سه‌شنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۴
نمی‌شود ۵۰۰ غزل ناب حافظ در وصف یک نوشیدنی دنیایی باشد

این استاد دانشگاه در روز بزرگداشت گفت: بسیار علاقه‌مند هستم تا پای صحبت شارحانی که «می» را در شعر حافظ به می دنیایی تشبیه می‌کنند، بنشینم. بدون هیچ تردیدی، حافظ نمی‌تواند حدود ۵۰۰ غزل ناب ‌و پر معنا را در وصف یک نوشیدنی دنیایی سروده باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سوگل مشایخی، استاد دانشگاه و محقق شعر پارسی با اشاره به سالروز گرامیداشت خواجه شمس‌الدین محمد شیرازی متخلص به «حافظ» گفت: با کمی تامل این سوال در ذهن متبادر می‌شود که چگونه از بین دیوان‌های نفیس بیشماری که در این سرزمین وجود دارد، دیوان غزلیات حافظ جایگاهی متفاوت را در دل و روح مردم ایران داشته و کمتر خانه‌ای را می‌توان یافت که حداقل یک دیوان حافظ در آن موجود نباشد.

وی افزود: یقینا یکی از دلایل آن، تعمیم‌پذیری و تفسیر‌پذیری محتوای غزلیات آن است که هرکس می‌تواند با هر سطحی از دانش و با احوالی متفا‌وت، برداشت خاصی از غزلیات داشته باشد و پیام خود را از آن کتاب گران‌بها دریافت کند. غزلیات دیوان حافظ همچون زبان کتاب‌های آسمانی خصوصا قرآن کریم، قابل تاویل هرمنوتیکی است؛ یعنی می‌توان از آن برداشت‌ها و تفسیرهای مختلف داشت به عبارتی، وسعت معانی آن بی‌نهایت است و در هر حال و شرایط و بینشی و بدون توجه به انواع ذهنیات و ارزش‌ها و باورهای گوناگون، پیام‌های گوناگون و متنوعی را به مخاطب خود ارسال می‌کند.

این جامعه‌شناس خاطرنشان کرد: ما همواره باید در انتخاب شرح‌های مختلف حافظ، به ارزش‌ها و باورهای اساسی و هستی‌شناسی شارحان غزلیات توجه داشته باشیم و اگر نه جوینده‌ی معانی، با تفاسیر متناقضی مواجه می‌شود که او را دچار حیرانی و سرگردانی خواهد کرد.

این استاد دانشگاه به‌عنوان مثال، به کلمه «می» اشاره کرد و گفت: برخی از شارحان کلمه‌ی  «‌می» را که از شاه کلیدهای اصلی در دیوان حافظ است، به «می» زمینی و دنیایی تشبیه می‌کنند و برداشت‌های بسیار متفاوتی با مفسران دیگر دارند، که معتقدند «می» در شعر حافظ، نماد عشق و معرفت ناب است و «جام و باده و صراحی و... » وسیله‌ی انتقال این عشق و معرفت و «ساقی»، واسطه‌ی فیض و معرفت که از احوال سالکان آگاه است و هرکسی را به قدر وسعت وجودی و سطح فهم و درکش، سیراب می‌سازد و «میخانه» مکان مقدسی برای ایجاد حلقه‌های معاشران و هم مسیران عشق و محل آموختن و بالیدن و صیقل یافتن سالک توسط پیران مغان و مرشدان و سالکان راه طی کرده و «مستی» بی خویشی و سرشار شدن از جلوه‌های معشوق و بریدن از تمام تعلقات فانی دنیایی.

وی ادامه داد: بسیار علاقه‌مند هستم تا پای صحبت شارحانی که «می» را در شعر حافظ به می دنیایی تشبیه می‌کنند بنشینم و شرح این غزل را از آنها طلب کنم:
«دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
بیخود از شعشعه ی پرتو ذاتم کردند/ باده از جام تجلی صفاتم دادند»
 
 
این محقق و مشاور در حوزه امور فرهنگی اظهار کرد: به زعم این حقیر، فردی که قرآن را به ۱۴ روایت بیان داشته و به گفته‌ی خود او، آن را از بر داشته و معرفت الهی را در این سطح چشیده است، و سراینده‌ی ابیاتی چون ابیات زیر است
«حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار/ تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور»
یا
«هرگنج‌ سعادت که خدا داد به حافظ/ از یمن دعای شب و ورد سحری بود»
 
وی افزود: بدون هیچ تردیدی، حافظ نمی‌تواند حدود ۵۰۰ غزل ناب ‌و پر معنا را در وصف یک نوشیدنی دنیایی سروده باشد. آن هم نوشیدنی‌ای که انسان را از حواس پنج‌گانه‌ی خود نیز غافل و محروم می‌سازد. این در حالی است که حافظ معتقد است نوشیدن جرعه‌های معرفت و می آسمانی، برعکس آن بی حواسی و خواب آلودگی، حواس معنوی انسان را نیز هشیار میسازد «می بده تا دهمت آگهی از سر قضا» و یا در غزل دیگری با صراحت می‌گوید:
«المنه‌لله که در میکده باز است/ زان رو که مرا بر در او روی نیاز است»
«خم‌ها همه در جوش و خروشند زمستی/ وان می که در آنجاست، حقیقت، نه مجاز است»
 
این استاد دانشگاه یکی دیگر از دلایل درخشش غزلیات حافظ، را وجود مفاهیم ناب کاربردی و حقایق روشنگر زندگی در آن دانست و گفت: دیوان حافظ با همان زبان فاخر و گاه کنایه‌آمیز، همچون هدیه‌ای زیبا و کارا خود را به مخاطبانش تقدیم می‌کند و این ابیات کاربردی و ارزشمند با مهارت خاص حافظانه در میانه‌ی ابیات عاشقانه و عارفانه به زیبایی گنجانده شده است همچون:
«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا
«گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید/ گو‌ تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم»
 
وی ادامه داد: از نکات دیگر جذابیت دیوان حافظ، استفاده‌ی او از اوزان‌های زیبا و متنوع عروضی و آهنگین بودن غزلیات با تطبیق بر معنا و حال و هوای غزل است که ظاهر کلام را برای مخاطب، دلنشین و روح‌افزا می‌سازد و در تاثیرگذاری و نفوذ معنا در ذهن او بسیار موثر است.

وی در اشاره به چند نمونه از اوزان گفت: در نمونه وزن طرب انگیز می‌توان به «گل در بر و می در کف و معشوق به کام است/ سلطان جهانم به چنین روز غلام است» و در نمونه وزن حزن آلود به «نماز شام غریبان چو گریه آغازم/ به مویه‌های غریبانه قصه پردازم» اشاره کرد.
 
مشایخی در ادامه در مورد بحث امکان اخذ فال از دیوان حافظ اشاره کرد: فال حافظ شاید به دلیل تفسیرپذیری غزلیات او، از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است. آنچه در برداشت خود حافظ از فال در اشعار او نمایان است، تاثیر تفکر و حال مثبت در رسیدن به مقصود است، اینکه فکر خوب و نیکو و مثبت باعث ایجاد حال خوب در انسان و در نتیجه کامیابی او می‌شود؛ پس فال با این تعبیر باید فقط مثبت باشد و می‌توان با برداشت مثبت از یک غزل و ‌ایجاد شور و نشاط ذهنی، به تعقلی تازه‌تر و ناب‌تر دست یافت. همچون در بیتی که می‌گوید:
«رخ تو در نظر آمد مراد خواهم یافت/ چرا که حال نکو در قفای فال نکوست»
یا
«به ناامیدی ازین در مرو بزن فالی/ بود که قرعه ی دولت به نام ما افتد»
یا
«روز هجران و شب فرقت یار آخر شد/ زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد»
که در این نمونه و تمام نمونه‌های دیگر در دیوان حافظ، فال به معنا و‌ مفهوم مثبت آن، مورد نظر حافظ است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها