یکشنبه ۹ آبان ۱۴۰۰ - ۰۹:۲۴
من همیشه فکر می کردم مجموعه تام گیتس خیلی زود به پایان می‌رسد

آلیسون سیل از گاردین به سراغ نویسنده و تصویرگر مجموعه کتاب‌های مصور کودکان «تام گیتس» رفته و درباره نارساخوانی، تدبیر و یافتن چیزهای جدید برای نوشتن با او صحبت کرده است.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- مترجم: سیدامین موسوی‌زاده: لیز پیچون هرگز فکر نمی‌کرد که نویسنده‌بودن یک مسیر حرفه‌ای مناسب برای او باشد. نویسنده و تصویرگر تام گیتس -داستان‌هایی از یک پسربچه مدرسه‌ای که بیش از 11‌میلیون نسخه فروش داشته و برای تلویزیون و صحنه نیز اقتباس شده است – از نظر او در نقاشی عالی بود؛ اما اعتقاد نداشت که کلمات خیلی خوب باشند.
 
او می‌گوید: «من وقتی در مدرسه بودم، داستان‌نوشتن را دوست داشتم؛ اما از نظر املا ناامید بودم، از نظر دستور زبان نیز ناامید بودم؛ بنابراین این در ذهن شما نقش می‌بندد که این کاری است که دیگران باید انجام بدهند. من می‌توانستم تصاویر را بکشم؛ اما هرگز نمی‌توانستم داستان‌ها را بنویسم.»
 
پیچون «بچه دهه 70» بود و نارساخوانی آشکار او تشخیص داده نشد. «گزارش‌های مدرسه من همه می‌گفتند من با خواندن، نوشتن، ریاضیات، و همه‌چیز مشکل دارم؛ این مساله هرگز واقعا حل نشد. همه می‌گفتند او زرنگ و بسیار مشتاق است؛ اما املای او وحشتناک است.»
 
تنها زمانی که او و همسرش در حال بررسی مسائل مربوط به فرزندشان در کودکی بودند -که اکنون 30 ساله است- متوجه اختلال خوانداری خود شد. وی می‌گوید: «ما متوجه شدیم که او مسائل مختلف مختلفی مانند مشکلات شنوایی، مشکلات گفتاری دارد و خب در حین انجام این این فرایند، همیشه با والدین صحبت می‌شود و آن‌ها می‌گفتند، خب، شما احتمالاً نارساخوان هستید؛ بنابراین من هرگز به‌طور رسمی تشخیص داده نشده‌ام؛ اما خانواده من همیشه این‌طور فکر می‌کنند.»

عکس لیز پیچون اسکولاستیک 
تام گیتس و رویای دونات بزرگ/ عکس لیز پیچون/ اسکولاستیک

در پس‌زمینه پیچون که از طریق زوم با او صحبت می‌کنم، تصویر تام گیتس به چشم می‌خورد و گوشواره‌های تام گیتس را انداخته است، و مانند همه کهنه‌کاران واقعی مشغول با کودکان خوش‌بین و شاد است. او می‌گوید، به عنوان طراح گرافیک آموزش دیده است، «اما خیلی در این زمینه خوب نیستم، زیرا من فقط تمام پروژه‌های گرافیکی خود را با تصویرسازی انجام می‌دادم.» او قبل از شروع به تصویرسازی کارت‌های تبریک و تی‌شرت‌ها، طراحی جلد آلبوم‌ها را انجام می‌داد «و سپس به دلیل این‌که کارت‌های تبریک زیادی انجام دادم، ناشران شروع به تماس با من در مورد انجام کتاب کردند.»
 
او کار خود را با افراد دیگر شروع کرد، اما پس از آن به نوشتن کتاب‌های تصویری خود پرداخت. «پت چشم‌مربعی» در مورد یک سگ بیمار، در سال 2003 منتشر شد، و پس از آن «برادر بزرگ من بوریس» که در آن کروک کوچک و برادرش نزدیک باتلاقی زندگی می‌کرند. پیچون در مورد این عنوان می گوید: «حالا چندان جالب نیست.»
 
او می‌گوید: «من عاشق کتاب‌های خنده‌دار بودم و کتاب‌های خنده‌دار برای تصویرسازی به من پیشنهاد می‌شد، اما فکر کردم اگر بخواهم یکی را تصویرسازی کنم، به‌تر است خودم آن را بنویسم. اما در واقع من نتوانستم داستان‌های خودم را بنویسم تا زمانی که به اواسط چهل سالگی رسیدم.»
 
او اولین تام گیتس را در یک دفترچه یادداشت نوشت و کشید -‌او هنوز آن را دارد و آن را من نشان می‌دهد- و تمام شور و شوق دوران کودکی او را شامل می‌شود: موسیقی، ساختن چیزها، طراحی، نقاشی‌کردن، سرگرمی و البته حماقت. تام، که حدود 10 سال دارد، به صفحه قدم می‌گذارد، خواننده با عشق خود به چت و ویفرهای کارامل، بهترین دوستش درک، خواهر آزاردهنده‌اش دلیا، معلمش فولرمن، و با حماقت‌های خود همراه می‌کند.
 

پیچون می‌گوید: «من فقط آن را با دست‌خطم نوشتم و تصور کردم معلم تام چه‌طور می‌نویسد؛ در کتاب فونت‌های مختلفی زیادی وجود دارد و صداهای مختلف زیادی. من تقریبا با هر صفحه کتاب مانند یک صفحه کتاب تصویری رفتار می‌کردم.» او آن را برای ناشران ارسال کرد، آن‌ها - با دیدن موفقیت کتاب‌های جیم کینی با عنوان «بچه ضعیف» -که پیچون در آن زمان نخوانده بود آن را قبول کردند- در عرض دو هفته هفت پیشنهاد داشت و دنیای درخشان تام گیتس، جایزه بامزه رولد دال را در سال 2011 دریافت کرد. 

«کتاب‌های این گروه سنی ​​مانند تام گیتس هرگز این قدر تصویرسازی نداشتند. شما کتاب‌های تصویری شگفت‌انگیز دارید، سپس کتاب‌های بزرگ و ضخیم – این طوری بود. اما خب، حالا شرایط تغییر کرده. حالا دیگر در این گروه سنی هیچ کتابی وجود ندارد که فونت در اندازه‌های مختلف و تصاویر زیاد نداشته باشد. من طرفدار همه آن‌ها هستم؛ هر چیزی که بچه‌ها را مشغول و اهل مطالعه کند.»
 
پیچون دوست دارد به بچه‌ها نشان دهد که چه‌گونه نقاشی‌هایی مثل او بکشند، چه‌به صورت حضوری و چه از طریق راهنماهای «چه‌طور انجام دهیم» پشت کتاب. «همین طور آن‌ها می‌توانند نقاشی‌ها را خیلی راحت کپی کنند؛ واقعاً پیچیده به نظر می‌رسند اما انجام آن‌ها بسیار آسان است.»
 
او برای هر کتاب یک نقشه داستان ایجاد می‌کند و وقایع کوچکی را که در طول روایت او رخ می‌دهد، یادداشت می‌کند – درک یک سگ می‌گیرد؛ بهانه‌های تکالیف مدرسه؛ جنگ‌های سنجابی - و آن‌ها را به داستان‌های خنده‌دار تبدیل می‌کند. و آن‌ها واقعاً خنده‌دار هستند - من بارها و بارها صدای قهقه بچه هشت‌ساله‌ام را شنیده‌ام که با اتفاق‌های قصه می‌خندد و حتی بچه یازده‌ساله من هنوز آن‌ها را دوست دارد و آ‌ن‌ها را از خواهر کوچکش می دزدد.
 
ده سال پس از چاپ اول، نوزدهمین کتاب تام گیتس با عنوان «کارهای تصادفی خنده‌دار» به‌تازگی منتشر شده است و پیچون برنامه‌ای برای متوقف‌کردن این مجموعه به این زودی‌ها ندارد.
 
پیچون می‌گوید: «من همیشه به‌نحوی موفق شده‌ام چیزهای جدیدی برای نوشتن پیدا کنم و فکر می‌کنم به این دلیل است که آن‌ها طرح‌های بزرگ و سترگ نیستند، آن‌ها زندگی خانوادگی هستند. از آن‌جا که من نویسنده مزدی‌کار هستم و شوهرم هم همین‌طور است، عادت دارم همیشه سعی کنم کارهای بعدی خود را انجام دهم و در حاشیه باشم. در واقع، وقتی این کار را شروع کردم، همیشه فکر می‌کردم که به‌سرعت به پایان می‌رسد؛ فوقش سه کتاب را انجام می‌دهم، و بعد کارهای جدید می‌آید و دیگر هیچ کس نمی‌خواهد تام گیتس را بخواند.»
 
اما با وجود فروش و خوانندگان آن در سراسر جهان -تام گیتس اکنون به 45 زبان ترجمه شده است- این «هراس» همیشه در او هست. «من همیشه این طور فکر می‌کنم که این آخری آن است؛ و بنابراین در هر کتابی، من واقعاً تلاش می‌کنم چیزهای جدیدی وارد کنم. اگر من طرف‌دار تام گیتس بودم، چه انتظاری داشتم؟ چه چیز دیگری می‌توانم در کتاب بگذارم که فکر می‌کنم بچه ها واقعاً دوست دارند؟»

تام گیتس
لیز پیچون اولین کتاب تام گیتس را در یک دفترچه یادداشت طراحی کرد/ عکس لیز پیچون
 
امسال هم‌چنین شاهد پخش دنیای درخشان تام گیتس در تلویزیون اسکای کایدز با صداپیشه‌هایی ازجمله کاترین تیت و مارک بونار بودیم - و خود پیچون کارها و نقاشی‌های آن را انجام داد. کارهای او در طی تعطیلات کرونایی در استودیوی خانگی‌اش با کمک همسر تهیه‌کننده موسیقی‌اش فیلم‌برداری شد. سری دوم این کار در اوایل سال 2022 پخش می‌شود.
 
پیچون می‌گوید: «تام کمی شبیه سیمپسون‌ها می‌شود، زیرا در همان سن باقی می‌ماند، من خودم در مورد سن او کمی مردد هستم. اگر او به دبیرستان برود، داستانی کاملاً متفاوت خواهد داشت؛ اما اگر این کار را انجام بدهم، احتمالاً ترجیح می‌دهم شخصیت جدیدی بسازم، اگرچه می‌توانم تام گیتس را بچه‌تر از این تصور کنم. خب این یکی می‌تواند سرگرم‌کننده باشد؛ اما در حال حاضر من ایده‌های کافی برای چند کتاب دیگر دارم.» و شاید هم بیش‌تر.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها