یکشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۰
تبلیغ کتابخوانی یک امر تخصصی است/خود را به کتابخوانی موظف کنیم

پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی فرهنگ و تغییرات فرهنگی و نویسنده معتقد است، در جامعه مدرن امروز، کتاب رقبای جدی و سرسختی پیدا کرده است.

حسن رضایی بحرآباد، پژوهشگر حوزه جامعه‌شناسی فرهنگ و تغییرات فرهنگی در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) در خراسان رضوی، گفت: تا بیش از یک قرن پیش چاپ و انتشار کتاب، مجله و روزنامه تنها وسایل در دسترس برای نشر آگاهی و دانش بود، اما با ورود وسایل ارتباطی جدید مانند سینما، رادیو، تلویزیون، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی دیجیتال در 2 دهه اخیر، امکانات بی‌نظیر و گسترده‌ای در دسترس افراد جامعه بشری برای آگاهی و آشنایی با دیگران به وجود آمده و در واقع کتاب، رقبای جدی و سرسختی پیدا کرده است. البته از این رقابت نباید ترسید. آگاهی به هرشکلی که امکان بروز و نشر داشته باشد باید از آن استقبال کرد. اما پیدا کردن مسیر در هجوم داده‌هایی که ما را احاطه کرده، البته نیازمند هوشیاری و دقت است.

وی درباره اینکه چرا  کتاب نمی‌خوانیم؟ اظهار کرد: هنگامی که می‌گوییم کتاب نمی‌خوانیم یعنی افراد جامعه، عموما اهل مطالعه کتاب نیستند. در این خصوص نفیا یا اثباتا نظری ندارم مگر اینکه این گزاره متکی به داده‌های دقیق و مقایسه‌ای باشد. به این معنی که مشخص شود آیا مثلا میانگین کتابخوانی در ایران نسبت به کشورهایی با میزان سواد مشابه کمتر است؟ یا در جامعه خودمان در سال‌های گذشته، میزان کتابخوانی بیشتر بوده است؟ نمی‌توان گفت که پاسخ دقیق و مستند به این سوالات وجود دارد یا خیر.

وی اضافه کرد: اما علل و دلایل پرهیز یا نبود رغبت برای کتابخوانی را می‌توان به 2 دسته درونی و بیرونی تقسیم کرد. عوامل درونی از جنس احساس نیاز و نبود نیاز است. کتاب‌ دریچه‌ای به افکار، باورها، احساسات، رویاها و یافته‌های دیگران است؛ به میزانی که در زندگی، تربیت و فرهنگ خودمان، احساس نیاز به دانستن و آشنایی با این موارد را داشته باشیم و یا آن را پرورش داده باشیم، میل فرد نیز به آن بیشتر خواهد بود؛ البته تنها راه پاسخ به این نیاز، کتابخوانی نیست، اما برای میل به کتابخوانی حتما باید این احساس نیاز وجود داشته باشد.

رضایی ادامه داد: اما عوامل بیرونی «کتاب‌نخوانی» شامل چیزهایی است که کم و بیش در جامعه امروز، همگی با آن سروکار داریم. از کم شدن اوقات فراغت به علت فشارهای اقتصادی و معیشتی که بگذریم، هجوم انواع و اقسام رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی که افراد را احاطه کرده‌‌اند و شب و روز، هم وقت را پُر می‌کنند و هم در اغلب موارد میل به دانستن کاغذ را پاسخ می‌گویند از عوامل بیرونی کاهش میل به کتابخوانی هستند.

این پژوهشگر اجتماعی درباره اقداماتی که می‌توان برای کتابخوان شدن انجام داد، تصریح کرد: در سطح فردی، اگر شخص در خود احساس نیاز و ذوق مطالعه کتاب را دارد، اما در عمل چندان به مطالعه کتاب نمی‌پردازد، می‌بایست با فراهم آوردن تمهیداتی در زندگی روزمره خود، کم‌کم عادت مطالعه کتاب را در خود پرورش دهد یا تقویت کند؛ به‌عنوان مثال اوقات پراکنده فراغت خود را سرجمع ‌کند و خود را موظف کند که حتما زمانی از شبانه‌روز را به مطالعه اختصاص دهد.

رضایی با اشاره به اینکه باید در سطح اجتماعی نیز تبلیغات و آگهی‌ها بسیار بیشتر از این به مقوله کتابخوانی بپردازند، گفت: باید دید، در جامعه ایرانی اساسا چه میزان در فضای عمومی به این موضوع اهمیت داده می‌شود؟ فضای رسانه‌‌ای و تبلیغات محیطی تا چه اندازه افراد را ترغیب به مطالعه می‌کنند؟ مردم چقدر با موضوعات و عناوین کتاب‌هایی که نوشته و منتشر می‌شوند به‌طور روزانه برخورد دارند؟ در میان انبوه تبلیغاتی که شبانه‌روز شهروندان را احاطه کرده‌اند، جایگاه تبلیغ کتاب و کتاب‌خوانی کجاست؟ در بین این همه شبکه‌های رنگارنگ رادیویی و تلویزیونی که ۲۴ ساعته برنامه پخش می‌کنند، کتاب و کتابخوانی چه جایگاهی دارد؟ اگر در این جامعه، میل و میزان کتابخوانی پایین باشد نباید تعجب کرد.

وی اضافه کرد: نباید فراموش کرد که ترویج و تبلیغ کتابخوانی در فضای عمومی جامعه، مانند هر تبلیغات دیگری یک امر تخصصی است. این مسئله‌ای است که متاسفانه به آن توجهی نمی‌شود و متاسفانه در جامعه ایرانی، این امر بسیار با ساده‌اندیشی و توهم همراه شده است. به این معنی که اگر دغدغه‌ای هم در راه افزایش میزان و سطح کتابخوانی وجود دارد، آنقدر آن را با اغراض سیاسی یا ایدئولوژیک و البته به‌شیوه خام‌اندیشانه ممزوج کرده‌اند که اگر نتیجه عکس ندهد، لااقل بی‌اثر است و حاصل، تنها هدر رفتن منابع مادی و انسانی است که برای آن صرف می‌شود.

رضایی عنوان کرد: می‌دانیم در برخی مکان‌های عمومی مانند وسایل حمل‌ونقل عمومی یا برخی مکان‌های انتظار، قفسه‌های کتاب برای مطالعه مردم تعبیه شده‌ است، اما محتویات این قفسه‌ها تنها تعدادی کتاب‌های مشابه با مضمون مذهبی یا سیاسی خاص است که عموما رغبتی در مخاطبان برای مطالعه ایجاد نمی‌کند. در واقع تصور بانیان این حرکت آن است که مردم باید کتاب به ویژه کتاب‌های مدنظر آن‌ها را بخوانند. این همان روشی است که در سایر تبلیغات فرهنگی، مذهبی و سیاسی در کشور ما به کار می‌گیرند و تقریبا هر ناظر متخصص و منصفی گواهی می‌دهد که مقرون به نتیجه نبوده و گاهی اثرعکس هم گذاشته است.

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: برای ترغیب به کتابخوانی، باید به مردم نشان دهید که در کتاب‌ها، چیزهایی خواهند یافت که اولا معطوف به مسائل، نیازها و کنجکاوی‌های آن‌ها است و ثانیا آن‌ها را در جای دیگری نمی‌توانند آن را پیدا کنند. نباید کتاب‌هایی به اصطلاح جلوی چشم قرار گیرند که همان چیزهایی را می‌گویند که در صداوسیما، مدرسه، اداره و  محیط‌های رسمی دیگر به روش‌های ناکارآمد به آن‌ها عرضه می‌شود.

رضایی در پاسخ به این پرسش که آیا کتابخوانی همچنان به‌عنوان یک ارزش مطرح است و دلیل آن چیست؟ بیان کرد: پاسخ این سوال به همان احساس نیاز که به‌عنوان عامل درونی به آن اشاره شد، باز می‌‎گردد. در حقیقت نیاز به دانستن چیزهایی است که دیگران می‌گویند و می‌دانند. اگر این نیاز را داشته باشید، کم و بیش به دنبال راهی برای پاسخگویی به آن نیز خواهید بود، اما آیا این نیاز وجود دارد و اگر وجود ندارد آیا باید آن را به وجود بیاوریم؟ چه کارکردی برای ما خواهد داشت؟ این‌ها سوال‌هایی است که باید در سطح «فرهنگ» به دنبال آن گشت.

وی در پاسخ به این سوال که نیاز به دانستن افکار، باورها، احساسات و یافته‌های دیگران چه کارکردی در حوزه فردی و اجتماعی دارد، گفت: اگر انسان را اولا موجودی اندیشنده به معنای عام بدانیم، یعنی موجودی که بخش زیادی از رفتارهای او متاثر از اندیشیدن است، یا به عبارت ساده‌تر فکر می‌کند و سپس رفتار می‌کند و ثانیا موجودی اجتماعی است یعنی برای دستیابی به بسیاری از نیازهای خود لازم است که با دیگران زندگی کند، آنگاه در می‌یابیم بهترین، سالم‌ترین و کاراترین روش زندگی در میان دیگران آن است که اولا بدانیم این دیگران کسانی هستند که احیانا متفاوت می‌اندیشند و رفتار می‌کنند و این تفاوت را به رسمیت بشناسیم؛ ثانیا به چگونگی این تفاوت آگاه باشیم یعنی با افکار و باورها و احساسات آن‌ها آشنا شویم تا دلایل این تفاوت‌ها را بهتر درک کنیم.

رضایی افزود: واقعیت این است که جوامع بشری ازجمله جامعه ایرانی از نزاع، درگیری، جنگ، طرد و حذف خسته‌اند و شناختن و به رسمیت شناختن حق حیات و سبک زندگی دیگرانی که متفاوت می‌اندیشند و رفتار می‌کنند یکی از مهمترین راه‌های جلوگیری از این نزاع‌ها و درگیری‌ها است؛ در واقع امروزه به یک «انسان اجتماعی متواضع» نیاز داریم تا بتوانیم مسالمت‌آمیزتر کنار هم زندگی کنیم و کتابخوانی با توضیحی که ارائه شد، گامی به سوی شکل‌گیری این انسان است.

وی افزود: «تالکوت پارسونز» یکی از برجسته‌ترین جامعه‌شناسان قرن بیستم است که از او به‌عنوان جامعه‌شناس نظم نیز یاد می‌شود. پارسونز که نگاهی کلان‌نگر به جامعه دارد، اهمیت بسیار زیادی به نقش فرهنگ در کنش‌های انسانی می‌دهد. از نظر او، این فرهنگ یک جامعه است که به کنش‌های اعضای آن جامعه جهت و برنامه می‌دهد. او تا آنجا بر‌اهمیت نقش فرهنگ، به معنای ارزش‌ها و باورها و هنجارها و شیوه‌های عمل انسان‌ها تاکید دارد که می‌گوید فرهنگ است که به انسان می‌گوید چه نیازهایی داشته باشد و اوست که روش‌های پاسخ به آن نیازها را در اختیار او می‌گذارد.

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: در واقع پارسونز در این زمینه یک گام از صاحبنظران پیشین خود فراتر می‌رود و فرهنگ را نه‌تنها روش پاسخگویی به نیازهای انسانی، که عامل به وجود آورنده آن نیازها نیز می‌داند. از این منظر باید گفت که اگر بنابر آنچه گفته شد، امروزه بیش از گذشته به رواداری و تساهل و پذیرش دیگری نیاز داریم، باید این احساس نیاز را در تک‌تک افراد جامعه به وجود آوریم که آشنایی با افکار، باورها و احساسات دیگران یک ضرورت است که به ما کمک می‌کند در کنار دیگران زندگی سالم‌تر، آرام‌تر و بهروزانه‌تری داشته باشیم.

وی افزود: باید از این خصیصه فرهنگی که «تنها ماییم که درست می‌اندیشیم و درست رفتار می‌کنیم» فاصله بگیریم. باید از این باور که تنها باورهای ما رهنمون سعادت است و دیگران در ضلال گمراهی‌اند دست برداریم. اگر این ضرورت و احساس نیاز به وجود آمد و تبدیل به یک ارزش فرهنگی شد، آنگاه جامعه، خودش راه‌های پاسخ به آن را نیز خواهد یافت که یکی از بهترین آن‌ها انس و همنشینی با کتاب است.

رضایی اضافه کرد: اما مادامی که بر طبل تفرقه بکوبیم و در گوش افراد یک جامعه یا گروه اجتماعی بخوانیم که تنها شمایید که درست می‌اندیشید و درست رفتار می‌کنید و دیگرانِ متفاوت با شما، گمراه و نابخرد و نابکارند، به‌طور طبیعی اعضای آن جامعه و گروه نیز احساس نیازی به شناخت دیگران و آموختن چیزهایی که دیگران می‌گویند و این‌ها نمی‌دانند، پیدا نخواهند کرد؛ بنابراین بزرگان گفته‌اند بالاترین مرتبه دانایی، اقرار به نادانی است، چرا‌که تنها درشرایطی آغوشتان به روی آموختن و شناختن باز است که بپذیرید چیزهایی هست که نمی‌دانید و دیگران می‌دانند و این دیگران شامل کسانی می‌شود که در زندگی روی این کره خاکی شریک‌ هستیم.

وی درباره تغییرات مفهوم «کتابخوانی» در جامعه مدرن امروز در مقایسه با جامعه سنتی گذشته تصریح کرد: بسیاری از صاحبنظران، نقطه عزیمت و آغاز تمدن امروز بشری و ورود به دوران جدید را اختراع ماشین چاپ ازسوی گوتنبرگ سوئدی می‌دانند. در واقع ماشین چاپ، این امکان را به تعداد زیادی از افراد جامعه انسانی داد که به واسطه انتشار گسترده کتاب‌ها، بیش از گذشته در معرض آشنایی با افکار، باورها، احساسات و سبک‌های زندگی دیگران قرار گیرند. از رهگذر این آشنایی، تضارب و تبادل دانش‌ها و آگاهی‌ها جریان پیدا کرد و بشر امروزی توانست، گام‌های بلندی در شناخت خویش و جهان بردارد که قابل مقایسه با پیشینیان خود نبود.

این پژوهشگر اجتماعی ادامه داد: در واقع اگر بشر درگذشته از کمبود داده و اطلاعات رنج می‌برد، امروزه با زیادی و هجوم آن‌ها در جدال و مواجهه است. اما به هرحال در همین عصر هجوم اطلاعات نیز می‌توان هوشیارانه در دام روزمرگی، تبلیغات و مغزشویی‌های خودآگاه و ناخودآگاه نیفتاد و آگاهانه به دنبال شناخت بیشتر از خویش و جهان بود.

وی اضافه کرد: از این منظر هر رسانه‌ای که بتواند این آگاهی و دانش را در اختیار بگذارد باید از آن استقبال کرد. حتی کتاب نیز در این میان، همزادان مشابهی مانند کتاب صوتی، کتاب دیجیتال، پادکست پیدا کرده که همنشینی و دستیابی به آن را ساده‌تر و حتی جذاب‌تر کرده است.

رضایی ادامه داد: اگر یک کتاب کاغذی می‌خریم، یا از طریق تبلت و موبایلمان فایل کتاب داریم، یا در یک اپلیکیشن کتابخانه مجازی عضو هستیم،‌ یا کتاب صوتی گوش می‌کنیم یا در یک پادکست با خلاصه یک کتاب آشنا می‌شویم یا یک فیلم مستند می‌بینیم یا اقتباس سینمایی یک رمان را در قالب فیلم یا سریال می‌بینیم و ... در واقع باز هم داریم کتاب می‌خوانیم و از دریچه آن به جهان ذهن و زندگی دیگران وارد می‌شویم.

وی بیان کرد: تنها باید بدانیم که این کارها را به چه منظور و برای چه انجام می‌دهیم؛ صرفا سرگرمی است یا پاسخی است به نیاز به آگاهی؛ آن گاه است که بهتر و سنجیده‌تر و دانسته‌تر، دست به انتخاب خواهیم زد و در میان کوه داده‌ها و اطلاعاتی که بر سر افراد ریخته است، مسیر خود را خواهیم یافت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها