یکی از فرماندهان جبهه مهران در خرداد 1367 روایت میکند که حمله منافقین به این شهر برای یکی از فرماندهان گردانهای لشکر به نام غیوری خیلی سنگین بود. همه عقبنشینی کرده بودند، او عقب نمیآمد و میگفت به خدا مگر آنکه تانکهای دشمن از روی جسدم رد شوند. من عقبنشینی نمیکنم. من جلوی منافقین عقبنشینی نمیکنم. ایستاد و شهید شد.