چهارشنبه ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۷
ماجرای شهید دانشجویی که پهپاد ساخت

قاسمی می‌گوید: اصفهان در جنگ شهدای نخبه زیادی داشت از جمله دانشجوی شهید، مقیمی‌زاده که در جنگ پهپاد ساخته بود، اما متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم به درستی این شخصیت‌ها را به نسل جدید معرفی کنیم.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) مهر نوشت: رژیم بعث عراق در هنگامه‌ای به ایران حمله کرد که ایرانیان به‌تازگی از نظام جور رسته و مشغول ساماندهی نظام نوپای جمهوری اسلامی بودند. رژیم تا بن دندان مسلح عراق حمایت جامعه جهانی را نیز به‌همراه خود داشت که از انقلاب ضداستعماری ایران خشمگین بودند. به‌دلیل همین نابرابری در امکانات بود که آن هشت سال خون و سرب را سال‌های «دفاع مقدس» نامیدند. تک‌تک افرادی که در این هشت سال در جبهه‌ها حاضر شدند هرکدام یک «روایت» و یک «متن» هستند. تعداد نیروها و تعداد فرماندهان ایرانی حاضر در دفاع مقدس در مقایسه با تعداد کتاب‌های منتشر شده از خاطرات و روایت‌های جنگ نشان دهندۀ آن است که هنوز مراکز فرهنگی کار چندانی در زمینه تدوین تاریخ دفاع و تاریخ شفاهی نیروها نکرده‌اند.

سرشماری‌ها می‌گویند که استان اصفهان با ۶ درصد جمعیت کشور در زمان جنگ توانست ۱۱ درصد جمعیت رزمنده را به خود اختصاص دهد که بیشترین تعداد رزمندۀ دفاع مقدس را شامل می‌شود. به‌لحاظ تعداد فرماندهان نیز استان اصفهان جایگاه خاصی دارد. همچنین استان اصفهان بیشترین یگان و دو لشکر مهم در دفاع مقدس داشت که شامل لشکر ۱۴ امام حسین (ع) به فرماندهی شهید حاج‌حسین خرازی و لشکر ۸ نجف اشرف به فرماندهی شهید حاج‌احمد کاظمی بود.

همچنین در زمینۀ مهندسی نیز اصفهان چهرۀ درخشانی در جنگ تحمیلی داشت. سردار شهید مهندس سیدمحسن صفوی با تأسیس قرارگاه مهندسی صراط‌المستقیم، توانست شاهکارهایی را از خود برجای بگذارد. همین مسائل نشان می‌دهد که نهادهای فرهنگی در اصفهان باید تلاش ویژه‌ای را در حفظ و ثبت و مستندسازی حضور این فرماندهان و نیروها در سال‌های دفاع مقدس به خرج دهند.
خوشبختانه اکنون چند ناشر مهم در اصفهان به این مهم مشغول‌اند. انتشارات ستارگان درخشان یکی از این ناشران است که تاکنون کتاب‌های مهمی مانند مجموعه سه‌جلدی «شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس» را منتشر کرده است. با حسین قاسمی، مدیر این انتشارات گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه خواهید خواند.

اگر موافق باشید بحث را با معضل اصلی جامعه نشر کشور در این روزها آغاز کنیم. از پیش از کرونا مشکلات اقتصادی کشور و عدم ثبات در نرخ دلار باعث بالارفتن هزینه‌های چاپ و نشر شد. کرونا نیز معدود بازارها را از دست ناشران گرفت. انتشارات ستارگان درخشان با این وضعیت چه مواجهه‌ای داشته است؟
چند اتفاق باعث شد که گرانی‌ها به معضلی عمومی برای کشور بدل شود. شیوع کرونا هم باعث شد تا مشکلات اقتصادی پیش آمده بیش از پیش شود. تبعات منفی این مؤلفه‌ها روی اقتصاد کل جامعه اثر گذاشت و بالتبع بازار نشر هم از تب و تاب خود افتاد. به‌ویژه اینکه نمایشگاه کتاب تهران هم امسال برگزار نشد. طبیعی است که با کاهش قدرت خرید من، محصولات فرهنگی در اولویت تهیه قرار نگرفته و از سبد اقتصادی خانوار حذف شوند. این روند همیشه معمول بوده است. به‌طور کل همه ناشران کشور درگیر این مسئله هستند و ما هم مثل بقیه.

برنامه امسال شما چیست؟
برنامه‌های ما بر این مبنا قرار گرفته که تا پایان سال، ۳۵ عنوان کتاب را منتشر کنیم که شاید این تعداد بیشتر هم شود. اکنون چند کار درجه یک داریم که در مراحل نهایی چاپ هستند و تا چند ماه آینده روانه بازار می‌شوند.

استان اصفهان بیشترین نیروها و بیشترین فرماندهان را در دوران دفاع مقدس داشت. از نظر تاریخ شفاهی این نیروها چقدر کار انجام شده و چه میزان دیگر جای کار دارد؟
دربارۀ اینکه چقدر دیگر جای کار دارد باید بگویم که ما هرچه تلاش می‌کنیم، نمی‌رسیم. اینقدر سوژه‌ها و ظرفیت‌های نابی وجود دارد که تلاش ۵۰ انتشاراتی مثل ما با کار تمام وقت هم نمی‌توانند حتی یک دهم این پروژۀ عظیم را هم پوشش دهند. ظرفیت کار بسیار زیاد است اما متناسب با آن اتفاقات خوبی هم رخ داده است.

شهید مقیمی‌زاده زمانی به جبهه‌ها رفت که دورۀ کارشناسی را تمام نکرده بود؛ اما با کار و تحقیق توانست در آن دوران یک پهپاد بسازدما سال گذشته دو مجلد از کتاب‌های کارنامه عملیاتی لشکر امام حسین (ع) را منتشر کردیم به اسامی «اصفهان دارالشهدا» و «خط شیر». بقیۀ مجلدات هم در حال آماده‌سازی است و ان‌شاءالله سال آینده یک مجلد دیگر از این مجموعه هم آمادۀ انتشار شود. برای لشکر ۸ نجف هم دو کتاب آماده انتشار کرده‌ایم که ان‌شاءالله ظرف دو ماه دیگر در دسترس مخاطبان و علاقه‌مندان قرار می‌گیرد. اکنون این دو مجلد در مرحله نمونه‌خوانی‌اند. این پژوهش‌ها در موضوع کارنامۀ عملیاتی است.

در کنار مجموعه کارنامۀ عملیاتی، حوزۀ تاریخ شفاهی را هم به صورتی جدی پیگیری می‌کنیم. ان‌شاءالله امسال ۶ عنوان از مجموعه‌ای به نام سیمرغ را منتشر خواهیم کرد. این مجموعه درباره ۳۰ شخصیت از فرماندهان دفاع مقدس است که اصالتاً اصفهانی بودند اما خارج از اصفهان مسئولیت داشتند. از این مجموعه، کتابی به نام «مثل خودش» را پیشتر منتشر کرده بودیم که دربارۀ شهید حسین قجه‌ای است. این شهید بزرگوار فرماندۀ گردان لشکر ۲۷ حضرت رسول (ص) در تهران بود. کتابی هم دربارۀ شهید طیاره در دست انتشار داریم.

کتاب‌های تاریخ تولیدشده توسط انتشارات ستارگان درخشان، در حوزه‌های رویدادی، فردی و شغلی است. تاریخ‌های فردی مانند همین مجموعۀ سیمرغ درباره فرماندهان است. «رویدادی» هم به اتفاقات مهم می‌پردازد. به‌عنوان مثال هم‌اکنون مشغول کار روی مجموعه‌ای هستیم که دربارۀ بمباران و موشک‌باران شهر اصفهان است. تحقیقات جامع و کاملی در عرض دو سال شکل گرفت و کتاب اکنون در مرحلۀ ویراستاری است. انتشار این کتاب، اتفاق مهمی است؛ چراکه این چنین پژوهش‌هایی پیشتر سابقه نداشته است.

همچنین ما مدل تازه‌ای از پژوهش را به اسم «مستندکتاب» نیز آغاز کرده‌ایم. در این مدل ما هنگام تولید یک فیلم مستند، کتابش را نیز کار و منتشر خواهیم کرد. این مدل کار پیشتر در سطح کشور تجربه نشده بود. از این مجموعه مستندکتاب «گردان قاطریزه» را که مستندش از شبکه‌های ملی پخش شد، منتشر شده است. سوژه بمباران و موشک‌باران اصفهان هم پروژه‌ای در همین مجموعه است. از این دست سوژه‌ها پنج پروژه را در دست اقدام داریم که به زودی مستندکتاب «مهمان مامان» درباره شهید مسعود آخوندی نیز منتشر می‌شود.

ما دوره‌های نویسندگی را ویژه همسران شهدای گران‌قدر مدافع حرم برگزار کردیم تا خود این بزرگواران شروع به نوشتن کنند و آرام‌آرام دست به قلم ببرند و دربارۀ همسران خود بنویسندجنس دیگر کار دربارۀ فعالیت‌های گروهی است. مثلاً ما پروژه‌ای دربارۀ نیروهای تعاون سپاه داریم که حدود سه سال تحقیقاتش به درازا کشید. این کار دربارۀ بچه‌هایی است که در فضای جبهه، شهدا را به معراج می‌آوردند و فعالیت‌هایی در معراج داشتند و بعد پیکرهای مطهر را انتقال می‌دادند به شهرهای موطن آن شهدا و نحوۀ اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها و اتفاقاتی خاصی که برای آن‌ها می‌افتاد.

دربارۀ مدافعان حرم اصفهانی هم برنامه‌ای دارید؟
راجع به تنی چند از شهدای بزرگوار مدافع حرم مثل شهید عبدالمهدی کاظمی، کارهایی را در دست تولید داریم که در مرحلۀ بازبینی و ویرایش نهایی است. ما دوره‌های نویسندگی را ویژۀ همسران شهدای گران‌قدر مدافع حرم برگزار کردیم تا خود این بزرگواران شروع به نوشتن کنند و آرام‌آرام دست به قلم ببرند و دربارۀ همسران خود بنویسند. همچنین پروژه‌ای را نیز برای شهدای مدافع وطن هم تعریف کرده‌ایم که اکنون در مرحله انتخاب نویسنده است.

یک نکتۀ مهم درباره کتاب‌های شما این است که قابلیت جذب مخاطب عام را دارند. مانند سه کتابی که درباره شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس انجام دادید. این سه کتاب چگونه به مرحله انتشار رسیدند؟
محتوای این سه کتاب توسط بچه‌های بسیج مهندسین تولید شد. واقعاً کتاب‌های خاصی هستند دربارۀ برخی واقعیت‌هایی از دفاع مقدس که نزدیک بود به محاق فراموشی بروند. من در دانشگاه تا مقطع کارشناسی ارشد، رشته عمران را خوانده‌ام. ببینید ایجاد یک برج دیده‌بانی ۶۰ متری به‌راحتی آنچه بر زبان می‌آوریم نیست. طراحی و اجرای این برج‌ها در فضای جنگ و با تمام اتفاقاتی که برای یک منطقۀ عملیاتی ممکن است رخ دهد، صورت می‌گرفت.

ببینید اجرای پلی در سطح شهر، نهایت مشکلات و معضلاتی که در روند اجرا دارد، باد و باران است یا ترافیکی که در حین اجرا ممکن است رخ دهد؛ اما در زمان جنگ جنس اتفاقات یا خطراتی که برای یک پروژه ممکن است شکل بگیرد، تفاوت ماهوی دارد؛ از توپ و تانک و هواپیما و… گرفته تا چیزهای دیگر. در این فضا انجام‌دادن پروژه‌ها اهمیت زیادی دارد و دانش مهندسی زیادی را می‌طلبد.

انجام این پروژه‌ها در زمانه جنگ به‌ویژه پروژه‌ای مثل جادۀ خیبر یا پل بعثت، واقعاً از عجایب مهندسی در سطح جهان است.
در حالت عادی طراحی و اجرای یک پل در سطح شهر چقدر زمان می‌برد؟ ولی آنجا در شرایط جنگی ظرف پنج‌شش ماه یک پروژه را به انجام رسانده و کلاً فضای عملیات‌ها را تغییر می‌دهند. با جادۀ خیبر دسترسی‌هایی ایجاد شد که به‌راحتی دشمن نمی‌توانست تخریبش کند. این از عجایبی است که در دوران ما رخ داده اما متأسفانه ما به‌خوبی و درستی آن‌ها را منعکس نکرده یا برای نسل جدید روایت نکرده‌ایم.

حرف شما درست است. پس از این همه سال که از دفاع مقدس می‌گذرد، مجموعه سه جلدی «شاهکارهای مهندسی دفاع مقدس» از نخستین کتاب‌هایی بود که توانست عملیات‌های مهندسی در دوران دفاع مقدس را همراه با ابعاد فنی و تخصصی‌شان برای مخاطبان باز کند.
بله حرف شما درست است. تاکنون ماجرای تخصص‌ها در دفاع مقدس را روایت نکرده‌ایم. استاد بزرگواری در دانشگاه صنعتی اصفهان داشتیم به نام دکتر مهدی برنجکوب که متأسفانه دو سال پیش فوت کردند. ما وقتی که می‌خواستیم کنگره شهدای دانشجو را برگزار کنیم ایشان خیلی زحمت کشیدند و به ما کمک کردند. دکتر برنجکوب خودشان برای ما روایت کردند که زمانی که به جبهه رفتند دانشجو بودند. فرمودند که آن زمان ۵۰ واحد الکترونیک پاس کرده بودیم که عملاً چیزی به حساب نمی‌آمد؛ اما آن‌قدر تلاش و همت کردیم تا توانستیم دستگاه‌های ارتباطی دشمن را رمزشکنی کنیم. این انقلابی بود در فضای مخابرات زمان جنگ.

ما در پروژه مستندکتاب‌هایمان دربارۀه شهید حسین مقیمی‌زاده هم کار کردیم. ایشان نخبۀ علمی بود و زمان جنگ، پهپاد و موشک ساخت. شهید مقیمی‌زاده زمانی به جبهه‌ها رفت که دورۀ کارشناسی را تمام نکرده بود؛ اما با کار و تحقیق شاهکار کرد. او نشریه‌ای به زبان انگلیسی داشت که مقاله‌ای دربارۀ ساخت پهپاد در آن منتشر شده بود. او این مقاله را به یکی از دوستان رزمنده‌اش که زبان را عالی می‌دانست داد تا ترجمه کند و در میان تعجب همگان از روی همان مقاله یک پهپاد ساخت. ما چنین شخصیت‌های نخبه‌ای را داشتیم. حال عامۀ مردم به کنار، خود ما چقدر این بزرگواران را می‌شناسیم؟ متأسفانه اگر کار جدی نکنیم این شخصیت‌ها در دل تاریخ پنهان می‌مانند.

در حوزه دفاع اصفهان شخصیت‌های دیگری هم داشت که در زمرۀ نیروهای نظامی نبودند. مثلاً دکتر عبدالله جبل‌عاملی که در زمان جنگ رئیس میراث فرهنگی اصفهان بود. ایشان توانست مدیران فرهنگی جهان را به اصفهان بکشاند و اثرات بمباران‌های عراق روی اصفهان را که میراثی بشری برای جهانیان است، به آن‌ها نشان دهد. می‌گویند که این یکی از دلایلی بود که باعث شد تا فشار روی سازمان ملل برای صدور قطعنامه زیاد شود. آیا سراغ این دست از شخصیت‌ها هم رفته‌اید؟
حجم سوژه‌های ناب آن‌قدر زیاد است که شاید ما نتوانیم به‌طور کامل از پس این پروژه‌های سنگین برآییم. نمونه‌های شاخص زیادتری هم وجود دارند؛ مثلاً بحث دفاع پشت جبهه‌ها یعنی برنامه‌هایی که در شهرها اتفاق می‌افتاد. یک نمونه از این دست فعالیت‌ها برای پشتیبانی از جبهه‌ها، مرکزی بود که در دانشگاه اصفهان توسط شخصی به نام آقای یادگاری تأسیس شد. از دوخت لباس تا پخت نان و درست‌کردن ترشیجات در این مرکز انجام می‌شد. این مرکز حتی مهدکودکی نیز برای فرزندان بانوانی که در آنجا خدمت می‌کردند، تأسیس کرده بود و حتی مرکز سوادآموزی هم برای آن دسته از کارکنانی که سواد نداشتند، تأسیس شد. این مرکز فعالیت‌های جامعی داشت. تحقیقات ما برای مستندکردن این پروژه نیز نزدیک به سه سال طول کشید.

پایه‌گذاری تولید پهپاد و… از همین فضای دانشگاه‌ها شکل گرفته است. اگر ما روایت علمی دفاع مقدس و مجاهدت دانشجویان را تولید کنیم، خودش فرازی بزرگ و فوق‌العاده زیبا از دفاع مقدس خواهد شداصفهان شهدای خاصی دارد. برخی از آن‌ها مانند شهید حاج‌حسین خرازی و شهید ردانی‌پور و امثال این بزرگواران شناخته شده هستند؛ ولی شهدایی هم داریم که علی‌رغم مقام والا و همچنین زندگی‌های متفاوتی که داشتند، هنوز شناخته شده نیستند. به‌طور کل استان اصفهان ۲۴ هزار شهید داشته است و این یعنی ۲۴ هزار پروژۀ کاری برای ما. تقریباً چیزی حدود ۳۰۰ هزار رزمنده داریم و این یعنی ۳۰۰ هزار پروژه و ۳۰۰ هزار روایت. تازه این تعداد پروژه صرفاً برای اشخاص است و اتفاقات مهم که جای خود دارد. در خدمات پشت جبهه آشپزها، نجارها، مکانیک‌ها و حلبی‌کارهای بسیاری از استان اصفهان خدمت می‌کردند که می‌توان از دل خاطرات آن‌ها روایت‌ها و کتاب‌های شیرینی را کار کرد.

تفاوت اصلی انقلاب و دفاع مقدس ما با رخدادهای مشابه در نقاط مختلف دنیا و یا روایت‌های تاریخی در همین مؤلفه مردمی بودنش است...
بله و متأسفانه به‌راحتی نمی‌توان تمامی این روایت‌ها را پوشش داد. ما هم‌اکنون مشغول کار روی کتابی هستیم که دربارۀ یکی از اساتید بزرگوار در دانشگاه است. ایشان برای ما روایت کرده که در آمریکا دانشجوی مهندسی عمران بوده و لیسانس و فوق لیسانسش را از همین کشور اخذ می‌کند. انقلاب که می‌شود همه موقعیت و امکانات خود در آمریکا را رها کرده و به کشور باز می‌گردد. ابتدا به کردستان می‌رود و اسیر می‌شود. اینکه ایشان چگونه در کردستان از دست نیروهای کوموله توسط خدا رهایی پیدا کرد خود یک فصل بزرگی از خاطرات است. ایشان اکنون یکی از اساتید نخبه دانشگاه اصفهان است و مشغول به فعالیت علمی. از این جنس سوژه‌ها کم نیست؛ اما متأسفانه توان ما هم محدود است.

درباره بسیجیان، دانشجویان بسیجی و نخبگان بسیجی که برای دفاع از کشور در جبهه‌ها حاضر می‌شوند هم کار چندانی صورت نگرفته است!
ما حدود یک دهم آمار شهدای کشور را داریم و حدود یک دهم رزمنده‌ها را. آمار شهدای دانشجو در کل کشور قریب به ۵ هزار نفر است. آمار دانشجویان اصفهانی، حال چه کسانی که در خود اصفهان به تحصیل اشتغال داشتند چه در دیگر نقاط کشور، حدود ۳۸۰ نفر است. آمار شهدای دانشجویی که اصالتاً متعلق به شهرهای دیگر بودند؛ اما در اصفهان درس می‌خواندند هم حدود ۷۱۵ نفر است. نمونه شهدایی را هم داریم که در اروپا یا آمریکا درس می‌خواندند، اما همه‌چیز را رها کرده و برای دفاع به کشور بازگشتند.
آن زمان حدوداً ۱۷۰ هزار دانشجو در کل کشور داشتیم که از این تعداد ۵ هزار نفر شهید شدند. به‌عبارتی حدوداً از هر کلاس درسی در دانشگاه‌های کشور یک نفر شهید شده است. تقریباً آن زمان حدود یک سوم جمعیت دانشجویی کشور رزمنده شده بودند. برخی از آن‌ها اکنون استادان بزرگ دانشگاه‌ها هستند و کارهای بزرگی را انجام داده‌اند.

پایه‌گذاری تولید پهپاد و… از همین فضای دانشگاه‌ها شکل گرفته است. اگر ما روایت علمی دفاع مقدس و مجاهدت دانشجویان را تولید کنیم، خودش فرازی بزرگ و فوق‌العاده زیبا از دفاع مقدس خواهد شد. متأسفانه تاکنون کسی به آن سال‌های آتش و خون از این زاویه نگاه نکرده است. سوژه‌های بسیار نابی در دل این نوع نگاه وجود دارد. هرچند مبنای این دانشجویان همه عشق بود؛ اما در کنش‌شان، عقل جایگاه والایی داشت. آن‌ها واقعاً کار و تدبیر می‌کردند و همۀ کارها را با عشق انجام می‌دادند. منطقی نیست که دانشجویی با پاس‌کردن صرفاً ۶۰ واحد درسی پهپاد درست کند که سیستم‌های مخابراتی دشمن را رمزگشایی کند. فضایی که به این نخبگان در جنگ بها داد، اکنون دارد محصول خود را برمی‌دارد. مبنای این دستاوردها در توسعه موشکی کشور همان بهادادن‌ها به نخبگان در دوران دفاع مقدس است.

با کدام شرکت پخش کتاب کار می‌کنید؟
تاکنون کتاب‌ها را از طریق نمایندگی‌های خاص یا نمایشگاه‌های کتاب عرضه کرده‌ایم. اکنون مشغول رایزنی هستیم تا دوستان مختلف در این زمینه به ما کمک کنند. ما چند مرحله را برای کار در نظر گرفته‌ایم. مهم‌ترین مرحله برای ما این بود که کار قوی تولید کنیم و کیفیت کار را بالا ببریم تا بتوانیم جای خوبی در بازار باز کنیم. اکنون این مرحله به دوران ثمردهی و بازدهی رسیده است. البته اینها همه زحمت دوستان است. تلاش ما این بود که نوشته و متن و قلم و ویراستاری خوب را عرضه کنیم.

در زمینه ارائه اسناد هم انتشارات ستارگان درخشان خوب عمل کرده است.
نمی‌گوییم که کار ما ایراد ندارد؛ اما سعی کردیم تا کمترین ایراد را داشته باشیم. طراحان ما از بهترین طراحان کشورند. ما برنامه‌ریزی کردیم تا به این مرحله برسیم و کارهای خوبی داشته باشیم و بعد سراغ توزیع مناسب برویم. اکنون در مرحله مذاکره با شرکت های پخش معتبر کتاب هستیم. اگر کار خوب و معتبر نداشتیم شرکت‌های پخش رغبتی به همکاری با ما نشان نمی‌دادند.

به نظرم اگر کتاب‌های شما پخش مناسب شود و کتاب‌فروشی‌های معتبر تهران و قم و دیگر نقاط کشور داشته باشند، توانایی جذب مخاطب را خواهند داشت.
بله. تجربیات خوبی از این حوزه داریم. سال گذشته کتابی را در نمایشگاه کتاب دفاع مقدس در بندرعباس ارائه کردیم که علی‌رغم اینکه تبلیغ خوبی برای آن نشد و زمان برگزاری نمایشگاه هم خوب نبود؛ اما فروش فوق‌العاده‌ای داشت و ما از جمله ناشران پرفروش در آن نمایشگاه بودیم.

این تازه شروع کار ماست. کار خوب، توزیع خوب هم می‌خواهد؛ ولی اول باید این کار خوب باشد تا توزیع خوب شکل بگیرد. سعی کردیم این مرحلۀ اول را شکل دهیم. وقتی این دو کنار هم قرار بگیرد مخاطب و بازار مصرف شکل می‌گیرد. ما در کارها باید خودمان باشیم و خودمان را نشان دهیم. مشکلات البته روی ما اثر می‌گذارد. ما اگر بخواهیم به این فکر کنیم که اکنون کرونا هست یا بازار کاغذ خراب است و… نمی‌توانیم برنامه‌ها را پیش ببریم. باید مسیر را رفت هرچند ممکن است که سرعت کم شود. اگر بخواهیم منتظر کمک دیگران باشیم کار جلو نمی‌رود. بچه‌های ما علی‌رغم تمام محدودیت‌هایی که داریم دارند کارهای بزرگی انجام می‌دهند.

مخاطب دنبال کتاب خوب است و تاکنون کتاب خوب در این حوزه کمتر دیده است. مخاطب امروز اتفاقاً حماسه‌های دفاع مقدس را می‌خواهد؛ اما باید خوراک خوب را به آن‌ها داد.
ما و امثال ما خوب ارائه نکردیم. هجمه‌های تبلیغاتی دشمن زیاد است و ما باید بتوانیم محتوای مطلوب را ارائه کنیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها