جمعه ۱۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۳۰
آیا می‌توان کتابی را از روی عنوانش قضاوت کرد؟

همه ما می‌دانیم که نباید هیچ کتابی را از روی جلدش قضاوت کرد اما آیا می‌توان کتابی را با توجه به عنوانش مورد ارزشیابی قرار داد؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از بوک‌سلر،  چند بار کتابی را انتخاب کرده‌اید و عنوانش شما را مجاب به خریدنش کرد؟ یا از خریدن کتابی به خاطر عنوانش صرف‌نظر کرده‌اید؟ عنوان یک کتاب از اهمیت زیادی برخوردار است. عنوان یک کتاب به اندازه محتوای آن اهمیت دارد. اگر یک کتاب عنوان خوبی نداشته باشد خریداران از کنارش عبور و به آن بی‌توجهی می‌کنند..
 
نویسندگان هم برای انتخاب کتاب مشقات زیادی را متحمل می‌شوند و عناوین زیادی را انتخاب می‌کنند تا به نامی ایده‌ال برسند. انتخاب عنوانی مناسب اصلاً آسان نیست. مارگارت میچل نویسنده کتاب «بر باد رفته» است و پیش از انتخاب این نام، عناوینی چون «فردا روز دیگری است» و «شورشیان تحت کنترل هستند» را در نظر گرفته بود. عناوینی که بسیار بی‌مزه به نظر می‌رسند!
 
نمونه دیگر «کشتن مرغ مینا» نوشته هارپر لی است. تصور کنید اگر نویسنده آمریکایی نام‌هایی را که پیش از «کشتن مرغ مینا» انتخاب کرده بود بر روی کتاب می‌گذاشت! لی تصمیم گرفته بود «آتیکوس» را به عنوان نام کتاب برگزیند. عنوانی که به نظر می‌رسد اگر تصویب می‌شد بر فروش و محبوبیت کتاب در میان خوانندگان تأثیری منفی می‌گذاشت.
 
جین آستن، نویسنده انگلیسی قصد داشت داستان «غرور و تعصب» را در آغاز «احساسات اولیه» بنامد. داستان «سالار مگس‌ها» نوشته ویلیام گلدینگ قرار بود تحت عنوان «غریبه‌های درون» وارد بازار کتاب شود. «تبصره 22» نوشته جوزف هلر قرار بود «تبصره 11» باشد.
 
قطعاً انتخاب عنوان یک کتاب به گرایشات موجود در زمانه انتشار کتاب نیز مربوط است. اگر به رمان‌های قرن نوزدهم دقت کنید درمی‌یابید که نویسندگان شخصیت‌های اصلی کتاب را به عنوان اسم انتخاب می‌کردند. «اولیور توئیست»، «مادام بواری»، «آنا کارنینا»، «سیلاس مارنر»، یا «موبی دیک چند نمونه از این دست آثار هستند. دیگر عنوان محبوب آثار در قرن نوزدهم نام مکان‌هایی بود که داستان در آن رخ می‌داد. «بلندی‌های بادگیر»، «آسیاب رودخانه فلاس»، «منسفیلد پارک»، و «میدان واشنگتن» نمونه‌هایی از این دست هستند.
 
نویسندگان قرن بیستم علاقه زیادی به نثر شاعرانه داشتند. «موش‌ها و آدم‌ها»، «زنگ‌ها برای که به صدا درمی‌آیند»، و «لطیف است شب» نمونه‌هایی از داستان‌های قرن بیستم هستند.
 
در نهایت اهمیت عنوانی مناسب غیرقابل‌انکار است. عناوین بلند خواننده را خسته می‌کند و توجه‌اش را جلب نمی‌کند. البته این موضوع سبب نمی‌شود بتوانیم کتابی را بر اساس عنوان آن قضاوت کنیم. گاهی پس از خواندن کتاب درمی‌یابیم محتوایی بسیار جذاب دارد و عنوان کتاب حق مطلب را ادا نکرده است. عنوان خوب برای یک کتاب بسیار ضروری است اما یاد بگیریم کتابی را از روی ظاهر و عنوانش قضاوت نکنیم.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمد ۱۶:۳۴ - ۱۳۹۷/۰۳/۱۸
    خیلی اطلاعات خوبی داشت این مطلب. اصلا نمیتونم تصور کنم بر باد رفته اسم دیگه ای داشته باشه. راست میگه هر دوره ای یه نوع اسم مد میشد. توجه نکرده بودم به این نکته.خیلی خبراتون خوب شده. آفرین

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها