چهارشنبه ۱ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۰۷
یکی در کشتار خونین راه می‌رود

در این یادداشت به کتاب «یکی میان زندگی ما راه می‌رود» نوشته سمیه عالمی پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ریتم شروع داستان آنقدر طوفانی و تند است که وقتی بخش اول تمام می‌شود، کمی صبر می‌کنی تا مطمئن شوی در همین دقایق اندک توانسته‌ای 40 صفحه این قصه‌گویی متفاوت را بخوانی. قصه «یکی میان زندگی ما راه می‌رود» نوشته سمیه عالمی درست مثل گردابی است که تو را میان خود می‌کشاند و همراه می‌کند. دنیای متفاوت آدم‌ها ابتدا قدری توی چشم می‌زند؛ اما اگر تا انتهای داستان همراه شوی، سرنوشت هر کدام دگرگون می‌شود. درست مثل ژنرالی یهودی که ابتدا در کنار همسرش می‌نشیند و نوای پیانویش را می‌شنود و در انتها، تنها و سردرگم در آسمان عربستان است.

قصه از سه روایت تشکیل شده که به مرور به هم نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. یک روایت، ریحان است که از یک انفجار در سوسنگرد جان به در برده و حالا تبدیل به هاجری می‌شود که در جست‌وجوی ابراهیم خود، کعبه را طواف می‌کند تا این بار به جای پا زدن کودک نوپایش، یاد قبر فرزند از دست رفته‌اش را در ذهن تازه کند که هنوز نتوانسته کنارش آرام بگیرد و عزاداری درست و درمانی کند.

روایت دیگر، شیرین است که قصه‌اش از اردوگاه سازمان مجاهدین (بخوانید منافقین) آغاز می‌شود. نیرویی سرخورده که بی‌شباهت به شخصیت‌های فیلم‌های تاریخی نیست. زنی عاشق که به مهر مردی از خود بریده‌تر در سازمان مانده و برای عملیاتی در عربستان آماده می‌شود.

روایت سوم همان ژنرال یهودی است که ابتدای ماجرا انگار دور از همه این روایت‌ها و جایی در نقطه امن خود ایستاده است. نوای پیانوی همسر و آرامشی که در روایت‌های اولیه ژنرال واینر دیده می‌شود، از همان ابتدا قدری به آرامش قبل از طوفان شبیه است.

شاید قبل از خواندن اولین روایت‌ها، قدری ماجرای منا در سال 94 تداعی شود، اما قصه مربوط به حج خونین 66 است. قصه ژنرال یهودی، ریحان و شیرین به مرور در سطر به سطر کتاب طوری به هم گره می‌خورد که انگار گرداب این روایت‌گری تند و تندتر شده است.
روایت‌ها از به خون کشیده شدن براعت از مشرکین حج 66 مختلف است. اما قوی‌ترین آن همینی است که در گره خوردن سه روایت به هم دیده می‌شود. اینکه سازمان منافقین از فرصت حج برای اهداف خود استفاده کرد و نتیجه‌اش چیزی نبود جز کشته شدن بیش از 400 نفر از زائران.

ابریشمچی یکی از اعضای منافقین در این مورد گفته بود:« دعوتنامه رسمی را که "ملک فهد" برای ما فرستاده است، ما فکر می‌کردیم در رابطه با اطلاعیه ما بوده است ولی وقتی رفتیم این دعوتنامه را به ما تحویل دادند، لذا ما جهت هماهنگی با شما مستقیماً این مسئله را بیان نمودیم تا ملاحظات و نقطه نظرات شما را در نظر بگیریم. به دنبال اطلاعیه‌ای که بعد از قضیه مکه دادیم که رونوشت آن به سفارت سعودی در بغداد فرستاده شده بود، آقای سفیر تماس گرفته و گفته بود که حامل پیام ملک فهد بوده و امروز به دیدار من آمد. سفیر با ابلاغ توجهات ملک فهد، هیئتی را از سازمان جهت سفر به جده و ملاقات با مسئولین عربستان سعودی دعوت نموده‌اند و تاریخی مشخص کرده‌اند که روز سه‌شنبه این هفته را منتظر هیئت هستند.» یکی دیگر از عناصر با سابقه منافقین به نام رضوانی هم تایید کرده بود که کشتار خونین حج 66 از قبل و با دستور مسعود رجوی برنامه‌ریزی شده بود.

دلیلش چه بود؟ پاسخ در نامه مهران به شیرین نهفته است. جایی که از ریشه اصلی فعالیت‌های این سازمان گفته و می‌نویسد:«می‌دانی ماجرای اصلی از کجا شروع شد؟ درست از جایی که دست رد از طرف مردم به سینه‌شان خورد. باور کن تحقیر، اساس و پایه جنگ‌های زیادی بوده. این تحقیر را سازمان، با گرفتن اسلحه سمت کسانی که ردشان کرده بودند، جبران کرد؛ وگرنه سازمانی که پسوند سنگین خلق را با خودش این طرف و آن طرف می‌کشد، چرا باید این تعداد از مردم کشورش را کشته باشد.»
اما بخش دیگر روایت هم مربوط به سرگشتگی‌های ژنرال یهودی است که آخرش هم از سوی همسر محبوبش ترد می‌شود. همسرش در نامه‌ای که برای خداحافظی برایش می‌نویسد، به همین سرگشتگی یهودیت و کشتار آنها اشاره و سرگشتگی یهودیت افراطی یا همان صهیونیست را به تصویر می‌کشد: «برای اینکه قاتل خطابت کنند حتما نباید جانی باشی اولریخ. همین قدر که انسانی را به دلایل مسخره‌ای مثل انچه هم‌پیاله‌های تازه‌ات ادعا می‌کنند بکشی، کافی‌ست (...) تو که در یهودیت خودت مانده‌ای، چه به نگهبانی سرزمین مسلمانان.»

در تمام سطور کتاب آنچه که به وضوح دیده می‌شود، پخته بودن قلم نویسنده و دقیق بودن ارجاعاتی است که شاید برای برخی نویسندگان تازه‌کار به شکل سطحی انجام می‌شود. سمیه عالمی اما به واسطه علاقه‌ای که به پژوهش دارد، تمام کلمات کتابش را غنی به نگارش درآورده است. استنادهای کتاب آنقدر دقیق است که گاهی شک می‌کنی که واقعا چنین اتفاقی با این فاصله زمانی روی داده باشد. عالمی متولد 58 است و به طور قطع حج خونین 66 را ندیده است. اما در رونمایی از کتاب گفته بود که مادرش در جریان همین اتفاق آسیب دیده و سه روز مفقود بود. کودکی عالمی با همین دغدغه گره خورده و در نهایت سه روایت از آن بیرون آمده و « یکی میان زندگی ما راه می‌رود» را شکل داده است.

روایت یکی میان زندگی ما راه می‌رود، روایت تضاد باورهایی است که این روزهای ما را هم شکل داده است. این بار انگار دریچه‌های مختلفی به روی خواننده باز می‌شود تا از زاویه دید هر کدام و به شکلی جدید و خارج از شعارهای مرسوم به قصه نگاه کنیم. یکی میان زندگی ما راه می‌رود، در 376 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها