شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۰ - ۰۸:۴۹
آیا به‌جز  پلیس راه‌حلی برای کاهش جرم و جنایت هست؟

دریکا پورنل، ستون‌نویس گاردین، و نیز یک وکیل و نویسنده جنبش اجتماعی مستقر در واشنگتن است. او که مدرک دکترای خود را از دانشکده حقوق هاروارد گرفته در کتاب خود با عنوان «الغاگرا شدن: پلیس، اعتراضات و تعقیب آزادی» می‌کوشد که با حذف پلیس از جوامع، راه‌حلی دیگر برای جرم و جنایت پیدا کند.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نویسنده: نسرین مالک*/ مترجم: سیدامین موسوی‌زاده:  یکی از بحث‌برانگیزترین خواسته‌های اعتراضات سال گذشته «جان سیاهان مهم است» این بود که صاحبان قدرت باید بودجه پلیس را کاهش دهند. اصل کلی این است که پول باید از پلیس گرفته شود و به سمت برنامه‌هایی هدایت شود که جوامع را ایمن‌تر می‌کند. این از جمله شامل مسکن، مراقبت‌های بهداشتی و خدمات حمایت از جوانان است. آن‌چه پشتوانه این خواسته است، این باور است که وقتی پلیس درگیر یک موقعیت شود، دیگر خیلی دیر شده است. آن‌ها در نهایت به جای درمان بیماری، علائم فروپاشی اجتماعی را با خشونت سرکوب می‌کنند. کاهش پلیسی‌گری به منظور کاهش جرم و جنایت، غیرمنطقی به نظر می‌رسد، اما کتاب جدیدی از  دریکا پورنل تا حد زیادی در توضیح این‌که چرا به قول او، این «الغا»، منطقی است، موفق عمل می‌کند.
 
«الغاگرا شدن» نیمی استدلال و نیمی خاطره است. پرنل و خانواده‌اش در دوران کودکی فقیرانه‌اش در محله‌ای در سنت‌لوئیس که با خشونت و خطرات محیطی محاصره شده بود، «برای همه‌چیز به جز دزدی با 911 تماس می‌گرفتند.» امدادگرانی که برای درمان بیماری‌هایی از آسم گرفته تا جراحات گلوله وارد می‌شدند، همیشه توسط پلیس همراهی می‌شدند.
 
در این نوع جوامع هیچ شبکه ایمنی وجود ندارد. مردم به طور نامطمئنی شاغل هستند یا از مزایای ناچیزی برخوردارند، از آلاینده‌های منتشرشده توسط کارخانه‌هایی که آن‌ها را احاطه کرده‌اند و در زیر چتر الطاف صاحب‌خانه‌های فاسد بیمار هستند. پسرها برای پول، مواد مخدر می‌فروشند و بر سر قلمرو دعوا می‌کنند. والدین ساعت‌های طولانی کار می‌کنند و در پایان روز با یک‌دیگر دعوا می‌کنند. هنگامی که این درگیری‌ها به نقطه جوش می‌رسد، تنها یک جا برای روی آوردن وجود دارد: خدمات اورژانس.
 
پورنل به یاد می‌آورد که به ندرت راه‌حلی بود، و تجربه زیسته او به این اعتبار می‌بخشد. او می‌نویسد: «وقتی مردم برای اولین بار با الغای پلیس روبه‌رو می‌شوند، تمایل دارند که الغاگرایان را به دلیل اهمیت ندادن به امنیت محله یا قربانیان خشونت کنار بزنند. آن‌ها تمایل دارند فراموش کنند که اغلب ما آن قربانیان، و آن بازماندگان خشونت هستیم.»
 
پورنل علاوه بر ترسیم زندگی خود، از منظر تاریخی الغا را مطرح می‌کند. او استدلال می‌کند که مدل مدرن پلیس غرب به طور کلی، و پلیس ایالات متحده به طور خاص، به منظور محافظت از داراها در برابر ندارها - برای دستگیری بردگان فراری، جلوگیری از اتحاد و ممانعت از حق رای سفیدپوستان فقیر و سیاه‌پوستان آزادشده - ایجاد شده است. او شباهت‌های قانع‌کننده‌ای بین گذشته و حال ترسیم می‌کند تا نشان دهد که دستگاه‌های پلیسی امروز بقایای این چارچوب ظالمانه هستند که برای حمایت از سرمایه‌گرایی و حفظ وضعیت موجود تکامل یافته‌اند. پرنل استدلال می‌کند که از فلفل‌پاشی بر معترضان «تسخیر وال‌استریت» گرفته تا گاز اشک‌آور بی‌رویه  در تظاهرات‌های «جان سیاهان مهم است»، واکنش‌های پلیس به گونه‌ای طراحی شده‌اند که افراطی و خالی از تبعیض باشند - چکشی که همه چیز را میخ در نظر می‌گیرد.
 
او این دیدگاه طولانی را با مطالعه‌ای در مورد این‌که چه‌گونه پلیس‌ واقعاً کسانی را که قرار است از آن‌ها محافظت کند شکست می‌دهد، تکمیل می‌کند. این‌جاست که پورنل واقعاً خودش را نشان می‌دهد. او دارای مدرک تحصیلی از دانشکده حقوق هاروارد است و در تنها 31 سالگی، بیش از یک دهه فعالیت اجتماعی و سازمان‌دهی در جیب خود دارد. هنگامی که او داستان افراد و موردهایی را که با آن‌ها روبه‌رو شده است، تعریف می‌کند، خواننده با طیف وسیعی از خیریه‌ها، سازمان‌های داوطلبانه و شبکه‌های دانش‌جویی آشنا می‌شود که از جوامع آسیب‌پذیر حمایت می‌کنند. غنای شبکه‌های فعال او نشان می‌دهد که یک جنبش مردمی عظیم وجود دارد که اگر به درستی فعال شود، می‌تواند به حل مشکلات قبل از ضروری شدن مداخله پلیس کمک کند.
 
با وجود وعده آن مدل جایگزین، بسیاری متقاعدنشده باقی می‌مانند. پورنل از سؤالات «می‌دانی» که اغلب برای بی‌اعتبار کردن موقعیت او استفاده می‌‌شود، ابایی ندارد. زنی از او می‌پرسد: «در مورد قاتلان چه‌طور؟» پورنل پاسخ می‌دهد: «کدام قاتلان؟» در دیدگاه او از دنیای پسالغو، راه پاسبانی قتل، تمرکز بر پیش‌گیری از آن است. مردم عمدتاً در نتیجه شکست خوردن در برخی نقاط به کارهای بد رو می‌آورند. پورنل استدلال می‌کند: «با تجزیه آدم‌کشی‌ها به مشکلات اجتماعی قابل‌هضم، می‌توان «دلایل ریشه‌ای» را از بین برد.»
 
این ممکن است آرمان‌شهری و انتزاعی به نظر برسد، اما پورنل با پشتیبانی داده‌های مسیرهای تخلف، آن را ملموس می‌کند. او هم‌چنین مواردی را که برای مسدود کردن این مسیرها باید اجرا شود، مشخص می‌کند: ارائه مراقبت‌های بهداشتی مناسب، حمایت از سلامت روان، مراقبت رایگان از کودکان و کمیته‌های میانجی‌گری. رویکرد او نسبت به کسانی که تخلف می‌کنند، از جنایت‌کاران خشن گرفته تا زنانی که فرزندان خود را رها می‌کنند، رویکردی هم‌دلانه است. این یک همدلی است که فقط می‌تواند از جانب کسی برآید که افراد زیادی را دیده که به بی‌خانمانی، فقر و یتیمی زودرس سوق داده شده‌اند توسط دستگاهی که آن‌ها را طرد می‌کند و سپس آن‌ها را به خاطرش مجازات می‌کند.
 
«الغاگرا شدن» با جنبه‌های شخصی، تاریخی و حقوقی‌اش، گاهی اوقات می‌توانند مانند سه کتاب مختلف در یک کتاب عمل کنند و بحث را شلوغ کنند. گاهی اوقات پورنل یک دختر بچه است که قبل از زمان خود بزرگ شده، و با مشکلات می‌جنگد و می‌کوشد تمام زندگی‌هایی را که به دلیل خشونت یا سهل‌انگاری پلیس از دست رفته، فرابخواند. در جایی دیگر، او یک دانشگاهی است که با هوشیاری شواهد را بررسی می‌کند، و سپس یک وکیل است که با شور و اشتیاق از متهم خود دفاع می‌کند. با این حال، او چنان بر مطالب خود تسلط دارد که حتی اگر با او مخالف باشید، مجبورید گوش دهید.

   
 
شناسنامه کتاب
Becoming Abolitionists: Police, Protests, and the Pursuit of Freedom 
by Derecka Purnell (Author)
Astra House (October 5, 2021), 288 pages


*
نسرین مالک ستون‌نویس سودانی، ساکن لندن و نویسنده کتاب «ما به داستان‌های جدید نیاز داریم» است.
 
منبع: گاردین (بریتانیا)

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها