شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۱
«مردی به نام اوه» با دو مترجم در یک نشر/ اطلاعات متناقض و نوبت چاپ‌های گمراه‌کننده

شاید عجیب باشد؛ اما این روزها شاهد عرضه کتابی پرفروش از سوی یک نشر با دو مترجم در بازار کتاب‌های ادبیات هستیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، شهاب دارابیان: اتفاقات عجیب و غریب در حوزه نشر ما کم رخ نمی‌دهد؛ از داستان نگارش کتاب توسط مولفی که سواد خواندن و نوشتن ندارد بگیرید تا داستان مترجم هفت ساله‌ای که چند ده کتاب به اسم او چاپ شده یا چاپ کتاب‌های پرفروش چند نشر با نام مترجم‌های ناشناخته‌ در نشری دیگر با همان محتوا و همان طرح جلد و همان اسم ابداعی! حتی در سابقه نشر ما، داشتیم افرادی را که مترجم تخصصی نویسنده‌ای بودند و بعد از اینکه ترجمه همه آثار نویسنده مطرح را تمام کردند، بی‌خیال مخاطبان پروپا قرص آن نویسنده نشدند و خودشان کتاب نوشتند و به اسم آن نویسنده و با ترجمه خودشان منتشر کردند. با این حال هنوز نشر ما جذابیت‌های عجیب و غریب خودش را از دست نداده است. به‌تازگی نیز ما با پدیده‌ای جدیدی روبه‌رو شدیم که در ابتدا خودمان باورمان نمی‌شد؛ اما هرچه جلوتر رفتیم و به آمار و بانک اطلاعاتی کتاب‌های چاپ‌شده رجوع کردیم، دیدیم که داستان کاملا واقعی است!
 
داستان از آنجایی شروع شد که مشغول تولید محتوا برای یک صفحه کتابی در فضای مجازی بودم و از این رو اطلاعات کتاب مورد نظر را برای تدوین‌گر فرستادم و بعد از مدتی با این جمله روبه‌رو شدم که «داداش اطلاعات ارسالی با طرح جلد کتاب نمی‌خونه که!» جمله ارسالی باعث شد تا به سراغ مطالب ارسالی بروم. در بررسی اولیه دیدم که مشخصات ارسالی کاملا درست است؛ اما نمی‌دانم چرا اسم مترجم به شکل اشتباهی روی کتاب درج شده است. با خودم فکر کردم که حتما ناشری سودجو از کتاب پرفروش این نشر سوء‌استفاده کرده است و همان طرح جلد ناشر پرفروش را زده و تنها در قسمت نام مترجم تغییر ایجاد کرده است؛ اما در کمال تعجب دیدم که نام ناشر در هر دو کتاب یکی است! بعد با خودم فکر کردم که شاید فردی دست به چاپ افست کتاب زده است؛ اما بعد فکر کردم که چرا افست‌کار باید به خودش زحمت بدهد و نام مترجم را عوض کند.
 
کتاب مورد نظر رمان «مردی به نام اوه»، اثر فردریک بکمن است که با ترجمه فرناز تیمورازف در بازار کتاب ایران پرفروش شد و حدود 50 چاپ هم فروخت؛ اما از یک جایی به بعد این کتاب با ترجمه الناز فرحناکیان منتشر می‌شود؛ کتابی با همان نام و با همان طرح جلد و تنها در قسمت نام مترجم اسم تغییر کرده است.
 
بیچاره مخاطبی که از روی فروش 50 نوبت چاپ به کتابی اعتماد می‌کند و زمانی که به سراغ کتاب می‌رود با ترجمه چاپ نخست مترجمی نا‌آشنا همراه می‌شود. دو ترجمه‌ای که وقتی آن‌ها را با هم مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم که زبان دو مترجم زمین تا آسمان با هم متفاوت است. 

برای این اتفاق دلایل مختلفی می‌تواند وجود داشته باشد که شاید مهم‌ترین دلیل این باشد که ناشران وقتی کتابی پرفروش می‌شود و سودی میلیاردی نصیب‌شان می‌شود، به‌جای اینکه از سود به‌دست آمده لذت ببرند، ناراحت سودی هستند که به مترجم می‌رسد و از این رو با مترجم به مشکل می‌خورند و پیشنهاد می‌کنند که یا مترجم در ازای دریافت مبلغی از حق‌التالیف هر چاپ منصرف شود یا کتاب را چاپ نمی‌کنند؛ روش دیگر این است که کتاب را با چاپ آخر منتشر می‌کنند تا دیگر حق التالیف ندهند. یعنی یک‌دفعه می‌بینیم کتابی که در یک سال 50 نوبت زیر چاپ رفته است، دیگر چاپ جدید از آن منتشر نمی‌شود و هر چه چاپ می‌شود، با همان عدد چاپ پنجاهم است تا دیگر پول مترجم را ندهند. با این حال، ندیده بودیم که درصورت به توافق نرسیدن با مترجم به سراغ مترجم دیگری بروند و با اعتباری که از مترجم اول کسب کرده‌اند، اثر مترجم دیگری را بفروشند.
 
 
برای بررسی این موضوع به سراغ مترجم اثر رفتم و با توجه به اینکه مترجم در خارج از کشور زندگی می‌کرد، به‌زحمت او را یافتم؛ اما بعد از صحبت‌های اولیه متوجه شدم که مترجم به هیچ عنوان حاضر به پاسخگویی نیست و از پرداختن به این موضوع فرار می‌کند.
 
در گام بعدی برای بررسی دقیق‌تر سری به بانک اطلاعات کتاب زدم و در آنجا نیز به اطلاعات جالبی دست پیدا کردم که در زیر به برخی از این اطاعات اشاره می‌کنم.

مشخصات چند چاپ ثبت شده با ترجمه فرناز تیمورازف:
چاپ اول: تاریخ انتشار 25 آبان 95
چاپ دهم: تاریخ انتشار 13 مهر 98
چاپ چهاردهم: تاریخ انتشار 9 مرداد 96
چاپ پانزدهم: تاریخ انتشار 1 آبان 98
چاپ سی و دو: تاریخ انتشار 29 مرداد 99
چاپ پنجاه: تاریخ انتشار 13 مهر 98
 
مشخصات چند چاپ ثبت شده با ترجمه الناز فرحناکیان:
چاپ اول: 2 اسفند 97
چاپ هشتم: 13 مهر ماه 98
چاپ بیستم: 17 آذر 98
چاپ چهل‌ودو: 25 بهمن 97
 
بررسی همین اطلاعات کافی است تا بفهمیم چه اتفاقات عجیب و غریبی در صنعت نشر ما رخ می‌دهد! جذابیت موضوع باعث شد تا کمی جلوتر بروم و وضعیت سایر آثار این مترجم (فرناز تیمورازف) را بررسی کنم که در این بررسی‌ها متوجه شدم که دو کتاب دیگر این مترجم در این نشر نیز، وضعیتی مشابه «مردی به نام اوه» دارد.

به هر حال بیان کردن جزئیات این اتفاق می‌تواند زوایای تازه‌ای از این معضل را نشان دهد تا با بیان چنین مشکلاتی از باب شدن اینگونه رفتارها از سوی ناشران با مترجمان جلوگیری شود.

ما در ایبنا این فرصت را برای ناشر و دو مترجم کتاب درنظر گرفتیم تا با توجه به اتفاقات ذکر شده، در صورتی که تمایل به صحبت داشتند، توضیحات در این رسانه منتشر شود. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها