جمعه ۶ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۵۱
چرا جشنواره ملی کاما مهم است

کارشناس حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی می‌گوید: جشنواره ملی کاما با تمرکز بر نویسندگان دارای معلولیت این ظرفیت را دارد که در صورت کاربست یک راهبرد رسانه‏‌ای جامع و در تعامل و هم‌افزایی با نهادهای فرهنگ‌ساز در این راستا گام بردارد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، حسین عبدالملکی، کارشناس حوزه ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره ملی کاما: «جشنواره ملی کاما (کتاب افراد معلول ایران)» با تجربه برگزاری نخستین دوره خود در 5 آذرماه سال جاری، از تجمیع دومین جشنواره «کتاب نابینایی و کم ‌بینایی» و سومین جشنواره «انتخاب بهترین کتاب در حوزه معلولان» متولد شده است.

نظر به اهمیت روزافزون مؤلفه‏‌های فرهنگی و به‌طورکلی ساحت فرهنگ در حوزه مطالعات و پژوهش‏‌های مربوط به افراد با نیازهای ویژه در سه دهه اخیر و عدم توجه کافی و وافی به بُعد فرهنگی در این حوزه در داخل کشور، این جشنواره می‌‏تواند به‌عنوان یک اقدام فرهنگی قابل‌توجه و گامی رو به جلو در این زمینه محسوب شود.
 
به دلیل عدم توجه کافی به حوزه افراد دارای معلولیت و عدم فراهم‌سازی زیرساخت‏های لازم در راستای دسترسی عادلانه به منابع و ایجاد فرصت‏های برابر در این حوزه، توجه به بُعد فرهنگی و ازجمله برگزاری چنین جشنواره‌‏هایی در سطح ملی ضرورتی دوچندان می‌‏یابد؛ چراکه شرایط حساس و ویژه این قشر و تبعیض‏‌های فراوان موجود در زمینه‌‏های مختلف، اقتضائاتی را می‏‌طلبد، که از رهگذر نگاه فرهنگی به این حوزه قابل دستیابی است. 

به‌طورکلی، جشنواره ملی کاما حول سه محور کلی «آثار نویسندگان دارای معلولیت»، «آثار منتشره در زمینه معلولین» و «نشر بریل» سامان یافته است.

در این مجال برآنم که کارویژه‌‏ها و در نتیجه ابعاد و چرایی اهمیت این جشنواره را از چند منظر مختلف البته به شکل بسیار مختصر بیان کنم.

الف: نویسندگان دارای معلولیت به‌عنوان نقطه ثقل این جشنواره، در چند دهه اخیر کتاب‏‌های فراوانی را تألیف یا ترجمه کرده و روانه بازار نشر کرده‏اند. کتاب‏هایی که پژوهش‏های گران‌سنگ و حتی بعضاً به‌عنوان منبع مرجع برخی رشته‏ها به شمار می‌‏رود.

وجه مهم قضیه آنجاست که این افراد برای نگارش یا ترجمه کتاب متناسب با معلولیت شان به سبب نبود فرصت‏‌های برابر، عدم دسترسی به منابع و بسیاری مسائل دیگر با مشکلات و دشواری‌‏های بسیار فراوانی نسبت به یک نویسنده عادی روبه‏رو هستند و درنتیجه وقت، انرژی، تلاش و حتی هزینه بسیار بیشتری برای ترجمه یا نگارش کتاب خود باید متحمل شوند.

به‌عنوان مثال، دسترس‌پذیر بودن تنها یک تا پنج درصد منابع برای یک فرد نابینا کاملاً بیانگر سختی‏‌ها و دشواری‏‌های فراوان پیش‏روی یک نویسنده با آسیب بینایی در زمینه خلق یک اثر پژوهشی است. چنین موضوعی درباره سایر معلولین نیز به تناسب معلولیت شان صدق می‏‌کند.

اما این همه تلاش تاکنون در هیچ‌جا و رخدادی دیده نشده و مورد تأکید و توجه قرار نگرفته است. از این منظر، جشنواره «کاما» فرصتی برای ارج نهادن و تمرکز بر نشان دادن و بازنمایی ابعاد مختلف تلاش‏‌ها و زحمات این افراد همان‌طور که از اهداف جشنواره نیز مشخص است، محسوب می‏‌شود.

ب: از منظر دیگر، ارج نهادن به تلاش‏ نویسندگان معلول در قالب جشنواره کاما خود در آشناسازی بیشتر جامعه با این افراد مؤثر خوهد بود. آشناسازی آحاد جامعه با گروه‌‏های خاص اجتماعی و از‌جمله افراد دارای معلولیت و ایجاد تعامل دوسویه بین آن‏ها البته به شکلی واقع‌نگرانه، همواره چه در رویکردهای نظری و چه در الگوهای سیاستی در این زمینه مورد تأکید و توجه است. نگاه واقع‌نگرانه‏‌ای که در عین بازنمایی مشکلات و مسائل، توانمندی‏‌ها و قابلیت‏‌های این قشر را نشان داده؛ و باعث آگاهی‌افزایی در حیات اجتماعی شود.

از سوی دیگر، به دلیل عدم فرهنگ‌سازی و نبود آگاهی‏‌افزایی‏‌های لازم در جامعه، نوع نگاه به افراد دارای معلولیت با کلیشه‏‌ها، پیش‌داوری‏‌ها و برساخته‌‏های منفی بسیاری مواجه است؛ بنابراین، ایجاد بسترها و زمینه‏هایی برای بازنمایی توانمندی‌‏های افراد دارای معلولیت به شکلی محسوس و البته به دور از هرگونه شعارزدگی، می‌تواند علاوه بر تقلیل و زدایش برساخته‌‏ها و کلیشه‏‌های پیش‏‌گفته، در زمینه فرهنگ‌سازی و آگاهی‌افزایی بیشتر در جامعه و القاء یک نگاه واقع‌نگرانه نسبت به این افراد تأثیر بسزایی داشته باشد.

جشنواره ملی کاما با تمرکز بر نویسندگان دارای معلولیت این ظرفیت را دارد که در صورت کاربست یک راهبرد رسانه‏‌ای جامع و در تعامل و هم‌افزایی با نهادهای فرهنگ‌ساز در این راستا گام بردارد.  در واقع در قالب این جشنواره، حیات اجتماعی به جای مواجهه با کلیشه‌‏های متداول مربوط به معلولیت، با افرادی روبه‏‌رو می‏‌شود که در عین داشتن مشکلات و نقصان‏‌های جسمی و حسی، در حیات فرهنگی کشور با نوشتن یا ترجمه کتاب‏‌های مختلف سهیم و اثرگذار بودند.

به‌عبارت دیگر در این بستر، جامعه در فرآیند آگاهی‌افزایی خود و در قالب یک مکانیزم جانشینی‌سازی تدریجی، در زمینه افراد دارای معلولیت از یک فرد ناتوان به کنشگری تلاشگر و منشأ اثر رسیده و نگرشش اصلاح می‏‌شود.

نکته مهم آنجاست که همچنان نوشتن یا ترجمه کتاب عمدتاً به‌عنوان یک کار شاخص فرهنگی به حساب آمده و حضور و فعالیت معلولین در این حوزه و البته بازنمایی آن در قالب جشنواره کاما برای اصلاح نگرش جامعه از طریق فرهنگ‌سازی بسیار مؤثر خواهد بود. البته همچنان که در بالا ذکر شد، این تأثیرگذاری نیاز به یک کار رسانه‏‌ای فراگیر و توجه بیشتر به بُعد فرهنگ‌سازی جشنواره دارد.

ج: توجه ویژه به بُعد فرهنگ‌سازی و آگاهی‌افزایی در جامعه طبعاً ثمراتی را به همراه خواهد داشت. از یکسو با آشنایی بیشتر حیات اجتماعی با نویسندگان دارای معلولیت، جامعه نسبت به این افراد و آثارشان شناخت بیشتری پیدا کرده و دغدغه‏‌مندتر و همراه‏‌تر خواهد شد. این دغدغه‏‌مندی و همراهی حیات اجتماعی طبیعتاً حمایت‏‌های اجتماعی، مادی و معنوی مختلفی را به دنبال داشته و با یک سیاست‏گذاری صحیح می‏‌تواند موجبات استقبال بیشتر از کتاب‏‌های این افراد را به بار آورد و فروش بیشتری را برای کتاب‏‌های نوشته یا ترجمه شده توسط افراد دارای معلولیت رقم بزند.

بدون تردید ارتباط‌گیری حیات اجتماعی با نویسندگان دارای معلولیت و بالا رفتن امکان خرید کتاب‏‌های این افراد توسط گروه‏‌های مختلف از رهگذر آشنایی بیشتر، فرهنگ‌سازی و آگاهی‌افزایی در حیات اجتماعی قابل دستیابی است.

این موضوع زمانی اهمیت بیشتری می‏‌یابد که اساساً قریب به اتفاق نویسندگان دارای معلولیت از فروش پایین کتاب‏‌های خود و نبود حمایت‏‌های اجتماعی لازم همانند سایر کشورها شکوه داشته و حتی از این نکته فراتر اینکه به دلیل بالا بودن درصد بیکاری در بین افراد دارای معلولیت بسیاری از این نویسندگان از این راه امرار معاش می‌کنند.

از سوی دیگر تأکید بر فرهنگ‌سازی، زمینه‏‌های لازم را برای ایجاد حساسیت در بین نهادهای ذی‏ربط و دست‌اندرکار در این حوزه فراهم ساخته و در ملموس شدن و عینی شدن مطالبات و انتظارات نویسندگان دارای معلولیت برای این نهادها مؤثر خواهد بود.

بنابراین، توجه صحیح به فرهنگ‌سازی و آگاهی‌افزایی درباره نویسندگان دارای معلولیت در موازات ایجاد تدریجی حمایت‏‌های اجتماعی، مادی و معنوی برای این افراد، در ایجاد حساسیت و مملوس‌سازی موضوع برای نهادهای ذی‏ربط نیز بسیار راهگشا خواهد بود.

البته در این راستا باید چالش‏‌ها و مشکلات پیش‏روی نویسندگان دارای معلولیت به شکلی کارشناسی، رصد شده و در تعاملی هم‌افزا با نهادهای مربوط و دست‌اندرکار، راه‌حل‏‌ها و راهکارهای لازم به این نهادها ارائه، و البته پیگیری شود.

از این‏‌رو، برای حداکثرسازی نتایج و اثرات بُعد فرهنگ‌سازی و آگاهی‌افزایی و نیز بهبود شرایط نویسندگان دارای معلولیت، تشکیل کمیته‏‌ای برای حمایت از نویسندگان دارای معلولیت در ذیل دبیرخانه جشنواره را، لازم و ضروری می‏‌دانم تا در موازات ایجاد آگاهی در جامعه و نهادهای ذی‏ربط، مشکلات و چالش‏‌ها نیز شناسایی و البته با نگاهی کارشناسانه چاره‌اندیشی شود.

 در این میان، همراه شدن جامعه و افزایش تدریجی حمایت‏‌های اجتماعی از نویسندگان دارای معلولیت طبعاً بر بهبود انگیزه و امیدآفرینی و نشاط اجتماعی معلولین و به‌ویژه نویسندگان دارای معلولیت می‏‌افزاید. طبیعتاً ارتقاء امید اجتماعی در بین این افراد، در گام‏‌های بعدی به رشد و بالندگی کلیت حیات اجتماعی منجر خواهد شد؛ چراکه اساسً معلولین به‌عنوان بزرگ‏ترین اقلیت اجتماعی در هر جامعه به حساب می‏‌آیند.

د: علاوه بر نویسندگان دارای معلولیت، قرارگیری «آثار منتشره در زمینه معلولین» به‌عنوان یکی از بخش‌‏های مهم جشنواره دارای اهمیت قابل‌توجهی است. اساساً معلولیت و امور مترتب بر آن در ابعاد مختلف خود، به‌عنوان پدیده‏ای ظهور یافته و فراگیر در همه جوامع محسوب می‏‌شود که دارای زوایا و پیچیدگی‏‌های فراوانی است. از این‏‌رو برای بررسی، شناخت و واکاوی ابعاد مختلف آن، نیازمند یک رویکرد مطالعاتی بینا رشته‏‌ای است که در قالب حوزه «مطالعات معلولیت» (Disability studies) در کشورهای پیشرفته شکل یافته است و تمرکز آن بر ارائه دیدگاهی علمی در ابعاد مختلف معلولیت، حوزه معلولین و تعامل آن با جامعه در سطوح و زوایای گوناگون است.

امروزه رشته مطالعات معلولیت به‌عنوان یک شاخه آکادمیک بسیار مهم، در بسیاری از دانشگاه‌‏های آمریکایی و اروپایی تدریس شده، و پژوهش‌‏ها و مطالعات قابل‌توجهی را به خود اختصاص می‌‏دهد. این امر از آن‏‌روست که معلولین به‌عنوان بزرگ‏ترین اقلیت اجتماعی بخش مهمی از جامعه را تشکیل داده؛ بنابراین توجه جدی از رهگذر یک نگاه علمی و مطالعاتی را می‏‌طلبد.

یکی از مشکلات پیش‏روی حوزه معلولین در ایران، عدم شکل‏گیری حوزه مطالعات معلولیت است. چراکه توجه ویژه به ایجاد رشته و رسمیت‌بخشی به این حوزه مطالعاتی در دانشگاه‌‏های ایران، در شناخت بهتر ابعاد مختلف معلولیت، تبیین علمی مسائل، مشکلات و چالش‏‌های موجود و نیز ارائه راهکارها و راه‏حل‌یابی و چاره‌اندیشی برای مشکلات و تدوین سیاست‏‌های منسجم و علمی در این زمینه بسیار راهگشا خواهد بود.

جشنواره ملی کاما با تمرکز بر آثار منتشره در حوزه معلولین و معلولیت طبعاً در جمع‌آوری و معرفی منابع پژوهشی موجود در این حوزه گامی رو به جلو محسوب می‏‌شود و از این رهگذر می‏‌تواند برای بازشناسی این حوزه پژوهشی و آثار منتشر شده در زمینه آن و نیز آشناسازی و ایجاد حساسیت محافل علمی و نهادهای ذی‏ربط به این حوزه مطالعاتی و پژوهشی منشأ اثر باشد.

از این منظر، بدون تردید این بخش از جشنواره، آغازی برای توجه بیشتر به حوزه معلولیت پژوهی و معرفی، شکل‌یابی و ایجاد تدریجی رشته مطالعات معلولیت در دانشگاه‌‏های ایران همانند کشورهای پیشرو در این زمینه به شمار می‏‌رود.

شکل‌یابی این رشته نیز بر بهبود شرایط کلی حیات اجتماعی معلولین و ارتقاء کیفیت زندگی آن‌‏ها از رهگذر یک نگاه علمی و مطالعاتی مؤثر خواهد بود.

در پایان امید آن دارم که این جشنواره ضمن ارزیابی نخستین دوره برگزاری خود، در راه هر چه بهتر شدن گام برداشته، و به یک بستر فرهنگی مؤثر و کارا در حوزه افراد دارای معلولیت تبدیل شود.

همچنین امیدوارم که با تدوین یک پیوست رسانه‌ای مدون و جامع برای جشنواره و نیز درگیر کردن تعداد بیشتری از نهادهای مربوطه در دوره‌‏های بعدی، این جشنواره جایگاه اصلی خود را در این حوزه بسیار مهم ترسیم کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها