دوشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۵
حسن‌زاده: در زنگ‌های انشا خودم را پیدا کردم

فرهاد حسن‌زاده، نويسنده در نشست «عصر تجربه» با بيان اين‌كه بسياري از انسان‌ها از شغلشان راضي نيستند، گفت: من نويسندگي را دوست دارم. البته این وضعیت عالي و ايده‌آل نيست، هنوز مستاجرم اما از نويسندگي لذت مي‌برم. در کودکی در زنگ‌هاي انشای مدرسه خودم را پيدا كردم.-

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، نشست «عصر تجربه»، عصر ديروز، 24 شهريور، با حضور فرهاد حسن‌زاده، نويسنده و شاعر و احسان عباسلو در سراي داستان بنياد ادبيات داستاني ايرانيان برگزار شد. 

حسن‌زاده در اين نشست با اشاره به وضعیت فعلي كار  و شغل در جامعه گفت: در جامعه فعلي، آدم‌ها از كاري كه انجام مي‌دهند، راضي نيستند. براي مثال فردي كه مهندسي شيمي خوانده، راننده آژانس شده است. به اين ترتيب سرجايش نيست اما من نويسندگي را دوست دارم. البته اين عالي و ايده‌آل نيست. من هنوز مستاجرم اما از نويسندگي لذت مي‌برم و نوشتن بالاترين لذت براي من است. 

نويسنده كتاب «هستي» ادامه داد: من پنجمين فرزند از خانواده‌اي هفت نفره بودم كه البته هيچكدام اهل مطالعه نبودند. من در زنگ‌هاي انشا مدرسه خودم را پيدا كردم. در اين ساعت‌ها با نگاه متفاوت به سوژه‌هاي تكراري، مي‌توانستم انشاهايي متفاوت از ديگران بنويسم. در سال 1355 عضو كانون پرورش فكري كودكان و نوجوان شدم و به دلیل كتاب‌هايي كه در كانون وجود داشت، دري به رویم گشوده شد. 

حسن‌زاده افزود: نخستين چيزهايي كه نوشتم، نمايشنامه‌اي به نام «نفرين آهو» بود كه يك هفته در سطح شهر اجرا شد كه البته انگيزه‌هاي بسياري به من داد. پس از آن شعر و داستان مي‌نوشتم. در سال 1350 با شروع جنگ، مهاجرت و كار براي كسب درآمد، از اين محيط دور شدم و اين دوري تا سال 1368 و به دنيا آمدن نخستین فرزندم ادامه داشت اما به دلیل این كه شب‌ها براي فرزندم داستان تعريف مي‌كردم، دوباره به اين محيط بازگشتم. در سال 1370 نخستين كتابم با نام «روباه و زنبور» منتشر شد. 

اين نويسنده كودك و نوجوان ادامه داد: در طول سال‌هايي كه مي‌نوشتم هميشه سعي داشتم هيچ وقت كاري را انجام ندهم كه ديگران كرده باشند. همواره در تلاش بودم هر قدمي كه برمي‌دارم نسبت به قدم پيشين متفاوت‌تر باشد. براي مثال كتاب «لنگه كفش بنفش»، داستان لنگه كفشي است كه جفت خودش را گم كرده و دنبال آن مي‌گردد تا آن را پيدا كند. اين داستان از موضوعي تكراري برخوردار است، اما با ديدي تازه مي‌توان داستاني متفاوت را براي كودكان به وجود آورد. من اين داستان را با چهار پايان نوشتم تا اگر مخاطب به نهایت دیگری در داستان علاقه داشت، در ادامه داستان پايان خود را بنويسد. 

نويسنده كتاب «حیاط خلوت» اظهار كرد: همه فكر مي‌كنيم نويسنده خداوند مطلق اثر و كتابش است؛ در حالي كه اين طور نيست. نويسنده راوي يك داستان در كتابش است و مي‌تواند مخاطبان را در اثرش شركت دهد. شنيدم در آرژانتين كتاب‌هايي وجود دارد كه نوشته‌هايش پس از 6 ماه ناپديد مي‌شود، با اين كار خواننده در اثر مشاركت مي‌كند. 

اين نويسنده درباره بومي‌نويسي گفت: من در آبادان متولد شدم كه فضا و حال و هواي خودش را دارد. در آبادان گرماي هوا، گويش، نوع شكل‌گيري شهر آبادان و حضور انگليسي‌ها در آن‌جا باعث شده ادبيات خاصي مرسوم شود. البته ادبيات غالب آن، ادبيات بوشهر و مردم بندرعباس بوده است. من در كتاب «هستي» كه البته توانسته ارتباط خوبي با مخاطب برقرار كند، از لهجه‌اي قابل فهم استفاده كردم كه نيازي به پانويس و زيرنويس نداشته باشد؛ مگر به ندرت، ولي طوري نوشته شده كه در جمله‎‌هاي بعد و قبل مفهوم كلمه به مخاطب رسانده شود. 

نويسنده كتاب «عقرب‌های کشتی بمبک» افزود: در بومي‌نويسي بايد توجه داشت كه سوژه داستان، به شما اجازه مي‌دهد كه داستان در چه مكاني مي‌تواند رخ دهد. گاهي داستان مي‌تواند در هر جاي ايران و حتي تهران رخ دهد، اما گاهي سوژه‌ها تنها برای همان مكان خاص است. براي مثال راه رفتن روي لوله نفت فقط ممکن است در فضاي آبادان رخ مي‌دهد. 

حسن‌زاده ادامه داد: تجربه ثابت كرده براي اينكه نويسنده‌اي بتواند به درستي فضاي يك اثر بومي را دربياورد، بايد حداقل يك سال در آن فضا زندگي كند. البته مي‌توان نام‌ها و فضاهاي مورد نياز را جست و جو كرد، ولی عمدتا كارهايي اين چنيني نچسب از آب درمی‌آید.

اين نويسنده درباره شخصيت‌پردازي در داستان توضيح داد: از نويسنده‌اي خواندم كه داستان مثل كوه يخي است كه يك هشتم آن روي آب و بقیه آن زير آب است. من در داستاني 50 شخصيت داشتم كه براي آن‌كه بتوانم شخصيت‌پردازي درستي از آن‌ها ارایه دهم، برايشان، شناسنامه‌اي را با نام، نام پدر، خصوصيات اخلاقي، علاقمندي‌ها و تكه كلام‌ها نوشتم. حتي در اين شناسنامه‌ها چيزهايي آمد كه در رمان استفاده نمي‌شد اما براي من مهم بود تا هر بار كه مي‌خواهم از شخصيتي بنويسم به آن رجوع كنم. 

حسن‌زاده ادامه داد: تجربياتم را مديون سختي‌هاي جنگ هستم كه در رشد و بلوغ من نقش داشت. من پس از مهاجرت به كارهاي مختلفي مثل بستني‌فروشي، سنبوسه‌فروشي و كار در كارخانه بافندگي پرداختم كه هر كدام سختي‌ها و مسايلي با خود به همراه داشت كه داستاني را در ذهن من شكل مي‌دهد. داستان از جايي به وجود مي‌آيد كه وضعيت عدم تعادل در زندگي پديد مي‌آيد. جنگ هم به همين شكل بود و براي هر آدمي كه در فضاي جنگ حضور داشت، حداقل يك داستان وجود دارد. 

اين نويسنده درباره مسايلي كه در كار كودك وجود دارد، گفت: يكي از سختي‌هاي كار كودك و نوجوان اين است كه بايد از خودت جدا شوي و به آن برسي. براي آن‌كه كاري براي كودكان نوشته شود، بايد نويسنده، از موقعيت خود به موقعيت كودك جا عوض كند. من در نوشتن كتاب‌هايم سعي مي‌كنم به دنياي كودكان و نوجوانان نزديكتر شوم. البته بايد توجه داشت كه كودكان زبان خودشان را دارند. بخشي از اين زبان درست نيست و براي زبان فارسي خطرناك است، اما بايد براي نزديك شدن به آنان از اين زبان نيز استفاده كرد. 

فرهاد حسن‌زاده متولد بیستم فروردین 1341 در آبادان است. او از نویسندگانی است که در تمامی حوزه‌های ادبی از داستان کودکان، نوجوانان تا رمان برای بزرگسالان کتاب نوشته است.

حسن‌زاده نوشتن را از دوران نوجوانی با نگارش نمایشنامه و داستان آغاز کرد. جنگ ایران و عراق و مهاجرت از آبادان باعث شد مدتی از نوشتن باز بماند، اما در سال1370 نخستین کتابش به نام ماجرای «روباه و زنبور» در شیراز چاپ شد و از آن پس به شکل حرفه‌ای قدم به دنیای نویسندگی در حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان گذاشت.

از حسن‌زاده تاکنون بیش از 60 اثر چاپ شده‌است. برخی از آثار او به زبان‌های انگلیسی، مالایی و چینی ترجمه و انتشار یافته ‌است. 

همچنین بر اساس بعضی از کتاب‌های او فیلم، انیمیشن و e-book تهیه شده‌است. «هستی»، «روزنامه‌ی سقفی همشاگردی» و «پری نازه دست درازه» برخی از آثار این نویسنده هستند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها