چاپ نخست کتاب «امام علي(عليهالسلام) در منابع اهل سنت» نوشته گروهي از نويسندگان، تهيه شده توسط مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، از سوي نشر دفتر عقل منتشر و روانه بازار كتاب شد. اين اثر با بهرهگيري از منابع متقن، به ويژه منابع اهل سنت، اوصاف و ويژگيهاي برجسته امام علي(ع) در قرآن و سنت نبوي(ص) را بررسي كرده است.
اداره كل پژوهش مركز پژوهشهاي اسلامي صدا و سيما، در ديباچه اين اثر مينويسد: «جز علي(ع)، مرد حق كيست؟ قرآن ناطق، عدل مجسم، حقيقت مسلم، راز عالم، سر آدم، امام برحق، وصي مطلق،... چه ميگويم!؟
ثناخوانياش چون تواند بشر
كه خلاق عالم ثناخوان اوست
او به فرموده قرآن، "نبا عظيم" و "صراط مستقيم" است، از "سابقون" است، وليالله اعظم، ختم نبوت خاتم، مكمل رسالت مرسل، عليم قرآن، تنزيل ناطق، برترين صادق، بهترين نعمت، نقطه بسمالله، نفس نبي، خيرالبشر و... است.
در منزلت منازل او تنزيل
جبريل و كتاب و محكمات و احكام
خوشتر آنكه چهره قرآن ناطق را در قرآن و نگاه راستگويان جست و جو كنيم.»
كتاب حاضر، در چهار فصل سامان يافته و به موضوعاتي نظير؛ علي(ع) در قرآن، علي(ع) در سخن پيامبر اسلام(ص)، سيماي امام علي(ع) از نگاه ديگران و علي(ع) و خلفا پرداخته است.
در بخشي از فصل دوم اين اثر، رواياتي دربارهشان و مقام حضرت علي(ع) از زبان پيامبرگرامي اسلام(ص) صادر شده كه به بعضي از آنها اشاره ميشود: علقمه از ابن مسعود نقل ميكند: نزد پيامبر بودم كه از علم حضرت علي(ع) سوال شد. پيامبر فرمود: «حكمت را 10 قسمت كردند؛ 9 قسمت آن را به علي و يك قسمت آن را به ديگران دادند و علي(ع) به آن يك قسمت هم عالمتر است از ديگران».
حاكم نيشابوري از پيامبر اكرم(ص) نقل ميكند كه حضرت فرمود: «من شهر علمم و علي در آن شهر است؛ پس هركس اراده كند علم را، بايد از در آن وارد شود»؛ يعني هركس بخواهد به علوم من دست يابد، بايد از راه علي(ع) وارد شود.
ابوليلي غفاري گفت: شنيدم كه رسول خدا(ص) فرمود:«به زودي بعد از من فتنهاي (آشوبي) به پا ميشود. پس هرگاه چنين شد، ملازم و همراه عليبن ابيطالب(ع) باشيد. به درستي كه او نخستين كسي است كه به من ايمان آورده است و اولين كسي است كه در قيامت با من مصافحه ميكند (دست ميدهد). او راستگويي بزرگ است. او فاروق اين امت است (فاروق يعني تفكيك كننده بين حق و باطل) و سخن و فعل او فصل ختام بين حق و باطل است. وجود شريفش محك و معيار حق و باطل است كه هر جا او باشد، حق و هركس با او نباشد، باطل است. او يعسوب(محور) مومنان است.»
پيامبر از خانه زينب، دختر جحش، خارج شد و به خانه ام سلمه (همسرش) آمد. آن روز نوبت ام سلمه بود كه پيامبر در خانهاش باشد. پس از مدتي حضرت علي(ع) آمد. پيامبر فرمود: «اي ام سلمه! او را دوست بدار. گوشت او از گوشت من است، خون او از خون من و او صندوق علم من است (مركز و خزينه علم من است). گوش كن و شهادت بده؛ به درستي كه او ميجنگد و با ناكثين (ناكث از نكث ميآيد؛ يعني پيمانشكن و منظور، طلحه و زبير و عايشهاند كه جنگ جمل را به راه انداختند) و با قاسطين (قاسط از قسط ميآيد؛ قسط دو معناي متضاد دارد. قسط مساوي با عدل و همچنين مساوي با ظلم است و در اينجا منظور ظالمان امت است و همان معاويه و اهل شام را شامل ميشود كه جنگ صفين را به راه انداختند) و با مارقين (در اينجا منظور خوارج نهروان هستند كه جنگ نهروان را برپا كردند). بعد از من، او در هم شكننده دشمنان من و احيا كننده سنت من است. [اي ام سلمه!] گوش كن و شهادت ده (شاهد باش). اگر بندهاي [از بندگان خدا] عبادت كند خداوند را هزار سال و هزار سال و هزار سال در بين ركن و مقام [در مكه] و ملاقات كند خداي را در حالي كه بغض علي و عترت من در او باشد، خداوند او را در قيامت به رو در جهنم ميافكند.»
جابربن عبدالله انصاري ميگويد: نزد رسول خدا(ص) بوديم كه علي(ع) از راه رسيد. رسول خدا(ص) فرمود: «به آن خدايي كه جانم به دست اوست، اين (علي) و شيعيانش، تنها و تنها ايشان، رستگاران روز قيامتند.»
پيامبر خدا فرمود: «اي علي! خداي تعالي تو را و ذريهات و فرزندانت و خانهات و شيعيانت و دوستان شيعيانت را آمرزيده است.»
رسول خدا(ص) فرمود: «هر كه مرا اطاعت كند، خداي را اطاعت كرده و هر كه مرا نافرماني كند، خداي را نافرماني كرده است و هر كه علي را اطاعت كند، مرا اطاعت كرده و هر كه علي را نافرماني كند، مرا نافرماني كرده است.»
آن حضرت در جايي ديگر فرمود: «حق علي بر مسلمانان، حق پدر بر فرزندان است.»
اينها گوشهاي از درياي فضائل و منقبت و جايگاه مولاي متقيان عليبن ابيطالب(ع) است كه از منابع اهل سنت نقل شد.
چاپ نخست کتاب «امام علي(عليهالسلام) در منابع اهل سنت» در شمارگان 2000 نسخه، 134 صفحه و بهاي 22000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما