جمعه ۱۴ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۰
آزاده‌مردی در کسوت اوزیریس

«امام، حماسه ای دیگر»؛ این عنوان اثری است از مهرداد اوستا که در سال 1368 به میراث فکری و ادبی انقلاب اسلامی و گنجینه آثار حوزه هنری افزوده شد و البته سال هاست در محاق است. با انتشار برشی از آن، امیدوارم چشممان دگربار به جمال آن روشن شود.

به هرجا در آفاق اساطيری انسان، چشم باز كردم؛ به هرجا، از دلتای نيل گرفته تا دلتای مكنگ از كرانه رودخانه مقدس كنگ تا رودهای اساطيری، امواج رودخانه زرد، همان رودخانه‌ها كه از آسمان سرچشمه می گيرند و بر عرصه‌ زمين، دامن می كشند. با تو در كسوت «اوزيريس» داور انصاف و آزاده‌مردی ديدار داشته‌ام. و ترا ای امام، در هر دوره از دوران های استيلای نامردمی و بيداد، به نبرد با بيدادگران آزمند، ديده‌ام آنگاه كه سرگذشت «راما»ی دلير را می خوانده‌ام، سيمای نجيب و رسالت انسان ترا، در جدال با غولان فولادين، و رويين چنگ غرب يغماگر ديده‌ام و بازوی تو، كمان متيلا را زه بست و كشيد. اي امام! ترا هر بار، در دوران‌هايی كه جامعه بشری دستخوش ستمكارگان آمده است، و به هر دوره از دوران زمانه، كه سرنوشت انسان بازيچه هوس بردگان آز و فساد بوده است. ترا ديده‌ام! ترا در رجعت‌های بی تكرار كه تو پيوسته آغاز بوده‌ای! آنگاه كه از «كنعان» به مصر بار بستی و بر بارگی همت برنشستی، پس از آنكه حقانيت بت‌شكنی خويش را در شعله‌های آتش نشان دادی و توحيد را صلا دردادی. تو فرمانروايی توحيد را، بيرون از هزار نژاد و رنگ و استقرار جاودانه آن بر آفاق تاريخ، قبله را خانه‌ای برآوردی! آنگاه شكرانه‌ پيروزی های خويش را بر سلطنت شرك و طاغوت، و تحقق والاترين مراحل حكمت و دانش، يعنی توحيد، فرزندان را، قربان كردی!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها