شنبه ۱ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۹
فرهنگ رنگین‌کمانی همدان در گذر تاریخ

جمعی از نویسندگان همدانی در میزگردی به نقد و بررسی کتاب «فرهنگ اصطلاحات عامیانه همدانی» پرداختند و از تاثیر فرهنگ معیار بر خرده‌فرهنگ‌ها و ضرورت ثبت و ضبط خرده فرهنگ‌ها سخن گفتند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) در همدان، در آخرین روز هفته کتاب، میزگرد نقد و بررسی کتاب «فرهنگ اصطلاحات عامیانه‌ی همدانی» به‌همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان در محل سالن کنفرانس این اداره‌کل برگزار شد. گزارش ایبنا از این میزگرد در ادامه از نظر مخاطبان می‌گذرد.

محمدرضا فروتن، معاون فرهنگی و مطبوعاتی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان همدان: هفته کتاب بهانه‌ای است که بیش از پیش به این پدیده انسانی که بالاترین دستاورد بشری در حوزه فرهنگ‌سازی و خلق و تولید است، مانوس باشیم. مسائلی در حوزه کتاب پیش آمده است، برخی آن را ناشی از مسائل اقتصادی می‌دانند؛ اما از نگاه متولیان فرهنگی مشکل از فرهنگ است. اینکه نتوانستیم کتابخوانی را در خانه‌های خود ترویج کنیم و کتاب را در دسترس همگان بگذاریم نشانگر این است که کتاب‌نخواندن یک مشکل فرهنگی است نه اقتصادی.

خانواده‌ها حاضرند هزینه‌های متفرقه زیادی را متحمل شوند اما کتاب را در سبد خانوار قرار نمی‌دهند و همیشه از وضعیت اقتصادی گله می‌کنند. هفته کتاب بهانه‌‌ای است تا تمامی دستگاه‌ها برای ترویج کتابخوانی و ارج نهادن به کتاب اهتمام داشته باشند. برای حل این مشکلات، راهکار این است که علاوه بر فرهنگ‌سازی، محتوا با کیفیت و کمیت بالا تولید شود و در دسترس همگان قرار گیرد. یکی دیگر از این راه‌ها برگزاری نشست‌های نقد و بررسی کتاب است.
 
 
امسال که جایزه قلم هگمتانه و اولین دوره کتاب سال استان را برگزار کردیم بین کتاب‌های سال 97 و 98 منتخبین را برگزیدیم، بیشترین برگزیدگان ما در میان تولیدات حوزه هنری استان و در قالب دانشنامه بود. امروز در این نشست به یکی از کتاب‌های تولیدی حوزه هنری در قالب دانشنامه با نام «فرهنگ اصطلاحات عامیانه‌ی همدانی» تالیف آقای «محمدعلی نوریون» می‌پردازیم. این کتاب در حوزه زبانی و فرهنگ عامه ما است. 

«محمدعلی نوریون»، نویسنده کتاب «فرهنگ اصطلاحات عامیانه‌ی همدانی»: این کتاب با همکاری و همیاری دوستان و پایمردی حوزه هنری استان همدان آماده شد. طرح این کتاب را از سال‌ها پیش در ذهن داشتم. این کتاب را به چند واحد مختلف ارائه کردیم از جمله سازمان اسناد اما نهایتا با همکاری حوزه هنری استان همدان این کتاب آماده شد. سال 1392 طرح اولیه کتاب به حوزه هنری ارائه شد. جلد اول کتاب 1395 و جلد دوم در سال 1398 منتشر شد. 

هدف ما گردآوری اصطلاحاتی بود که بخش زیادی از آن به بوته فراموشی سپرده شده بود و پاره‌ای هم امروزه به کار می‌رود و همانگونه که مقدار زیادی از این اصطلاحات از بین رفته و در دسترس ما نیست. احیانا در آینده نیز بسیاری از این‌ها از بین می‌رفت و به این گستردگی تا به حال کتابی چاپ نشده بود. این اثر هم می‌تواند کار کوچکی در نشان دادن فرهنگ بزرگ شهر ما باشد. 

یکی از علت‌های دیگری که ما را به انجام این کار تشویق کرد، این بود که زبان‌ها و گویش‌ها در حال تغییر هستند و فرهنگ‌ها نیز تغییر می‌کنند. شهر ما صد سال پیش از همه نظر متفاوت با امروز بوده است. گویش هم از صد سال پیش تغییر کرده است و مسلما 50 سال دیگر هم اینگونه که امروز هست نخواهد ماند. با توجه به اینکه که این گویش در حال تغییر است و از ماهیت اصلی‌اش دور می‌شود دلیل دیگری برای گردآوری این اصطلاحات یافتیم. زبان اصلی شهر همدان فارسی بوده است اما الان شرایط به گونه‌ای است که این زبان با ترکی و کردی و لری آمیخته شده است. 
 
 
ما فرصت را غنیمت می‌شماریم تا از نظرات، انتقادات و پیشنهادات دوستان در ویراست‌های بعدی این کتاب و دو جلد بعدی آن بهره بریم. دو جلدی که تاکنون منتشر شده است مربوط به اصطلاحات است، جلد سوم نیز به اصطلاحات می‌پردازد اما جلد چهارم متفاوت است و بخشی از آن اصطلاحات و بخش مهم‌تر آن ترانه‌های همدانی است، از نظر من آن بخش زیبایی و جذابیت و ارزش بسیار بیشتری نسبت به  بخش اصطلاحات داشته باشد.

ما بخشی از این ترانه‌ها و به ویژه ترانه‌های قالیبافان قدیم همدان را گردآوری کردیم. از عزیزانی که در این زمینه ترانه‌هایی را می‌شناسند که قابلیت درج در این دانشنامه را دارد تقاضا می‌کنیم آن را در اختیار ما بگذارند. وقتی ترانه‌های برخی از فرهنگ‌های دیگر را بررسی کردم حقیقتا دریافتم که ترانه‌های همدان بسیار حائز اهمییت‌تر هستند. ترانه قالیبافان دنیایی از هنجارها و فرهنگ‌ها و زیبایی‌های خاص را در خود دارد. 

میرهاشم میری، محقق، نویسنده (فرهنگ نامجای‌های همدان تا 1350)، ویراستار: با توجه به اینکه قبل از انتشار کتاب ویراستاری این اثر را بر عهده داشتم نقطه نظراتم را قبل از چاپ این کتاب به اطلاع آقای نوریون رساندم. با توجه به علاقه‌ای که به موضوع داشتم و دلبستگی‌هایم به آن سعی کردم به قول همدانی‌ها «روغن پاک کار کنم» و فکر می‌کنم از نحوه ویراستاری راضی بودند.

انتشار این کتاب به چند دلیل یک اتفاق فرهنگی بسیار خجسته برای همدان بود؛ مهم‌ترین دلیل آن این است که به مجموعه فرهنگ، گویش، واژه‌ها، لباس پوشیدن، غذاها و آداب و رسوم همدان را که در دسته خرده فرهنگ‌ها طبقه‌بندی می‌شود، می‌پردازد. ما یک فرهنگ معیار داریم که ابعاد ملی دارد و زیرمجموعه این فرهنگ معیار خرده فرهنگ‌هایی هستند که در مناطق مختلف وجود دارند. زبانشناسان می‌گویند زبان در درون خود به‌رغم یکسان بودنی که دارد، گونه‌های بسیار متفاوتی دارد که برخی از این گونه‌ها گویش‌ورانَش منظور همدیگر را درک نمی‌کنند. یکی از مهم‌ترین این‌گونه‌ها، گونه‌های اقلیمی و جغرافیایی است که گویش همدانی جزو این دسته قرار می‌گیرد. یعنی یک گویش اقلیمی که به منطقه خاصی متعلق است.

همدان به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصی که دارد همیشه محل رفت و آمد اقوام مختلف، پیروان مذاهب مختلف و ساکنان شهرهای مختلف بوده است و هیچ وقت یک فرهنگ بومی کامل و جامع در همدان شکل نگرفته است. ما در همدان موسیقی و لباس خاص نداریم. به یاد دارم زمانی که دانش آموز بودیم و به اردوهای کشوری می‌رفتیم می‌دیدیم از استان‌های مختلف با لباس‌های خاص خود و اجرای موسیقی خاصشان فرهنگ خود را به معرض نمایش می‌گذارند. اما ما هیچکدام از این‌ها را نداشتیم؛ ما آن زمان کَلَک می‌زدیم و دختران آشوری همدان را به عنوان فرهنگ همدان معرفی می‌کردیم در حالی که آن‌ها تنها بخش کوچکی از همدان بودند.
 
 
فرهنگ همدان در طول تاریخ یک فرهنگ رنگین کمانی بوده است به چندین دلیل این موضوع را بیان می‌کنم؛ در همدان پیروان مذاهب مختلف که گویش‌های خاص خود را داشته اند به مرور آمده‌اند و در همدانساکن شده‌اند، تاثیر خود را گذاشته‌اند و رفته‌اند از جمله یهودیان، آشوریان، ارمنی‌ها و حتی چند خانواده زرتشتی (که البته چون تعداد زرتشتیان کم بود تاثیر زیادی بر فرهنگ همدان نداشتند) در همدان زندگی می‌کردند. تاثیر آشوریان و ارمنی‌ها و یهودیان بر فرهنگ همدان ملموس و قابل رویت است.

دلیل دیگر اینکه اقوام مختلفی در همدان سکونت پیدا می‌کردند، برخی می‌آمدند و مدتی ساکن می‌شدند و می‌رفتند و برخی می‌مانند از این رو است که در همدان محله‌هایی را به نام اقوام مختلف داریم از جمله محله بختیاری‌ها، محله زندی‌ها، محله کَوره‌وندها، ورمزیار، کلپا( که به نوعی به قوم کلهر باز می‌گردد)، محله کبابیان (کُردهای کبابیانی که از دیواندره به همدان مهاجرت کرده بودند و حتی اکثر نام خانوادگی آن‌ها اردلان است که نام رایجی در بین کُردها است). 

زمانی که  کتاب «فرهنگ نامجاهای همدان تا سال 1350» را می‌نوشتم به نکته جالب‌تری رسیدم؛ در جای جای همدان کوچه‌هایی وجود دارد که به نام اهالی شهرهای دیگر نامگذاری شده است مثل کوچه نیشابوری‌ها، نراقی‌ها، اصفهانی‌ها، تبریزی‌ها، تویسرکانی‌ها، کشمیری‌ها ... . این نامگذاری‌ها به این معنا است که همدان به دلیل موقعیت جغرافیایی که حالت چهار راهی دارد، موقعیت تجاری ممتازی داشته و مردمان شهرهای دیگر و طوایف و مذاهب دیگر برای بهره‌گیری از موقعیت جغرافیایی به همدان می‌آمدند، به همین دلیل این رفت و آمدها به گونه ای شده که من الان به جرئت می‌گویم که نمی‌توانید در همدان کسی را بیابید که با اطمینان و سند و مدرک ثابت کند 6 نسل است که همدانی است.

وقتی که این موضوع را بررسی می‌کنیم متوجه می‌شویم عناصر بسیار زیادی در این فرهنگ وجود دارد؛ امروزه 5 طایفه با صلح و صفا در همدان زندگی می‌کنند؛ یعنی همچنان در همدان همگرایی قومی داریم. در همدان لرها، لک‌ها، کُردها، تُرک‌ها، فارس‌ها و عرب‌ها (تعداد ساکنان عرب بسیار کم است و تاثیر زیادی روی فرهنگ همدان ندارد) در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. حال عناصر گویشی این اقوام و عناصر باوری آن‌ها را در فرهنگ همدان می‌بینیم. اگر بیاییم و این اصطلاحات را زیر ذره‌بین ببریم، می‌بینیم که مشابه آن را آشوریان، ارمنی‌ها، لُرها، تُرک‌ها دارند. 

قاعده فرهنگ معیار بر یکسان‌سازی است. در حالیکه قاعده فرهنگ اقلیمی بر هویت قومی و جغرافیایی است؛ چون رسانه‌های ما، اعم از رسانه‌های دیداری، نوشتاری و شنیداری عموما با فرهنگ معیار و گویش معیار عرضه می‌شوند، این موضوع رفته رفته خرده فرهنگ‌ها را به نابودی می‌کشاند. ابتدا خرده فرهنگ‌ها را تضعیف می‌کند و خود را به عنوان فرهنگ برتر و گویش افراد شاخص و تحصیلکرده نشان می‌دهد و آن گویش‌ها رفته رفته به گویش عوام آن جامعه تبدیل می‌شوند. چون تحصیلکرده‌ها با عوام جامعه زیاد ارتباط ندارند یواش یواش آن را به تعطیلی می‌کشانند؛ البته این موضوع دارای حُسن و عیب است. عیب آن نابودی خرده فرهنگ‌ها است. باید این خرده فرهنگ‌ها را ثبت کرد تا ماندگار شود. زیرا این اصطلاحات صرفا متعلق به گویش نیستند از لابه‌لای آن‌ها طرز تفکر، عادات، اخلاقیات، باورها و چیزهای بسیار دیگری را می‌توان بیرون کشید. 

حُسن گسترش فرهنگ معیار این است که یکسان‌سازی ایجاد می‌کند. اگر در زمان قدیم در روستاهای دوردست غیر فارسی زبان، ساده‌ترین آموزش واژگان مانند واژه آب بسیار سخت بود، امروز رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی فرهنگ معیار را به عمقی‌ترین و دوردست‌ترین روستاهای غیرفارسی‌زبان می‌برد و دیگر برای نوآموزان مدارس مانند قبل سخت نیست.

این کتاب واژه‌نامه نیست، آقای گروسی واژه‌نامه همدان را کار کردند، چاپ اول آن سال 1369 منتشر شد، چاپ دوم سال 82-83 که من آن را ویراستاری کردم و چاپ سوم با تغییرات اساسی در سری دانشنامه همدان منتشر خواهد شد. اگر بخواهم بگویم که اصطلاحات چه ماهیتی دارد، می‌بایست از کنایه کمک بگیرم، کنایه در همه زبان‌ها و گویش‌ها وجود دارد. ما همه معنی «کله»، «بو»، «قرمه‌سبزی» و «میده» را می‌دانیم اما وقتی کنار هم می‌نشینند و به عبارت « کله‌اش بوی قورمه‌سبزی میدهد» تبدیل می‌شوند اگر ما قبلا این مجموعه را برای معنی خاصی نشنیده باشیم؛ دانستن معنی تک تک این ‌واژه‌ها برای درک معنا هیچ کمکی به ما نمی‌کند. 

بسیاری از عبارات بسیار زیبا هستند. ضرب المثل‌ها و کنایات در هر زبانی حاصل تجربه‌های عینی و عملی گویش‌وران آن زبان است. از آنجایی که خیلی از این اصطلاحات عامیانه است ممکن است واژه‌های رکیک زیادی هم در آن دیده شود. کاربرد اصطلاحات با زندگی عملی، نوع نگاه، نوع باور ارتباط تنگاتنگ دارد و حاصل تجربیاتی است که انسان‌هایی که آن را زیسته‌اند و به زبان آورده‌اند عملا به آن رسیده‌اند. 

انتشار این دو جلد را مبارک می‌دانم؛ اما در حوزه فرهنگ همدان کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد. مجموعه دانشنامه همدان که به همت آقایان حسینی(رئیس حوزه هنری همدان) و آقامحمدی( معاون فرهنگی حوزه هنری استان همدان) و حمایت آقای الهی‌تبار (معاون اسبق سیاسی امنیتی استاندار همدان) پی‌افکنده شده است؛ مجموعه‌ای ماندگار است که تا کنون 40 جلد از آن منتشر شده و پیش بینی می‌شود به بیش از 200 جلد می‌رسد. پیش‌بینی می‌کنم که پس از 10 سال از تولد این مجموعه به یک مجموعه شاخص و فاخر در حوزه فرهنگ همدان دست می‌یابیم.
 
 
تیمور آقامحمدی، محقق، نویسنده، معاون فرهنگی و هنری حوزه هنری همدان و دبیر دانشنامه استان همدان: اشتراکات فرهنگی همه را کنار همدیگر قرار می‌دهد و امکان تعامل را به همه ما می‌دهد و فرهنگ و تمدن و مشاهیر هر ملت مثل یک شناسنامه تاریخی است که به واسطه آن می‌توانیم به گذشته آن سرزمین آگاهی و اشراف پیدا کنیم. کتاب‌های تاریخ زیادی طی ادوار مختلف زمان نوشته شده است که برخی از آن‌ها تاریخ محلی بوده است. کتاب‌های بسیاری به تاریخ عمومی ایران پرداخته است و تاریخ‌های محلی مانند تاریخ مکه، تاریخ مدینه، تاریخ دمشق، اصفهان، یزد و بیهق به تاریخ‌های محلی توجه کرده‌اند زمانی که به این‌ها توجه می‌کنیم درمی‌یابیم این کتاب‌ها در باطن خود شرح و تفصیلی بر تاریخ‌های عمومی هستند. کمتر به تاریخ محلی یک بخش از جامعه پرداخته‌اند.

با وجود اینکه تهیه و تدوین دانشنامه استان همدان از رسالت‌های حوزه هنری استان همدان نیست اما با درک جای خالی این دانشنامه تصمیم به شکل‌گیری آن گرفته شد که با حضور اساتید حاضر در شورای علمی در حال انجام است. پیش بینی می‌شود این دانشنامه به بیش از 200 جلد برسد.

در آغاز شکل‌گیری دانشنامه مداخل مختلف را به صورت الفبایی استخراج کردیم. در کنار آن تصمیم گرفته شد که پیوست‌هایی هم برای آن در نظر گرفته شود. یکی از پیوست‌های بسیار مهم آن شناختنامه است؛ یعنی برای آنکه مواد و منابعی برای بخش دانشنامه اصلی خودمان در نظر بگیریم و تولید کنیم باید منابعی را در شناختانامه گردآوری کنیم.

در کنار آن پیوست‌های مختلف دیگری را اضافه کردیم. مثلا گفتیم کتاب «زندگی در سنگ» به بررسی هفت روستای سنگی همدان می‌پردازد کنار آن فیلمی از این روستاها تهیه شود. آلبوم‌های موسیقی، فیلم‌های مستند و مانند آن به عنوان پیوست دانشنامه  ثبت و ضبط می‌شوند. 

کتاب‌های چون تاریخ مطبوعات و تاریخ قهوه‌خانه‌های همدان در بخش شناختنامه قرار می‌گیرند. این کتاب از اولین پژوهش‌های راه‌یافته به دانشنامه استان همدان بود. اولین کتاب دانشنامه جلد اول کتاب فرهنگ اصطلاحات عامیانه همدانی بود. 

ثبت و ضبط گویش‌ها واقعا ضرورت دارد. وقتی از فرهنگ صحبت می‌کنیم اهمیت به دقایق و ساعت‌ها می‌رسد. هر چند در این زمانه گویش تهرانی سایر گویش‌ها را می‌بلعد. بر ما است که هر آنچه داریم را حفظ کنیم. وقتی آن را در هیئت کتاب نگهداری می‌کنیم یعنی خیالمان راحت است که سال‌ها و قرن‌ها خواهد ماند و امکان پژوهش بیشتری برای آیندگان ما دارد این است که ما واقعا سپاسگزار آقای نوریون هستیم که با پژوهش میدانی که از سخت‌ترین گونه‌های پژوهش است این کتاب را آماده کردند.

آقای نوریون بر زبان گفتار تاکید کردند، زبانی که در حال از بین رفتن و جایگزین شدن با گویش تهران است. پژوهش‌های میدانی زبان بسیار ارزشمند و در دانشنامه بسیار حائز اهمییت است. یکی دیگر از نقاط قوت این کتاب این است که صرفا به اصطلاحات همدانی اکتفا نکردند و اصطلاحاتی که کاربران همدانی از آن استفاده می‌کردند را هم در کتاب آورده‌اند و مشخص کرده‌اند که متعلق به همدان است یا غیر از آن. نظر بر این است پس از چاپ این مجموعه 4 جلدی، کتاب جداگانه‌ای به عنوان واژه‌نامه همدانی  تهیه و منتشر شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها