چاپ اول كتاب «اسوه مرجعيت (ويژهنامه آيتاللهالعظمي بروجردي)» با گردآوري و تدوين ابراهيم ابراهيمپور، از سوي انتشارات دفتر عقل منتشر و روانه بازار كتاب شد.
آيتالله سيد حسين بروجردي ماه صفر سال 1292 هجري قمري در بروجرد ديده به جهان گشود. نسب شريف ايشان با 30 واسطه به دومين پيشواي شيعيان، حضرت امام حسن مجتبي(ع) ميرسد. بيشتر نياكان و بستگان ايشان از دانشمندان و فقهاي بهنام شيعه بودند و بعضي از آنان از مراجع بزرگ زمان خود به شمار ميرفتند، نظير؛ مجلسي اول، ملاصالح مازندراني، سيدمحمد بروجردي (از فقيهان معروف قرن يازدهم هجري قمري)، علامه مجلسي (نگارنده كتاب شريف بحارالانوار) و سيد محمدمهدي بروجردي (علامه بحرالعلوم).
در بخشي از ديباچه كتاب درباره شخصيت اين مرجع بزرگوار آمده است: «در سپهر مذهب تشيع، ستارگان پرفروغي درخشيدهاند. يكي از آنان كه خوش درخشيد و توانست در مدتي اندك، به مقام تدريس و استادي در حوزه علميه قم برسد و در پرتو تدريس او عالمان وارستهاي به جهان اسلام تقديم شود؛ آيتاللهالعظمي سيد محمدحسين بروجردي بود. وي با قدرت و نفوذ معنوي خود، از سويي وحدت مرجعيت را در شيعه تداوم بخشيد و از سوي ديگر، با رويكردي نوين به جهان اسلام، توانست نظر عالمان را به بزرگترين مركز علمي جهان تسنن، يعني "الازهر" مصر جلب كند و بدين وسيله، پايهگذار تفكر وحدت مسلمانان شد. مفتي بزرگ الازهر، شيخ شلتوت، براي نخستينبار در جهان اسلام فتواي به رسميت شناختن مذهب تشيع و جواز عمل براساس فقه شيعه در كنار ديگر مذاهب چهارگانه اهل سنت را براي مسلمانان صادر كرد.»
آيتالله بروجردي در دوران عمر پربركت خود، در زمينههاي علمي، اجتماعي، سياسي و عمراني، خدمتهاي بسيار ارزندهاي براي ايران و جهان اسلام انجام داد و با رونق بخشيدن به حوزه علميه قم و مقام مرجعيت، نام شيعه جعفري را در محافل علمي جهان اسلام پرآوازه ساخت.
در بخشي از پيشگفتار كتاب آمده است: «او توانست با شيوه استنباط خود از منابع فقه، تحول عظيمي در حوزههاي علميه جهان تشيع بهوجود آورد. ايشان با ايجاد زمينههاي وحدت اسلامي و تكيه بر نقاط مشترك بين شيعه و ديگر فرقههاي اسلامي، براي نخستينبار در سطحي گسترده توانست هويت درخشان مذهب شيعه را در سرزمينهاي ديگري همچون مصر بازشناسي كند.»
كتاب حاضر در 9 فصل به ابعاد مختلف زندگاني وي پرداخته و نمايي كلي از شخصيت وي را ارائه ميكند.
عنوان فصل اول «زندگينامه آيتالله العظمي بروجردي» است و در آن نويسنده توضيحاتي درباره تولد، نسب، نياكان دانشمند وي، آغاز فراگيري دانش و معرفت، سكونت در نجف، بازگشت به بروجرد، اوضاع حوزه علميه قم، حضور ايشان در قم و تحولات حوزه علميه قم ارائه ميدهد.
پس از رحلت آيتالله شيخ عبدالكريم حائري يزدي در بهمن 1315 هجري شمسي، سه تن از مجتهدان بزرگ و شاگردان آن عالم رباني؛ آيات عظام سيدمحمد حجت تبريزي، سيد صدرالدين صدر و سيد محمدتقي خوانساري، به طور جمعي، سرپرستي حوزه را به عهده گرفتند و مانع از هم پاشيدن آن شدند.
با ورود آيتالله بروجردي در 1323 هجري شمسي به قم، شوراي سرپرستي حوزه، مسووليت حوزه را به ايشان واگذار كرد و ايشان به مدت شانزده سال، در كنار رهبري جهان تشيع، توانست دگرگونيهاي مهمي در حوزه پديد آورد كه از آن جمله به جنبش تأليف، تصنيف و ترجمه ميتوان اشاره كرد.
«ويژگيهاي علمي»، عنوان فصل دوم كتاب است كه موضوعاتي نظير؛ استادان آيتالله بروجردي، دامنه معلومات، «ابتكار، نه تقليد»، حافظه قوي، عوامل درخشش وي، روش تدريس و ديدگاههاي فقهي، ديدگاه ايشان در مورد ولايت فقيه و آثار علمي آيتالله فقيد را دربر ميگيرد.
در فصل سوم كتاب، نويسنده «ويژگيهاي اخلاقي» اين مرجع بزرگ را چنين برميشمارد: «توجه به نماز، اهميت دادن به روزه، مداومت در خواندن قرآن مجيد، سوگواري در ماتم امام حسين(ع)، ساده زيستي، توجه به ستمديدگان، سخاوت، نظم در برنامه زندگي، توجه به جوانان، اراده قوي، صراحت كلام، هوشياري نسبت به القاي شبهههاي فرهنگي، آگاهي از نقاط ضعف مسلمانان و نقاط قوت غربيها، توجه ويژه به كاركرد فرهنگي در خارج از كشور، واقعنگري، مبارزه با خرافات، هوشياري در صدور حكم شرعي و مبارزه با عوام زدگي.
«فعاليتهاي سياسي و اجتماعي» عنوان فصل چهارم اين اثر است كه به پشتيباني وي از شخصيتهاي مبارزي نظير؛ حضرت امامخميني(ره)، آيتالله كاشاني و شهيدان سيدحسين امامي و نواب صفوي اشاره ميكند.
در كتاب «بررسي و تحليل از نهضت امامخميني(ره)»، نوشته سيدحميد روحاني آمده است: «بعضي از افاضل حوزه نجف از مرحوم شيخ محمدتقي بروجردي نقل ميكردند كه مرحوم آيتالله بروجردي كراراً ميفرمود: قصد دارم كه در موقعيت مناسبي، زير بازوي جواني را بگيرم كه براي اسلام و مسلمين ميتواند مثمر ثمر باشد و اشاره به امامخميني(ره) كرده بودند.»
از ديگر عناوين اين فصل ميتوان به برخورد آيتالله بروجردي با حكومت پهلوي، جلوگيري از اجراي نقشههاي شوم رژيم، مخالفت با لوايح ششگانه ستمشاهي، مخالفت با تغيير خط فارسي به لاتين، مخالفت با آتشپرستي، رد كردن كمك مالي شاه، واكنش در برابر بيبندوباري شاه، مبارزه با بيحجابي و تلاش براي وحدت جهان اسلام، اشاره كرد.
فصل پنجم كتاب به «خدمات فرهنگي و عمراني» آيتالله بروجردي ميپردازد كه شامل فعاليتهاي فرهنگي و فعاليتهاي عمراني ميشود. در عرض 16 سال مرجعيت ايشان، بالغ بر هزار مسجد و مدرسه ديني، كتابخانه، بيمارستان، دبستان، دبيرستان، حمام و ساير ابنيه خيريه و عامالمنفعه در ايران و عراق و لبنان و آفريقا و اروپا بنا شد.
«عروج ملكوتي» عنوان فصل ششم اين نوشتار است كه به مطالبي از قبيل واپسين شب حيات، بازتاب خبر درگذشت و آرامگاه آيتالله فقيد ميپردازد.
فصل هفتم اين اثر «آيتالله بروجردي از ديدگاه بزرگان» نام دارد. در شماره 43 و 44 مجله حوزه، از قول مقام معظم رهبري درباره شخصيت آيتالله بروجردي آمده است: «آيتالله بروجردي چون خورشيدي درخشان بر تعدادي از علوم اسلامي، بلكه برروشها و شيوههاي تحقيق در آنها و نيز بر فضاي عام حيات مسلمين در زمان خود و پس از آن پرتو افشاني كرد و هنوز علماي اسلام و جهان اسلام از تأثيرات مبارك آن عمر پرثمر و رياست و مرجعيت تامه پانزده ساله او متمتعاند.»
«برگزيده ادب فارسي» عنوان هشتمين فصل اين اثر است كه به دو قسمت متون ادبي و شعر تقسيم ميشود.
عنوان فصل نهم اين نوشتار، «همراه با برنامهسازان» است كه اين عناوين را شامل ميشود؛ برنامههاي پيشنهادي، پرسشهاي مسابقهاي، مسابقه من كيستم، پرسشهاي مردمي و پرسشهاي كارشناسي.
از منابع مورد استناد نويسنده در تدوين اين اثر ميتوان به كتابهاي قرآن مجيد، زندگاني آيتالله بروجردي، زندگاني امام حسين(ع)، بررسي و تحليل از نهضت امام خميني(ره) و پاسخهاي استاد به نقدهايي بر كتاب مساله حجاب(نوشته شهيد مرتضي مطهري) را نام برد.
چاپ اول كتاب «اسوه مرجعيت (ويژهنامه آيتاللهالعظمي بروجردي)» در شمارگان 1500 نسخه، 81 صفحه و بهاي 10000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما