چهارشنبه ۶ مهر ۱۴۰۱ - ۰۸:۴۳
اپیکتتوس و شیوه‌های شاد زیستن

اپیکتتوس چه‌بسا بیش از سایر رواقیون در آن زمان، اهمیت زیادی به اصل کنترل رواقی قائل بود. از نظر وی، مهم‌ترین وظیفه انسان این است که بداند چه چیزی در کنترل او است و چه چیزی نیست.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، ترجمه کامران برادران: شاد بودن به چه معناست؟ آیا موقعیت‌ها و شرایط بیرونی برای ما خوشبختی می‌آورد؟ یا شاید یک حالت ذهنی و نحوه درک ما از این موقعیت ها و شرایط است که به شادی می‌انجامد؟ این‌ها سؤالاتی بود که توسط اپکتتوس، یکی از مهم‌ترین فیلسوفان رواقی، در پاسخ به این سؤال که «چگونه می‌توانیم واقعاً خوشبخت باشیم؟»، مطرح شده است.

حدود سال 50 پس از میلاد در شهر یونانی هیراپولیس، اپکتتوس به‌عنوان برده در خانواده‌ای ثروتمند به دنیا آمد. استاد رومی او به اپکتتوس اجازه داد تا مطالعه کند‌ که این امر او را به فلسفه آموزه‌های رواقی سوق داد.

هنگامی که اپیکتتوس در نهایت آزادی خود را در اواخر عمر به دست آورد، تدریس فلسفه را در رم آغاز کرد و به یکی از مهم‌ترین فیلسوفان و معلمان رواقی تبدیل شد که تا‌کنون زندگی کرده است. رواقی‌گری به فرهنگ فلسفی جدیدی دامن زد که ادراک انسانی را در مرکز دانش، شادی و آرامش واقعی قرار داد. اپیکتتوس چه‌بسا بیش از سایر رواقیون در آن زمان، اهمیت زیادی به اصل کنترل رواقی قائل بود. از نظر وی، مهم‌ترین وظیفه انسان این است که بداند چه چیزی در کنترل او است و چه چیزی نیست. به گفته وی، درک دوگانگی کنترل این است که بدانیم:
 
1. چیزهایی وجود دارد که شخص بر آن‌ها کنترل دارد؛ عقیده، اهداف، خواسته‌ها، واکنش‌ها، بیزاری‌ها، امور شخصی.
2. چیزهایی هست که آدم کنترلی بر آن‌ها ندارد. حالت‌های خارجی امور، طبیعت، بدن، دارایی، شهرت، واکنش‌ها و بیزاری‌های دیگران.
3. ما نمی‌توانیم هیچ چیز دیگری را کنترل کنیم، مانند رفتار دیگران با ما یا آنچه در مورد ما فکر می‌کنند.
4. برای شاد بودن، باید فقط روی چیزهایی که تحت کنترل خودمان هستند، یعنی واکنش‌ها و واکنش‌هایمان به موقعیت‌های دنیا تمرکز کنیم.
 
هنگامی که انسان بفهمد چه چیزی تحت کنترل اوست، می تواند تسلیم رویدادها و موقعیت‌های بیرونی شود که در جهان اتفاق می‌افتد. در موقعیت‌هایی که خارج از کنترل فرد است، تنها می‌توان کنش و واکنش او را به آن کنترل کرد. فرد می‌تواند انتخاب کند که توسط رویداد مختل شود یا رویداد را بپذیرد.

رواقی گرایی اپیکتتوس به معنای تلاش برای اجتناب از موقعیت‌های ناخوشایند یا نامطلوب در زندگی نبود، چراکه این کار اساسا غی‌ممکن است. بحث او بیشتر این بود که بتوانیم چنین مسائلی را بدون مزاحمت تحمل کنیم. به گفته او، وقتی چیزی خارج از کنترل ما است باید خود را آماده پذیرش این نکته کنیم که آن مسئله ارتباط چندانی به ما ندارد.

رواقی گری ابزار تسلط بر نفس و خرد بود. برخلاف سایر فلسفه‌های آن عصر، نیازی به مشارکت در تحقیقات دانشگاهی برای یافتن ارزش و سعادت انسانی نبود، هدف زندگی مطابق طبیعت و مطابق با طراحی جهان بود. چیزی که اپیکتتوس را از دیگر هم‌عصران خود متمایز کرد، استفاده او از عبارات به یاد ماندنی و جذاب بود که بعداً در مجموعه یادداشت‌های او جمع‌آوری شد. همانند نمونه‌های بسیاری از افکار و آموزه‌های رواقی، این اثر را نیز می توان در چند دقیقه خواند، اما برای یک عمر درباره‌اش تأمل کرد.

آموزه‌های کتاب راهنمای اپیکتتوس تغییری اساسی را در نحوه نگرش و تعامل افراد با جهان برانگیخت. آموزه کلیدی این اثر این است که انسان‌ها فقط می‌توانند خوشبختی واقعی را در پذیرش هر چیزی که برای ما اتفاق می‌افتد و حتی در پذیرش هر چیزی که در کل جهان اتفاق می‌افتد، بیابند.

اپیکتتوس می‌گوید که انسان‌ها عقلانی هستند و این امر به ما این ظرفیت را می‌دهد تا از تأثیرات به شیوه‌ای متفکرانه استفاده کنیم. درست مانند حیوانات، انسان‌ها با درک آنی از محیط و شرایط اطراف خود در جهان حرکت می‌کنند، با این حال انسان‌ها نیز «قابلیت رضایت» دارند. قوه موافقت به انسان‌ها این امکان را می‌دهد که نه تنها به شرایط بیرونی پاسخ دهند، بلکه محتوای برداشت آن را نیز بررسی کنند. استفاده از برداشت‌ها به انسان‌ها امکان می‌دهد تشخیص دهند که آیا یک شرایط درست است یا نادرست، مطلوب است یا نامطلوب.

از نظر اپیکتتوس، ما نباید توسط رویدادهای بیرونی آشفته یا مختل شویم. موقعیت‌های بیرونی تنها زمانی «خوب» یا «بد» می‌شوند که قوه‌ی تأیید ما به ما بگوید که خوب یا بد هستند. وی زمانی نوشت: «انسان‌ها نه از چیزها، بلکه از اصول و تصوراتی که در مورد چیزها شکل می‌دهند، آشفته می‌شوند».

اگر شرایط نامساعدی که در آن قرار گرفتید خارج از کنترل شماست، شاید این یک رویداد در طبیعت یا اقدام شخص دیگری نسبت به شما باشد، باید قاطعانه به خود بگویید که این مهم نیست. به گفته اپیکتتوس، «وقتی کسی به شما صدمه می‌زند یا از شما بد می‌گوید، به یاد داشته باشید که او با فرض این‌که چنین وظیفه اوست عمل می‌کند یا صحبت می‌کند ... در هر موقعیتی بگویید صرفا بگویید که آن فرد بنا به نظر و عقیده خود چنین کرد.»

انتظار داشتن زندگی بدون وقوع اتفاق بد، احمقانه است. احمقانه‌تر از آن این است که با رویدادهایی که نمی‌توان آنها را کنترل کرد، آشفته و مختل شد. درک این نکته کلیدی برای داشتن یک زندگی شاد است.

این مقاله ترجمه گزیده‌ای است از منبع زیر:
https://www.thecollector.com/5-ways-to-be-happy-epictetus/

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها