پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۸
جنگ و دیپلماسی، روزهای بعد از آزادی خرمشهر

آزادسازی خرمشهر، روند جنگ را به نفع ما تغییر داد، اما درگیری‌ها همچنان ادامه داشت و حقوق مشروع کشور و مردم ما هنوز کاملاً اعاده نشده بود. ابوالقاسم حبیبی در کتاب «آزادسازی خرمشهر»، با مرور اسناد و بایگانی‌ها، شرایط آن روزهای جنگ را بازخوانی می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) ـ مرتضی میرحسینی: کتاب نوزدهم از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق، روایت آزادسازی خرمشهر و روزهای پیش و پس از آن است. این کتاب که با عنوان «آزادسازی خرمشهر، پایان رویای تجزیه ایران» (نوشته ابوالقاسم حبیبی) از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شده، هم روایت فداکاری و مجاهدت نیروهای ما در میدان جنگ است و هم بازخوانی سیاست کشورمان در مواجهه با جهانی که چشم به روی واقعیت، یعنی متجاوز بودن رژیم بعث بسته بود و متجاوز و مدافع را – بدون اعلام اینکه کدام طرف تجاوزکار و خاطی است – به مذاکره برای رسیدن به صلح فرامی‌خواند.
 
بازگشت ما به خرمشهر و عقب‌نشینی نیروهای عراقی از آن شهر، نه پایان جنگ بود و نه چنان که متحدان صدام می‌کوشیدند ایران را برای پذیرش آتش‌بس و شروع مذاکرات موسوم به «مذاکرات صلح» وسوسه کرد. ایران به مذاکره تمایلی نداشت، چون هنوز هیچ‌کدام از طرف‌های مطالبه‌گر آن حاضر به اعلام متجاوز بودن رژیم بعث نبودند و از اعتراف به این واقعیت محرز طفره می‌رفتند. همچنین واقعاً نمی‌شد به صدام – که یک‌طرفه قرارداد الجزایر را باطل کرده و همه قواعد بین‌المللی را نادیده گرفته و آتش جنگ را برافروخته بود – اعتماد کرد، به‌ویژه آنکه او و متحدان منطقه‌ای‌اش، مثل مصر و اردن و عربستان، همچنان برخی ادعاهای ابتدای جنگ را تکرار می‌کردند و هنوز از نیت‌های خطرناک‌شان دست نکشیده بودند.
 
هفتم خرداد 1361، چهار روز بعد از آزادی خرمشهر، هاشمی رفسنجانی سخنگوی شورای عالی دفاع در خطبه‌های نماز جمعه گفت «صدامی‌ها بدانند و امریکا هم بداند حکومت ما مردمی است و مردم تصمیم می‌گیرند نه ما. به‌هرحال ما حالا باید چه بکنیم؟ حالا امریکا! اگر به جای ما بودی چه کار می‌کردی؟ خود صدام، اگر به جای ما بودی – نعوذبالله – چه کار می‌کردی؟ این همه کشته دادیم، این همه خسارت دیدیم، این همه آواره داشتیم. شما فکر می‌کنید ما می‌رویم پشت مرز خودمان یک خطی که جغرافیایی است می‌کشیم و می‌ایستیم و از آن دور می‌گوییم که بده غرامت را؟ این جور که نمی‌شود. هنوز که توی خاک ما هستید، هنوز در خوزستان در آخرین نقطه جنوب‌غربی کشور ما یک مثلثی در اختیار آن‌هاست. از شلمچه تا اروندرود یک باریکه‌ای دست آن‌هاست.»
 
نماینده امام در شورای عالی دفاع به درستی از ضرورت خروج هرچه سریع‌تر نیروهای اشغال‌گر از خاک ما می‌گفت. اینکه «باید از آنجا بیرون بروند. هنوز در کوشک یک نواری دست آن‌هاست. هنوز فکه یک نواری دست آن‌هاست. هنوز نفت‌شهر ما را بیست ماه است دارند نفت‌هایش را می‌برند... هنوز قصرشیرین دست آن‌هاست. هنوز خیلی جاها دست آن‌هاست. هنوز کار داریم. تازه وقتی که این‌ها را بیرون کنیم، هیچ‌کس توی دنیا فکر نکند، خودتان را گول نزنید که حرکت دیپلماسی می‌کنید و ایران را پشت مرزهایش نگه می‌دارید. ما گفتیم نیازی به خاک نداریم، خاک خودمان هم وسیع است و هم غنی، اما از حق‌مان صرف‌نظر نمی‌کنیم. نمی‌توانیم صرف‌نظر کنیم. اگر ما هم صرف‌نظر کنیم، خدا صرف‌نظر نمی‌کند.»
 
همان روز، سعید رجایی خراسانی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل نیز در پاسخ به پرسش خبرنگار شبکه سی‌بی‌اس امریکا، درباره اینکه پیشروی نیروهای ایرانی چرا و تا کجا ادامه خواهد داشت گفت «ما هیچ قصدی جهت تجاوز و اشغال خاک عراق نداریم. در این جنگ تلفات و خسارات زیادی به ما تحمیل شده است و ما به فعالیت‌های دفاعی خود همچنان ادامه خواهیم داد تا به حق خودمان دست یابیم. صدام بسیاری از مردم ما را کشته است، هزاران تن از زنان و بچه‌ها و جوانان ما معلول و بی‌دست و پا و چشم شده‌اند و بسیاری از مناطق مسکونی شهرهای ما زیر بمباران و آتش توپخانه عراق قرار گرفتند. ما باید برای اجرای عدالت اطمینان حاصل کنیم و به نظر ما جنایتکاری مانند صدام که مسئول جان هزاران نفر است، نباید بر عراق حاکم باشد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها