یکشنبه ۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۱
خزائلی و قرآن: روندکاوی مؤانستی به درازنای نیم قرن

«محمد خزائلی» نمونه‌ برجسته‏‌ای از افرادی در جهان اسلام است که حتی نظیرشان در کلیت حیات اجتماعی و در میان افراد بینا نیز کمتر پیدا می‌‏شود. ازاین‌رو، بررسی و واکاوی مؤانست این افراد با کلام وحی، ابعاد، ساحت‌ها و چگونگی آن و البته بروندادها و ثمرات این همنشینی و فعالیت‌ها و خدمات منتجه، آن هم در عین نابینایی و به‌ویژه با توجه به امکانات بسیار محدود و «تقریباً نزدیک به هیچ»ِ روزگار زیستشان، جای بسی درنگ و شایسته تأملی جدی است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) حسین عبدالملکی پژوهشگر و فعال اجتماعی حوزه معلولین: تذکارهای پرتکرار و حتی نهیب‏‌های گاه‌ و بیگاه شیخ، چندان کارگر نمی‌‏افتد. انگار، ولوله شاگردان، پچ‏پچ‌‏های دم‏گوشی آن‏ها، اشاره کردن‌‏ها و حتی نشان دادن‏‌هایشان را پایانی نیست. از برای «آدم جدید» که شاید هم بتوان نامش را «شاگرد جدید» بنهاد، مکتبخانه، حال و هوای دیگری دارد.

کودک آبله‏‌گونی با هزاران آرزو در سر، و هزاران امید ناپیدای پدر و نامادری‌اش درباره آینده‌‏اش، و البته هزاران تردید شیخ در پذیرش وی، عضو جدید مکتبخانه‌‏ای در سلطان‌آباد است. کم‌کم و در روزهای بعدی لب از لب می‌‏گشاید، بخش‏‌هایی از قرآن را از بر دارد و هر حکایت گلستان و هر چه می‌‏شنود و بر او می‌‏خوانند را آنی حفظ می‏‌کند. به‌سرعت با سایر شاگردان مکتب‌خانه ایاغ می‌‏شود و دیگر چشمان بی‌‏سویش که روز اول همه اشاره‏‌ها به‌سوی آن رفته بود، تنها معرف او نیست.

و بالاخره «طرح اشکال از قرآن خواندن شیخ»، مهر تأییدی می‌شود بر نبوغ «محمدکاظم نابینا» که در سنین خردسالی قرآن کریم را به‌طور کامل حفظ می‌کند؛ و این آغازی است بر مؤانست «محمد خزائلی» دانشمند و محقق نابینای معاصر، تا پایان عمرش و به درازنای 50 سال با کتاب وحی. و یادداشت حاضر بر آن است به‌اجمال ثمرات این همنشینی که مطلبی درخور و به شکل مجزا درباره آن تاکنون نگارش نیافته را مطمح نظر قرار دهد.

به‌طورکلی از صدر اسلام تاکنون نابینایان با قرآن و حفظ و غور در آن، رابطه تنگاتنگی داشتند و تاریخ تعداد بسیار زیادی از حفاظ و قراء نابینا را که در همنشینی و تدبر در کلام وحی همواره کوشیده‌اند، به خود دیده است.

 اما برخی از این افراد علی‌رغم ندیدن و محدودیت‌های مترتب بر آن، از حفظ صرف و حتی تدبر در قرآن پا را فراتر نهاده و با فراگیری و دست‌یازی به علوم مرتبط و عجین کردن آن با مؤانست دائمی، و نیز کاربست تلاش و نبوغ خود صفحات گران‌سنگی را در حیطه پژوهش در این کتاب آسمانی از خود به یادگار گذارده و حتی ردپای تأثیرات و ثمرات تدبر و پژوهش در قرآن کریم در سایر آثارشان نیز به‌وضوح، رخ کرده و به آن‌ها وزن بخشیده است.

«محمد خزائلی» (1292-1353 ه.ش)، نمونه‌ برجسته‏‌ای از چنین افرادی در جهان اسلام است که حتی نظیرشان در کلیت حیات اجتماعی و در میان افراد بینا نیز کمتر پیدا می‌‏شود. ازاین‌رو، بررسی و واکاوی مؤانست این افراد با کلام وحی، ابعاد، ساحت‌ها و چگونگی آن و البته بروندادها و ثمرات این همنشینی و فعالیت‌ها و خدمات منتجه، آن هم در عین نابینایی و به‌ویژه با توجه به امکانات بسیار محدود و «تقریباً نزدیک به هیچ»ِ روزگار زیست شان، جای بسی درنگ و شایسته تأملی جدی است.

در یک نگاه کلی، رئوس ارتباط تنگاتنگ خزائلی با قرآن کریم و ابعاد و ثمرات آن را در گزاره‌های حداقلی زیر می‌توان تشریح کرد:

الف: خزائلی و حفظ قرآن
به‌حکم نابینایی و محدودیت‌های ناشی از آن از یکسو، و عدم ورود خط بریل به ایران و محدودیت‌های جدی در دسترسی به تجهیزات شنیداری از سوی دیگر، مقارن با دوران کودکی خزائلی تنها راه او برای آشنایی با قرآن، «شنیدن کلام وحی از اطرافیان» و در وهله بعد، مدرس (شیخ) مکتب خانه‌ای بود که او را پذیرفت.
خزائلی از طریق همین شنیدن، به‌تدریج بخش‌های مختلف قرآن را حفظ کرد و با ورود به مکتب، این امر به شکلی تسریعی تداوم یافت. جالب آنکه همان‌گونه که در بالا نیز آمد، از راه همین قرآن و با طرح اشکال خزائلی از قرائت قرآن شیخ به شکلی مستند و مستدل، نبوغ او بر استاد مکتبخانه و دیگران برای اولین بار آشکار شد.
 بنابر زندگینامه‌های جسته‌گریخته موجود درباره خزائلی و نیز مصاحبه‌هایی که در طی چند سال اخیر انجام داده‌ام، وی در سن 10 تا 12 سالگی و دقیقاً از طریق همان روش «شنیدن»، قرآن را به‌صورت کامل حفظ کرده است و به عبارتی، نیم‌قرن باقیمانده از زندگی وی، مجالی است برای مؤانست و تدبر در قرآن حفظ‌شده در سینه او.

ب: تدبر در قرآن و تلاش در اشراف بر علوم مرتبط
خزائلی در طول تحصیل و حتی با ورود به دانشگاه تهران، تلاش‌های فراوانی را برای یادگیری و تسلط بر زبان و ادب عرب، فلسفه، تصوف، علم تفسیر، علم کلام و... به‌انحاءمختلف و در فرصت‌های گوناگون انجام داد؛ تا آنجا که به تصديق اغلب دانشمندان و اهل‌فن، در ادبيات عرب، معقول و منقول، تصوف، علم تفسير، حقوق اسلام و مذهب شناسي در زمان خود جزء سرآمدان به شمار می‌‏رفت.

 یادگیری و ممارست بر علوم فوق‏الذکر به شکلی دائمی و همراه سازی و تمزیج این علوم در راه مؤانست با محفوظات قرآنی‌اش، موجبات «فرارفتن او از یک حافظ صرف» و نیز داشتن «نگاهی جامع به تدبر در قرآن» و در گام بعد، «قلم‌فرسایی و پژوهش در ساحت‌های مختلف مربوط به کلام وحی» را فراهم ساخت. در سایه همین نگاه از برهه‌ای ما با «خزائلی در تراز یک قرآن‌پژوه» مواجه می‌شویم.

ج: خزائلی در مقام یک قرآن‌پژوه
هرچند خزائلی چه در بُعد علمی و چه در بُعد اجرایی، فعالیت‏ها و خدمات مختلفی انجام داده و آثار گوناگونی از او به یادگار مانده؛ اما، آثار و فعالیت‏‌های وی در «حوزه قرآن‌پژوهی» جایگاه مهم و کانونی را در این میان به خود اختصاص می‌دهد و حاصل و نتیجه مجسم حداقلی آن، نگارش و به زیور طبع آراستن دو کتاب مهم و ارزشمند در این حوزه است که همچنان با گذر بیش از نیم‌قرن، چاپ‏های جدیدی از آن‌ها روانه بازنشر می‌گردد و در حوزه‌های تخصصی خود کتاب‌هایی قابل اعتناء به شمار می‌آیند.

درواقع، ترکیب و هم‏نهادیِ نگاه اعتقادی و مؤانست خزائلی با قرآن، با رویکرد علمی وی ناشی از فراگیری و تبحر در علوم مرتبط به این حوزه و نیز پای گذاردن در حوزه پژوهش، مجالی را برای خلق چنین آثاری از سوی وی فراهم می‌کند. به عبارتی، برهه‌ای که از «امتداد حفظ قرآن»، «تدبر و انس با آن»، «یادگیری و تبحر در علوم مرتبط» و البته «پیوند آن با نگاه پژوهشی»، و از اواخر دهه چهارم حیات خزائلی شکل گرفت.

 و اما دو اثر اصلی خزائلی در حوزه قرآن‌پژوهی:
ج-1-اعلام قرآن
به‌واسطه همنشینی با قرآن و آشنایی با علوم گوناگون و با کاربست یک نگاه میان‌رشته‌ای، خزائلی موضوع رساله دکترای ادبیات فارسی خود را تحقیقی در «اعلام قرآن» قرار داد. رساله‌ای که با راهنمایی علی‌اصغر حکمت و در سال 1332 از آن در دانشگاه تهران دفاع کرد و به‌واسطه همین رساله، «نشان علمی» دریافت کرد که به‌عنوان رساله‌ای بدیع، جامع و البته قابل اعتناء در حوزه خود به‌حساب می‌آمد.

این رساله 9 سال بعد در قالب کتاب و توسط انتشارات امیرکبیر، چاپ اول آن روانه بازار نشر شد. درواقع، این کتاب به‌مثابه اولین اثر قرآن‌پژوهی منسجم خزائلی، از معدود کتاب‌های جامع در حوزه اعلام قرآن است.

به‌زعم نگارنده از منظر روش‌شناختی، نگارش این کتاب را می‌توان یک تلاش موفق و منسجم در کاربست «روش مطالعه اسنادی» دانست؛ که البته انجام آن توسط یک فرد نابینا آن هم بدون داشتن کوچک‌ترین امکانات ویژه برای دسترسی به منابع از یکسو، و نیز حجم بالای مراجعه به منابع مختلف، هر اهل‌فنی را طبعاً به شگفتی وا خواهد داشت.
جالب آنکه به‌واسطه «جامعیت»، «نو بودن» و «قابل‌اعتناء و مرجع بودن کتاب»، انتشارات امیرکبیر حق تألیف کتاب را به شکل دائمی از خزائلی خرید و این کتاب در طول چند دهه گذشته بیش از 14 بار تجدید چاپ‌شده است.

این کتاب در 104 گفتار به ریشه ‏یابی 115 اسم عَلَم موجود در قرآن از قبیل ملل، قبائل، بت‏ها و... پرداخته و گفتار پایانی آن نیز به اعلام مبهمه قرآن اختصاص یافته است.

ج-2-احکام قرآن
اثر دیگر خزائلی در حوزه قرآن‌پژوهی کتاب «احکام قرآن» است. در این کتب او ضمن بحث، شرح و بسط احکام اسلام مبتنی بر آیات قرآن، با رویکردی تطبیقی بعضاً به قیاس آن با رویکردهای به‏روز زمان خود پرداخته است. خزائلی در این کتاب، آیات مربوط به احکام در قرآن را با تفریق مکررات، بالغ‌ بر 750 آیه برآورد کرده که در این کتاب برای اختصار به تفریعات پرداخته نشده است.

 ‏احکام قرآن، مشتمل بر یک مقدمه و چهار بخش است که هر بخش به فراخور بحث، به چند بهره، و هر بهره، به چند گفتار، و هر گفتار به چند موضوع منقسم شده است. به‌گونه‌ای که بخش اول (احوالات شخصی) از 10 بهره، بخش دوم (دادوستدها) از 10 بهره، بخش سوم (عبادات) از 8 بهره و بخش چهارم (احکام اجتماعی در قرآن مجید)  از 5 بهره شکل یافته است.

این کتاب پس از چندین چاپ در دهه‌‏های گذشته، در سال 1385 با بازبینی محمود علمی، از سوی انتشارات دنیای دانش مجدداً چاپ‌شده است. «توجه ویژه به احکام اجتماعی» و «سعی در کاربست یک نگاه میان‌رشته‌ای» ازجمله موارد قابل تأمل در این پژوهش به شمار می‌رود.

د: تأثیرگذاری در دسترسی نابینایان به قرآن بریل
یکی دیگر از گزاره‌هایی که در ذیل رابطه خزائلی و قرآن می‌توان به آن اشاره کرد، «تأثیر بسزای وی بر دسترسی نابینایان به قرآن بریل در ایران» است. درواقع، تا اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50، امکانات و تجهیزات مربوط به برگردان و چاپ کتاب‌های مختلف و به‌ویژه قرآن کریم به خط بریل در کشور بسیار محدود بود، و اغلب کتاب‌های برگردان‌شده به بریل تا آن زمان یا به شکل دست‌نویس و یا به شکل چاپ سربی که دارای راندمان بسیار پایینی بود، تبدیل می‌شدند.

 ازاین‌رو، امکان چاپ قرآن به خط بریل به‌صورت کامل –که هنگام برگردان به خط بریل بالغ بر چند جلد می‌گردد- و آن هم در تیراژ انبوه که در دسترس نابینایان علاقه‌مند قرار گیرد، بسیار ناممکن می‌کرد. تا این برهه، دسترسی به قرآن به خط بریل اغلب در حد جزواتی دست‌نویس در حد چند سوره و حداکثر چند جزء و یا معدودی کتاب‌های قرآن چاپ‌شده در کشورهای دیگر بود که به‌هیچ‌وجه کفاف نیاز حداقلی نابینایان را نمی‌داد.

در این اثنا، دکتر خزائلی با پیگیری‌های مجدانه و مصرانه خود و برای ایجاد امکان چاپ کتاب‌های بریل در تیراژ انبوه، مقدمات ورود «اولین دستگاه چاپ بریل» به ایران را فراهم کرد.
با ورود ماشین چاپ مزبور به ایران و راه‌اندازی آن در مؤسسه کیهان، ابتدا چند کتاب کوچک و در تیراژهای مختلف به شکل آزمایشی به خط بریل چاپ شد و پس از نزدیک به 3 سال، پروژه برگردان و چاپ قرآن به خط بریل و در تیراژ انبوه در دستورکار قرار گرفت.

درواقع، می‌توان «چاپ اولین قرآن بریل در کشور» و به شکلی انبوه را مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مأموریت این ماشین چاپ به‌حساب آورد که قبل از ورود و راه‌اندازی آن به‌هیچ‌وجه امکان چنین کاری نبود.

جالب آنکه تمهید مقدمات و برگردان و چاپ قرآن‌های بریل توسط این ماشین چاپ در خود «آموزشگاه نابینایان دکتر خزائلی» آغاز و پیگیری شد. چراکه پس از کش‌وقوس‌های بسیار و انتقال ماشین چاپ بریل مذکور از مؤسسه کیهان به سازمان رفاه و محدودیت‌های فراوان موجود در ایجاد کتابخانه برای نابینایان، دکتر خزائلی به شکلی داوطلبانه پذیرفت که یک و نیم‌ طبقه از آموزشگاهش، به کتابخانه ویژه نابینایان که امر تولید و تکثیر کتب بریل و گویا را نیز بر عهده داشت، اختصاص یابد و ماشین چاپ مزبور در طبقه اول همان آموزشگاه استقرار یافت و  در واقع، مقدمات برگردان و چاپ اولین قرآن بریل کشور آن هم در 8 جلد و بدون ترجمه در این آموزشگاه فراهم شد.

همان آموزشگاهی که اخیراً «امکان تغییر نام آن» علی‌رغم سابقه طولانی، برند آموزشی و تأثیرات چندوجهی این آموزشگاه و البته مؤسس آن (دکتر محمد خزائلی) بر حیات علمی و آموزشی نابینایان کشور به‌واسطه کمک مبلغی ناچیز از سوی خیری محترم برای تکمیل بازسازی آموزشگاه به نام برند تجاری آن خیر، به‌مثابه شوکی بزرگ در میان جامعه چند صدهزارنفری نابینایان کشور مطرح‌شده که البته با مخالفت شدید نابینایان، تشکل‌ها و نخبگان این قشر مواجه شد و آن را نوعی هویت زدایی و توهین به خود تلقی می‌کنند و خواهان تجدیدنظر تسریعی در این تصمیم غیر سازنده شده‌اند؛ چراکه بر این اعتقادند که نباید این آموزشگاه را صرفاً به‌عنوان یک مدرسه همانند سایر مدارس نگریست و همچنین به‌طورقطع، نباید تأثیرات فراوان خزائلی بر حیات نابینایان در زمینه‌های مختلف را در کنار جایگاه بالای او در حوزه‌های مختلف و ازجمله در علوم و مطالعات قرآنی نادیده گرفت و طبعاً باید نام او را بر روی تابلوی سردر تنها میراث به‌جامانده از وی که حتی در سطح بین‌المللی نیز در حوزه آموزش نابینایان قابل‌اعتناست، بدون کلمه‏ای بیشتر و کلمه‏ای کمتر حفظ کرد.

به طور خلاصه، در قاموس موضوع این نوشتار، دکتر خزائلی با اتخاذ تصمیم خود مبنی بر ورود ماشین چاپ بریل به ایران و پیگیری مصرانه و مجدانه این موضوع و  به‌تبع آن، ورود ماشین چاپ مزبور به کشور به عامل و کارگزاری تعیین‌کننده در ایجاد امکان برگردان و چاپ قرآن بریل درکشور در تیراژ انبوه و در نتیجه، دسترسی نابینایان به آن مبدل شد و آموزشگاهش نیز به مأمن و پایگاهی برای انجام این کار سترگ.

ه: جایگاه قرآن در سایر آثار خزائلی
آثار و کتاب‌های منتشره از دکتر محمد خزائلی بیش از 35 عنوان کتاب است که تنها دو کتاب اعلام قرآن و احکام قرآن که به‌اختصار از آن‌ها در بالا سخن رانده شد، به‌طور مستقیم و کامل در حوزه قرآن‌پژوهی قرار می‌گیرد.

اما ردپای تأثیر مؤانست خزائلی با قرآن در سایر کتاب‌ها و آثار او نیز به انحاء گوناگون قابل‌ردیابی است. به‌ویژه در دو کتاب گران‌سنگ «شرح گلستان» و «شرح بوستان» وی که همچنان به‌عنوان منابعی قابل‌اعتناء و در ردیف شروح مرجع در حوزه ادبیات فارسی و به‌طبع، شرح آثار سعدی محسوب می‏گردد. چنانکه با گذشت چند دهه همچنان چاپ‏های جدیدی از آن‌ها روانه بازار نشر می‌شود.

در این دو شرح و به‌ویژه در شرح گلستان خزائلی به‌دفعات به آیات مختلف کلام وحی اشارت برده و آیات قرآن کریم نقش مهمی را در شرح وی بر این دو کتاب بازی می‌کند؛ تا آنجا که به گواه متخصصین امر و در مقام قیاس به‌جرئت می‌توان گفت که اشاره و ارجاع به آیات کلام وحی در شرح گلستان و شرح بوستان محمد خزائلی نسبت به سایر شروح هم‌تراز و  همسنگ موجود در این زمینه بسیار بیشتر است.

در نوشتار حاضر برای نمایاندن مؤانست محمد خزائلی با قرآن کریم، ابعاد، کیفیت و نیز آثار و ثمرات و بروندادهای این همنشینی صرفاً به طرح گزاره‌های کلی بسنده شد. هرچند می‌توان گزاره‌های متناظر دیگری را نیز در این زمینه طرح کرد.

اما برآیند کلی از گزاره‌های مطروحه، نمایانگر یک ارتباط مؤثر و مستمر خزائلی با قرآن در طول بیش از نیم‌قرن از زندگی او بوده است؛ که با آشنایی و سپس حفظ قرآن آغازشده و با تدبر در کلام وحی و فراگیری، ممارست و تبحر در علوم مرتبط به مطالعات قرآنی تداوم‌یافته و به پژوهش در قرآن می‌رسد و ردپای این همنشینی نیز در آثار و کتاب‌های دیگر او به‌انحاءمختلف نمایان است.

روند کلی این مؤانست به شکلی مستمر تداوم‌یافته و ضمن تحکیم در گذر زمان به فراخور حیات علمی و آموزشی و... خزائلی روزبه ‏روز ابعاد جدیدی پیدا می‌کند. هرچند نمی‌توان این مؤانست را در یک روند خطی و تطوری صورت‌بندی کرد؛ اما همواره در حال تحکیم و تکامل و یافتن ابعاد جدیدی بوده است که برای ممانعت از مطول شدن این نوشتار از طرح گزاره‏‌ها و ابعاد دیگر و نیز شرح تفصیلی گزاره‏‌های مطروحه خودداری می‌‏شود که طبیعتاً مجالی دیگر را می‌‏طلبد.
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها