصلا در فضای ادبی نبوده، زیادی بزرگ است. اگر بتوانیم پارادوکس گفتن این نوع توصیف کردن حالات و وضعیت و صحنه را  از زبان این شخصیت حل کنیم، این توصیفات نقطه قوت کتاب است. نثر در حالی که امروزی و روان است آن قدر توصیف‌های بدیع و خلاقانه‌ای دارد که هر عاشق ادبیات و داستانی را به حیرت وا می‌دارد. سایه دماغم بزرگ‌تر از خودش روی گونه‌هایش نشسته است...حس سرد تنهای مثل یک توده سرطانی توی تمام بدنم تکثیر می‌شود...چشم‌های تخمه کدویی‌اش زیر سایه یک عالم ابرو گم شده است.... و از این قبیل توصیفات و تشبیهات بدیع و خلاقانه بسیار دارد که اگر نگوییم این مهمترین ویژگی این کتاب است یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این کتاب است که این نوع نثر من را یاد کتاب «پاییز فصل آخر است» نوشته خانم نسیم مرعشی از نشر چشمه می‌اندازد که آن هم توصیفات جذاب و نو داشت.

یکی دیگر از محاسن این کتاب، شخصیت‌پردازی است. به عنوان نمونه برای کسانی که آنها را نمی‌شناسد اسم انتخاب کرده و مارا با خود همراه می‌کند. گورخری، هلو خانم،  فرشته، رادار و... هرکدام را به خوبی پرداخته به طوری که ما همه شخصیت‌ها را باور می‌کنیم.

اما سوژه دم دستی است و از ابتدای کتاب می‌توان آینده شخصیت را پیش‌بینی کرد. نویسنده خیلی سعی کرده به صورتی تعلیق تاکتیکی را به وجود بیاورد و موفق هم بوده است. در عین حال در تعلیق استراتژیک، سوژه دست و پای نویسنده را بسته است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها