دوشنبه ۷ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۵:۳۴
رويكرد واقع‌گرايانه به پويايي تاريخ ‌نگاري انقلاب مي‌انجامد

به گفته عضو هيأت علمي دانشگاه لرستان، انقلاب اسلامي به عنوان واقعه و فرايندي است كه در اذهان عمومي، جهانيان را از دو منظر سلبي و ايجابي به خود معطوف كرده و كتاب‌هاي بي‌شماري درباره آن به رشته تحرير درآمده است. به همين دليل پويايي آن بايد با رويكرد واقع‌گرايانه و به دور از هر گونه حب و بغض مورد مطالعه محققان باشد._

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر «ابوالفضل رضوي» در همايش تاريخ‌‌نگاري انقلاب اسلامي در مقاله‌اي با عنوان «ماهيت و مناسبت‌هاي تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي» گفت: «از جمله ويژگي‌هاي انقلاب اسلامي كه تا حد زيادي آن را از ساير انقلاب‌هاي جهان متمايز مي‌كند، وجه ديني آن به جاي وجه ايدئولوژيك و ماهيت مردمي آن در عوض كاركردهاي صرف حزبي است.»

مدرس و عضو هيأت علمي دانشگاه لرستان كه در تالار سوره حوزه هنري سخن مي‌گفت با اشاره به تاريخ‌نگاري گفت:‌ «تاريخ‌نگاري تابع تلقي مورخان درباره تاريخ است و بينش و نگرش مورخان در اين تلقيات تأثيرگذار است اما بايد به خاطر داشت كه نه انقلاب متعلق به گروه يا حزب خاصي بوده است و نه تاريخ‌نگاري آن با برداشت‌ها و تفاسير خاص نمود علمي پيدا مي‌كند.»

وي افزود: «تحليل انتقادي و علمي اين حركت مردمي در طي سه دهه‌اي كه از تحقق انقلاب اسلامي مي‌گذرد نيازمند متدلوژي و رهيافت‌‌هاي متقني است كه ضمن واقع‌گرايي، مفيد به وضعيت جامعه بوده و در برنامه‌ريزي‌هاي كلان نظام تأثيرگذار باشد.»

وي به تاريخ‌نگاري آگاهانه اشاره كرد و گفت:‌ «تاريخ‌نگاري به عنوان درك آگاهانه و مستقل بر تاريخ با روزنامه‌نگاري و برداشت‌هاي ژورناليستي از گذشته و حال متفاوت است و تحميل رويكرد و ديدگاه ژورناليستي به تاريخ‌‌نگاري غيرقابل اغماض است.»

اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: «ديدگاه غير ژورناليسي به تاريخ‌نگاري غير قابل اغماض و نكته‌اي است كه متأسفانه امروزه زيادي به چشم مي‌خورد و بعضا متخصصان تاريخ نيز به هر نحوي به آن ميل پيدا كرده‌اند.»

وي افزود: «توصيف در بحث تاريخ‌نگاري هنگامي  كه متناظر و متوازن با نگرش و تلقي‌هاي عمومي جامعه باشد، جايز نيست. هر چند  تحقيق، توصيف و تحليل متكثرتر باشد هموار كردن زمينه‌هاي شناخت موضوع مفيدتر است.»

اين پژوهشگر و محقق يادآور شد: «اين تكثير هنگامي مفيد است كه مبتني بر واقعيت باشد و به اصطلاح آمال و منافع خويش را به نام گذشته مورد تأكيد و تفسير قرار ندهيم.»

وي پيشنهاداتي در تاريخ‌نگاري انقلاب ارايه كرد و گفت:‌ «تاريخ‌نگاران بايد كوشش كنند تا از ارايه الگوهاي ثابت و منفصل پيرامون تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي دوري گزيده و به برداشت‌هاي سيال و زمان‌مندي كه همه به علم تاريخ و هم آرمان‌هاي انقلاب مجال بالندگي مي‌دهد نيز اهتمام داشته باشيم.»

وي افزود:‌ «نگارش تاريخ انقلاب با سليقه و رويكرد تعريف شده به شرط اين كه عملي شود مشكل آفرين نيست اما تاريخ‌نگاري انقلاب به مفهوم شناخت تاريخ انقلاب و تحليل آن با افق نگرش موجود جامعه به طرفي كه راه را بر جريانان‌هاي مخالف ببندد مشكل‌آفرين است.»

اين محقق و پژوهشگر يادآور شد: «انقلاب اسلامي يك حادثه نبود كه به عنوان مثال در 22 بهمن‌ماه 1357 محقق شده و پايان يافته باشد، انقلاب اسلامي يك فرايندي بود كه از مجموعه حوادثي تشكيل شده كه حادثه 22 بهمن يكي از آن‌هاست.»

وي افزود: «شناخت اجراي حادثه‌اي اين فرايند در قالب واحدي امكان‌پذير است كه درك ثابت و ارايه برداشت‌هاي يكسان از آن عملا امكان‌پذير نيست. طبيعي است كه اگر اخلالي بر تحقق چنين امكاني داشته باشيم مانع از بالندگي تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي خواهيم بود.»

وي همچنين افزود: «انقلاب به عنوان يك مالكيت و يا همان روند در قالب تاريخ‌نگاري مي‌گنجد انقلاب به عنوان يك حادثه تنها شأنيت تاريخي دارد، ولي شأنيت و موضعيت تاريخ‌نگارانه ندارد.»

«رضوي» يادآور شد: «تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي تابع درك و برداشتي است كه در درجه نخست جامعه در برابر انقلاب اسلامي دارد آنگونه كه هرودوت به عنوان تاريخ‌نگار در نظر داشته است مي‌تواند بهترين عرصه براي تحقيق و پژوهش باشد. همچنين تحليل علمي و برداشت تاريخ‌نگارانه به روزتر باشد در تاريخ‌نگاري بهتر است.»

همايش دو روزه «تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي» به همت موسسه خانه كتاب از صبح روز گذشته (ششم ارديبهشت ماه) در تالار سوره حوزه هنري آغاز شده و تا عصر امروز ادامه دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط