شنبه ۱۵ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۰
رئیس کتابخانه مجلس حتما نباید کتابدار باشد

حجت‌الاسلام و المسلمین سید‌محمدعلی احمدی ابهری، هرچند توجه به مفاد اساسنامه کتابخانه مجلس را برای انتخاب رئیس کتابخانه مجلس مهم می‌داند اما می‌گوید: «نباید آنقدر به کتابدار بودن رئیس کتابخانه مجلس تاکید کرد.»

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتابخانه مجلس، به‌عنوان نخستین کتابخانه رسمی دولتی کشور شناخته می‌شود که بیش از 102 سال قدمت دارد، این کتابخانه محل نگهداری میراث ماندگار تمدن و فرهنگ کهنسال و بزرگ ایران و اسلام است و به‌عنوان یکی از مراکز علمی و فرهنگی معتبر و مهم در پاسداری از میراث اسنادی در جهان قلمداد می‌شود.
 
رسائل خطی، کتاب‌های چاپی سنگی، سربی و نوین، اسناد تاریخی و ملی ازجمله اسناد مکتوب، عکس‌های تاریخی، قراردادها و فرمان‌های حکومتی دوران قاجار و اسناد دیداری و شنیداری، گزارش‌های دولتی، نشریات و نیز اشیاء موزه‌ای از‌جمله مهم‌ترین منابع موجود در این کتابخانه هستند.
 
مدیریت این مجموعه با منابع ارزشمند آن همواره محل بحث بوده است. اواخر آبان‌ماه بود که برخی رسانه‌ها، از احتمال تغییر رئیس کتابخانه مجلس شورای اسلامی خبر دادند. به دنبال طرح این گمانه‌زنی، ایبنا تلاش دارد در گفت‌و‌گو با صاحبنظران و کارشناسان حوزه کتابداری و اطلاع‌رسانی، علاوه‌بر این‌که نیم‌نگاهی به ریاست ادوار مختلف کتابخانه مجلس شورای اسلامی دارد، ضرورت‌ها درباره تصدی این مرکز مهم را بررسی کند.   

ایبنا در چهارمین گفت‌و گوی خود به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدعلی احمدی ابهری  رفته است. بخش نخست این گفت‌و‌گو با عنوان «نقص اطلاعاتی قوانین ناشی از کم‌کاری کتابخانه مجلس است» پیش‌تر منتشر شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدعلی احمدی ابهری از مهرماه 1377 تا سال 1386 به مدت 9 سال رئیس کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی بود. ابهری در دوره ریاست محمد رجبی، مشاور ارشدش بوده و مدتی نیز به عنوان سرپرست معاونت پژوهشی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی در این کتابخانه فعالیت کرده است.

برخی کارشناسان معتقدند، براساس اساسنامه باید به اصل کتابدار بودن رئیس کتابخانه مجلس حتما توجه شود، البته عده‌ای دیگر از کارشناسان نیز کتابدار بودن صرف را شرط موفقیت مدیر کتابخانه مجلس نمی‌دانند، به نظر شما برای پیشبرد یک مدیریت تخصصی در کتابخانه مجلس باید مدیر آن حائز چه شرایطی باشد؟ 
در اساسنامه کتابخانه مجلس آمده که رئیس کتابخانه مجلس باید حتما کتابدار باشد اما به نظر من نباید آنقدر به کتابدار بودن رئیس کتابخانه مجلس تاکید کرد؛ زیرا افراد زیادی هستند که کتابدار و کتابشناس هستند اما در مدیریت سازمان چندان موفق نیستند. در کتابخانه مجلس در یک دوره‌ه­ایی مسئولیت برعهده یکی از عزیزان کتابدار بود ولی ایشان در کنار همه فضائل از نظر مدیریت اجرائی، توان بالائی نداشت. نه در داخل توانسته بود نیروها را جذب کند و نه در بیرون. کارها به خوبی انجام نمی‌­شد و حتی بودجه متوقف شده بود.

همه کارها را نباید رئیس کتابخانه مجلس انجام دهد
رئیس کتابخانه مجلس باید علاوه بر کتابدار بودن در مدیریت یک مجموعه نیز توانمند باشد. او باید با اصول سلسله مراتب، واگذاری مسئولیت به معاونان و مدیران، رهبری، کنترل و اعمال نظارت بر آن‌ها آشنایی داشته باشد و بداند که همه کارها را نباید رئیس کتابخانه مجلس انجام دهد. من همیشه می­‌گفتم اگر این طور باشد که مدیر خودش در همه امور وارد شود، کتابخانه مجلس چرا این همه کارمند دارد و این همه حقوق می‌پردازد؟

گاهی دیده­‌ایم یک کتابخانه 120 نفر نیرو دارد، اما یک مدیر، 100 نفر دیگر را از بیرون کتابخانه وارد این مجموعه می‌کند و صراحتا اعلام می‌کند که کارمندان کتابخانه مجلس  اهل کار کردن نیستند؛ افرادی که هزینه‌‌های اضافی را به کتابخانه تحمیل می‌کنند و در دوره‌های بعدی این افراد را به دلیل تامین‌نشدن هزینه‌ها، تعدیل و اخراج می‌شوند. بنابراین مدیریت نیروی انسانی نیز مساله مهمی است و به صرف کتابدار بودن نمی‌توان یک مجموعه مانند کتابخانه مجلس را اداره کرد.

اگر رئیس مجلس شورای اسلامی فردی را انتخاب کند که کتابدار و کتابشناس نباشد، بر‌مبنای اساسنامه عمل نکرده  است، اما اگر این انتخاب را کرد، باید رئیس انتخاب شده حداقل در جلسه کارکنان کتابخانه مجلس، که همه تحصیلات عالی در زمینه کتابداری دارند، حضور یابد و از نظرات آن‌ها استفاده کند؛ زیرا کارمندان کتابخانه مجلس عالی‌ترین سطح تحصیلات را در میان بسیاری از سازمان‌‌های کشور دارند و حتی برخی خدماتی‌های این کتابخانه  نیز مدرک کارشناسی دارند. این افراد براساس تحصیلاتشان می‌توانند خدمات خوب و ارزنده‌ای را ارائه کنند.

مدیریت نیز علاوه بر آشنایی با مباحث کتابداری یک ضرورت است
رئیس کتابخانه مجلس باید در عین تبحر و صاحب نظر بودن در بحث کتاب و کتابداری در حوزه مدیریت نیز توانائی لازم را داشته باشد. اگر رئیس کتابخانه مجلس، تحصیلات کتابداری و کتابشناسی نداشته باشد، ولی توان استفاده موثر و فراگیر از نیرو‌های متخصص کتابخانه را داشته باشد، این هم‌افزایی و به کار‌گرفتن نیروهای متخصص می‌تواند به­‌خوبی تخصص نداشتن رئیس کتابخانه مجلس در زمینه امور کتابداری و کتاب‌شناسی را پوشش دهد.

من همیشه توصیه می‌کنم، در جلسات اجازه بدهید افراد متخصص ایده‌هایشان را مطرح  کنند و نظرات موافق و مخالف را خوب گوش کنید و بعد از شنیدن سخنان همه، به­عنوان مدیر تصمیم بگیرید و بر اجرای آن جدیت کنید. این راهکار موجب جمع‌آوری ایده‌های مختلف و حل مسائل علمی کتابداری از سوی صاحبنظران مختلف  می‌شود.

در اساسنامه کتابخانه مجلس نیز دو نفر از کارشناسان کتابداری و کتاب‌شناسی به پیشنهاد رئیس کتابخانه و تایید رئیس مجلس حضور دارند و این کارشناسان کتابداری می‌توانند منبع اطلاعاتی خوبی برای رئیس کتابخانه مجلس باشند. همچنین انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی به‌عنوان یک انجمن تخصصی می‌تواند طرف مشورت خوبی برای کتابخانه مجلس باشد.
البته انجمن کتابداری و اطلاع‌رسانی و دو کتابدار حاضر در هیات امنای کتابخانه مجلس در پیشبرد برنامه‌ریزی‌های سالیانه  کتابخانه مجلس می‌توانند، نقش مهمی ایفا کنند؛ اما برای اجرای مسائل روزانه کتابخانه مجلس کمبود نیرو نداریم؛ زیرا این نیرو‌ها در عمل خودشان را نشان داده‌­اند. اما متاسفانه دوره‌هایی بوده که مدیر کتابخانه مجلس نه‌تنها از کارکنان خوب کتابخانه مجلس استفاده نکرده، بلکه آن‌ها را به حاشیه رانده است. مهم‌ترین رکن برای موفقیت در کتابخانه مجلس استفاده از نیرو‌های انسانی این کتابخانه است. رئیسی که مدیریت بداند، حتی اگر متخصص کتابداری نباشد نیز می‌تواند به بهترین نحوه کتابخانه ـ کتابخانه مجلس ـ را مدیریت کند.

شما یک دوره نیز به‌عنوان معاونت پژوهشی کتابخانه مجلس مشغول به فعالیت بودید، درباره حضور‌تان در این بخش و همین‌طور تجربه‌های موفقی که در زمینه اسناد، کتاب و خرید منابع داشتید، بفرمایید.
کتابخانه مجلس زمانی یک معاون پژوهشی داشت که پژوهشگران را ناامید کرده بود؛ اما باید بدانیم، در همین معاونت فعالیت‌های بزرگی انجام شده و اکنون این بخش به جایگاه خوبی در پژوهش کشور رسیده است. کتابخانه مجلس از مدت‌ها قبل دارای شورای پژوهشی بوده طرح‌های پژوهشی متعددی در این معاونت مطرح و اجرا شده است. باید مصوبات این شورا عمل، سوابق رصد و برای ادامه فعالیت‌ها برنامه‌ریزی شود.

براساس اساسنامه، کتابخانه مجلس باید منابعش را منتشر کند و این فعالیت کار بزرگی است که انجام شده؛ اما متاسفانه برخی گفته‌اند این فعالیت‌ها ارزشی ندارد. در واقع مسئله این است که این عزیزان با این زمینه از علوم آشنایی کافی ندارند. چه بسا محققانی که سال‌ها تجربه فعالیت در کتابخانه مجلس یا همراهی با این معاونت را دارند و نمونه آن‌ها در هیچ کتابخانه‌ای در کشور وجود ندارد. باید قدر این پژوهشگران و محققان را دانست.

کتابخانه مجلس از نظر منابع، یک کتابخانه منحصر به فرد است؛ به‌عنوان مثال کتابخانه ملی هر نسخه خطی که احتمال می‌دهد از کشور خارج شود یا به هر دلیلی امکان خروج آن از دایره میراث مکتوب ایران وجود دارد، موظف است خریداری کند؛ اما کتابخانه مجلس با اینکه در طول عمر خود وظیفه گردآوری همه نسخه‌های خطی نفیس و کمیاب را نداشته اما همواره در طول این سال‌ها نسخه‌های نادر، ارزشمند و برجسته خطی را خریداری کرده است.

البته کتابخانه مجلس براساس ماده 3 اساسنامه موظف به گردآوری آثار حقوقی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی با تاکید بر اسلام‌شناسی و ایران‌شناسی و نگهداری از میراث ملی، آثار کمیاب خطی و موزه‌ای و انتشار مناسب آن است.
بله درست است؛ البته منظورم تهیه همه نسخه‌های خطی است که وظیفه کتابخانه مجلس نیست؛ اما این کتابخانه باید منابع نادر، نفیس و برجسته را خریداری کند. کتابخانه مجلس اکنون کمتر از 30 هزار نسخه خطی دارد اما همه آن‌ها نادر و نفیس و برجسته هستند. قطعا کتابخانه ملی و کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی نسخه‌های خطی بیشتری دارد؛ اما در کتابخانه مجلس همه نسخه‌های خطی نادر و نفیس و گاهی منحصر به فرد هستند.

 در کتابخانه مجلس افرادی مانند استاد عبدالحسین حائری بودند که گلچینی از نسخه‌‌های خطی نفیس و نادر را می‌خریدند. یا  فردی مانند مرحوم کیکاوس جهانداری حضور داشت که بهترین، متناسب‌ترین و تخصصی‌ترین منابع را برای کتابخانه ایران­شناسی و اسلام‌شناسی مجلس سنای پیش از انقلاب خریداری می­‌کرد؛کتابخانه‌ای که بعدها  به کتابخانه شماره دو مجلس شورای اسلامی تغییر نام داد. 

مرحوم جهانداری خدمت بزرگی به جمع آوری منابع مجلس سنا کرد. کارکنان قبلی کتابخانه مجلس سنا زیرنظر افرادی مانند جهان‌داری و زریاب‌خویی تربیت شدند و این افراد این توان را داشتند که بهترین منابع را برای این کتابخانه‌ها فراهم کنند. کتابخانه ایران‌شناسی و اسلام‌شناسی، کتابخانه مجلس، منابع ارزشمند و اصیلی دارد و در عین حال هیج منبع مهمی نیست که در این مجموعه نباشد.

اسنادی که از کف زیر زمین مجلس مشروطیت خارج و سازماندهی شد!
در بخش اسناد نیز کتابخانه مجلس مجموعه منحصر به فردی است زیرا برخی از اسناد فقط در این کتابخانه وجود دارند.  یادم می‌آید زمانی که مسئولیت کتابخانه مجلس را برعهده گرفتم، از محل نگهداری اسناد در زیرزمین ساختمان مشروطیت بازدید کردم. این اسناد در کارتن‌هایی چیده شده بود، که برخی پاره شده بودند و کف زمین را پُرکرده بودند و هنگام عبور، افراد باید پایشان را بر روی این اسناد می‌گذاشتند. آن زمان به رئیس مجلس وقت گفتم این کارتن‌های اسناد بدون نظم در این زیرزمین نگهداری می‌شوند و نمی‌دانیم تعداد سوسک‌ها و موش‌ها بیشتر هستند یا سندها؟

 اسناد کتابخانه مجلس از زیرزمین  ساختمان مشروطیت به همت کارشناسان کتابخانه مجلس در سال‌های حدود 79 و 80  به ساختمان شماره دو کتابخانه مجلس شورای اسلامی منتقل شد، کتابخانه‌ای که قدیمی‌ترین ساختمان کتابخانه مجلس است. این اسناد در آن‌جا مرمت و در قالب قفسه‌‌‌های ریلی سازماندهی و به مجموعه اسناد کتابخانه مجلس اضافه شد.
 
گزارش‌های دولتی منابع منحصر به فرد کتابخانه مجلس است
ازجمله منابعی که فقط در کتابخانه مجلس پیدا می‌شود، گزارش‌های دولتی این مجموعه است. در مجموعه ساختمان کتابخانه سنا تعداد زیادی گزارش‌های دولتی وجود داشت. یادم می­‌آید زمانی یکی از مدیران کتابخانه مجلس نتوانست با معاون مربوطه همکاری کند و از سمتش کناره­‌گیری کرد. این مدیر بعدا به من گفت در ساختمان سنا گزارش‌های دولتی در حال نابودی است و پیشنهاد کرد که این گزارش‌ها را سازماندهی کند. ایشان اسناد را در یکی از ساختمان­‌های بیرون کتابخانه مجلس، سازماندهی کرد.

 این منابع اکنون با نام گزارش‌‌های دولتی، یکی از منابع منحصر به فرد کتابخانه مجلس است. این منابع از ساختمان کتابخانه سنا  واقع در موزه نگارستان به ساختمان فعلی کتابخانه مجلس منتقل شد. این منابع  گزارش‌های مختلفی بود که دولت در دوره‌های مختلف به مجلس ارائه داده بود؛ اما هیچ­وقت سازماندهی نشده بود، تعدادی از این گزارش‌‌ها حتی در سازمانی که  این گزارش را ارسال کرده بودند، نیز پیدا نمی‌شود.

شما پیشنهاددهنده تاسیس «اتحادیه نسخ خطی در ایران» هستید، ایده‌ای که سال‌ها از ارائه آن می‌گذرد، به‌نظر شما اگر این ایده محقق می‌شد از چه آسیب‌هایی در حوزه نسخه‌های خطی پیشگیری می‌شد و چرا این ایده عملی نشد؟
در کشورمان مشکلات زیادی در بخش نسخ خطی داریم. پیشنهاد من این بود که اتحادیه نسخ خطی در ایران تشکیل شود؛ زیرا در آن زمان نسخه‌های خطی کشور وضعیت و ساز و کار مناسبی نداشتند. یکی از نقاط مثبت کتابخانه مجلس نسخه‌های خطی برجسته و نادر آن است. درحالی که تا آن سال­‌ها هیچ برنامه‌ای برای سامان دادن به این نسخه‌ها نداشتیم و فقط از این نسخه‌‌ها در کتابخانه  نگهداری می‌کردیم. ما با همراهی و همکاری بزرگان این عرصه تلاش­‌هائی برای ایجاد تحول در توجه به این میراث گرانقدر، حفاظت و نگهداری از آن و همچنین بهره‌­برداری از نسخه‌های خطی به­‌عنوان منبعی علمی در کتابخانه مجلس انجام دادیم.

برگزاری سمینار نسخ خطی و انتشار مجله «نامه بهارستان»
سال 1379 سمینارنسخ خطی مقدماتی را برگزار کردیم. همه صاحب‌نظران نسخه‌های خطی را دعوت کردیم. این سمینار کاملا کاربردی بود و دستاوردهای علمی خوبی را به دنبال داشت. بعد از این سمینار بود که مجله تخصصی «نامه بهارستان» را با حمایت شادروان ایرج افشار و با همت و تلاش سردبیر آن، مطلبی کاشانی منتشر کردیم؛ مجله‌ای که با رویکرد تخصصی به زمینه­‌های متعدد درباره نسخه‌های خطی می‌پردازد و هدف از انتشار این مجله تخصصی، نشر متون، چاپ ترجمه­‌ها و مقاله‌های متعدد از صاحب‌‌نظران و ایجاد متون علمی لازم برای تشکیل دوره تخصصی نسخ خطی در دانشگاه‌های کشور براساس آن‌ها بود. برای ایجاد این دوره دانشگاهی باید به اندازه کافی متن، مقاله و نوشته موجود باشد. خوشبختانه این اتفاق مهم رخ داد و بعد از چند سال انتشار  مجله تخصصی «نامه بهارستان»، برخی دانشگاه‌ها توانستند دوره نسخه‌های خطی را دایر کنند.

فعالیت در هیات امنای اتحادیه جهانی نسخ خطی اسلامی
بعد از فعالیت در هیئت امنای اتحادیه جهانی نسخ خطی اسلامی(تیما) در کمبریج  متوجه شدیم نسخه‌های خطی در ایران، بدون وجود متولی یا اتحادیه خاصی رها شده و سرو سامان خاصی ندارد.  در واقع هر کتابخانه‌­ای که دارای نسخ خطی است یک جور فعالیت می‌کند و حتی تصاویر نسخ  به راحتی در اختیار محققان قرار نمی‌گیرد؛ البته اکنون نیز وضعیت با تفاوت کمی تقریبا همین گونه است. گاهی برخی مراکز، نسخه‌های خطی خود را فهرست‌نویسی و برخی دیگر فهرست‌نویسی نمی‌کردند، برخی این فهرست­‌ها را منتشر  وبرخی دیگر این فهرست‌ها ر ا منتشر نمی‌کردند. این مراکز در خدمات‌دهی نیز متفاوت عمل می‌کردند و حتی از پژوهشگران برای پرینت، اسکن و میکروفیلم و میکروفیش از نسخه‌های خطی، پول‌های متفاوتی گرفته می‌شد.

پیشنهاد دادم اتحادیه‌­ای با اتکا به انجمن­‌های مردمی با حمایت دولت تشکیل شود و چهار رکن کتابداری نسخ خطی، فهرست‌نگاری نسخ خطی، تصحیح ، احیا و انتشار نسخ خطی و نیز مرمت نسخ خطی برای آن تعریف شود. اکنون در بخش مرمت­‌گران و فهرست‌نگاران نسخه‌های خطی، انجمن داریم. بهتر است دو انجمن دیگر یکی با نام تصحیح ، احیا و انتشار و دیگری به نام انجمن کتابداران نسخ خطی نیز داشته باشیم؛ البته زمینه‌های تشکیل این انجمن‌­ها آن زمان ایجاد شده بود.

آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی از سال 1379 به بعد برگزار شد و هرساله در این همایش از فعالیت­‌های افراد متخصص در زمینه نسخه‌های خطی مانند کتابداران، فهرست­‌نگاران، مصححان، ناشران، مرمت‌گران و حتی افرادی که در زمینه نسخه‌های خطی فیلم‌سازی و آن را برای عموم مردم معرفی کرده بودند، تقدیر می‌شد.در مجموع، این فعالیت‌ها موجب شد زمینه تشکیل اتحادیه با حضور جمع بزرگی از مصححان، فهرست‌نگاران، کتابداران نسخ خطی و مرمت‌گران در کشور فراهم شود و اگر آن زمان بعد از پیشنهادم، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک ساختمان در اختیار این اتحادیه پیشنهادی قرار می‌داد  و بر اساس این ایده، یک اتاق برای مدیر اتحادیه و چهار دفتر برای انجمن مصححان انجمن فهرست‌نگاران، انجمن کتابداران نسخ خطی و انجمن مرمت‌گران نسخ خطی در نظر می‌گرفت، امروز این افراد هر آنچه از نسخ خطی فارسی در جهان است را می‌توانستند شناسائی، تصویر برداری، مرمت فهرست‌نویسی کنند و  حتی بسیاری از نسخه‌‌های خطی شناسایی شده را تصحیح و منتشر کنند.

در آن زمان به طور جدی مشغول تصویربرداری از نسخ خطی و تهیه میکروفیلم از آن‌ها بودیم. بعدها برنامه دیجیتالی‌کردن این نسخ را در دستور کار قرار دادیم. همین­‌ فعالیت‌ها موحب شده ­بود که فعالیت‌­های کتابخانه مجلس در ارتباط با نسخ خطی مورد توجه قرار بگیرد و بسیاری از کتابخانه­‌های داخلی و خارجی به کمک کتابخانه مجلس در این زمینه امیدوار شوند.  البته  آن زمان درخواست‌های زیادی از کشورهای مختلف برای کتابخانه مجلس می‌آمد که فلان کشور نسخه‌های خطی  فارسی زیادی دارد، اما کسی نیست این نسخه‌های خطی را بخواند، بشناسد، فهرست‌نویسی یا تصحیح و احیاء کند و انتشار دهد. این نسخه‌ها همین‌طور در مخازن کتابخانه‌ها و مراکز مختلف در کشورهای گوناگون غالبا ناشناخته مانده و در  حال از بین رفتن هستند و این افراد با تشکیل این اتحادیه می‌توانستند نسخ خطی اسلامی و ایرانی  را در سطح جهان احیا کنند؛ البته بعدها نیز می‌توانستیم در زمینه نسخ خطی جهانی نیز خدماتی ارائه کنیم.

اکنون در کتابخانه‌های بسیاری از کشورها نسخه‌های خطی فارسی زیادی وجود دارد.مثلا در کشورهایی مانند ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان، هند، مصر، ترکیه و کشورهای اروپائی نسخه‌های خطی فارسی زیادی وجود دارد؛ اما متاسفانه فرد متخصصی که بتواند این نسخه‌ها را بخواند و بشناسد، در غالب این کشورها به اندازه کافی یافت نمی­شوند. یکی از اتفاقاتی که در آن دوران­ شکل گرفت حضورمان در اتحادیه جهانی نسخ خطی اسلامی بود. این اتحادیه در کمبریج تشکیل شد؛ اتحادیه‌ای که در تدوین، تصویب و امضای اساسنامه آن ایفای نقش کردیم و من نیز در چند دوره به‌عنوان عضو هیات امنای این اتحادیه انتخاب شدم و در جلسات این اتحادیه در کمبریج، استانبول، رباط و تاشکند ازبکستان شرکت ‌کردم. این اتحادیه سال 84 شکل گرفت و تا سال 86 که من در کتابخانه مجلس مسئول بودم به نمایندگی از کتابخانه مجلس و بعد از ترک مسئولیت کتابخانه مجلس نیز چند دوره به‌عنوان عضو هیات امنا در جلسات این اتحادیه شرکت ‌کردم.

چه کاری برای خرید و مبادله  نسخه‌های خطی و انتقال، خواندن، تصحیح و انتشار آن‌ها باید انجام داد؟ 
 به نظر بنده ایران نباید نسخه های خطی کشورهای مختلف را خریداری کند و به داخل کشور بیاورد. این تجربه را صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها دارند. آن‌ها میراث علمی و فرهنگی ملت­‌ها، از جمله  کتاب‌ها و نسخ خطی را از کشورهای مختلف جمع کردند و به کشور خود بردند و منفور کشورها و خائن به فرهنگ و تمدن ملت‌ها شناخته شدند. زمانی که در کشورهای تازه‌ استقلال‌یافته شوروی سابق در کنار خیابان، نسخه‌های خطی فارسی به فروش می‌رفت، در هیات امنای کتابخانه مجلس بحث شد که این نسخه‌ها خریداری و به کشور آورده شوند یا خیر؟ در نهایت به این نتیجه رسیدیم که نباید  این نسخه‌ها را خرید، بلکه باید در همان کشورها به کمک صاحبان آن شتافت؛ نسخه‌های خطی ارزشمند را فهرست‌نویسی و تصویر برداری کرد. سپس می­‌توان با رعایت قواعد و قوانین مربوطه، تصاویر نسخ خطی را  به‌­صورت میکرو فیلم، میکروفیش و اسکن دیجیتالی به کشور آورد و در اختیار پژوهشگران قرار داد.
 
بنابراین معتقدید نیازی به خرید اصل نسخه‌های خطی فارسی و ایرانی خارج از کشور نیست.
بله؛ ضرورتی برای خرید و انتقال اصل نسخ خطی فارسی و ایرانی به کشور وجود ندارد و به جای آن می‌توان تصویر یا اسکنی دیجیتالی از این نسخه‌های خطی تهیه کرد و آن را در اختیار پژوهشگران و کتابخانه‌­ها یا مراکز پژوهشی گذاشت؛ البته باید تلاش کنیم نسخه‌های خطی فارسی و ایرانی و اسلامی در تمامی کشورها شناسایی، مرمت و فهرست‌نگاری شوند و از هرکدام تصویر قابل استفاده‌ای تهیه شود. شبیه این فعالیت در یمن انجام شد. یکسری کتاب و نسخه خطی فارسی و غیر فارسی در یمن با نام «طاووس یمانی» برای استفاده محققان فهرست‌نویسی و اسکن شد؛ در دسترس پژوهشگران قرار گرفت، در حالی که اصل کتاب‌ها در یمن باقی ماند.

اگر ایده «اتحادیه نسخ خطی ایران » 12 سال پیش محقق می‌شد، انجمن فهرست‌نگاران، انجمن مصححان، انجمن کتابداران نسخ خطی و انجمن مرمت­گران تاکنون در قالب اتحادیه نسخ خطی ایران، طرح‌هایی برای فهرست‌نگاری، شناسائی، تصویر برداری یا مرمت نسخ فارسی با هزینه کشورهای دارنده این نسخه‌‌ها اقدام شده بود، نسخه‌های خطی فارسی و ایرانی زیادی در کشورهای مختلف شناسایی، احیا، مرمت و بعضا تصحیح  و منتشر و فعالیت‌­های پژوهشی زیادی تاکنون در این زمینه انجام شده بود. به هر حال  فعالیت در زمینه نسخه‌های خطی وظیفه کتابخانه مجلس است و نباید به جای پرداختن به وظایف مهم، رسالت‌های دست چندم را انجام داد.
 
هرساله کتابخانه‌های عضو ایفلا در نشست‌های این انجمن شرکت می‌کنند، اما معمولا گزارشی از دستاوردهای این مشارکت منتشر نمی‌شود، به نظر شما کتابخانه مجلس با چه معیارهایی می‌تواند حضور موفق‌‌تری در مجامع بین‌المللی، ازجمله ایفلا را تجربه کند؟
بله؛ یکی از وظایف کتابخانه مجلس ارتباط با کتابخانه‌های  مجالس دنیا و حفظ روابط بین‌المللی و بهره‌برداری از اطلاعات روز و دستاوردهای علمی دنیا است و این مساله یعنی برقراری ارتباط با کتابخانه‌های مجالس سایر کشورها و مبادله آثار علمی و انتشارات کتابخانه‌ای مساله­‌ای مهمی است که در اساسنامه کتابخانه مجلس نیز به آن اشاره شده است. کتابخانه مجلس باید در نشست‌های علمی بین‌المللی شرکت کند و با کتابخانه‌های مجالس دنیا ارتباط داشته باشد. ما هم در کتابخانه مجلس چند برنامه خاص در رابطه با این کنفرانس علمی جهانی کتابداری و اطلاع رسانی داشتیم. اول این‌که در بخش کتابخانه‌های پارلمانی ایفلا عضو بودیم و در نشست‌های آن‌ شرکت می‌کردیم، سخنرانی ارائه می‌دادیم و کتابخانه مجلس، دستاوردها و منابعش را معرفی می‌کردیم.

هنگام حضور در ایفلا؛ برای اعضای کتابخانه‌های پارلمانی ایفلا بسیار جذاب بود که  کتابخانه‌‌ای در ایران هست که کارکرد پارلمانی دارد، منابع نفیس و نادر در آن موجود است و در عین حال در این کتابخانه مرکز اسناد و موزه  نیز  وجود دارد زیرا  هیچ کدام از کتابخانه‌های پارلمانی در دنیا این وسعت و گستردگی را ندارند و نهایت یک کتابخانه کوچک پارلمانی با کارکرد محدود هستند. در ایفلا  وقتی توصیف کتابخانه مجلس را می‌شنیدند، می‌گفتند:«در غرب دنیا، کتابخانه کنگره و درشرق دنیا، کتابخانه مجلس فعالیت­های گسترده‌ای دارند. »کتابخانه مجلس در طول آن 9 سال مستمراً در ایفلا شرکت کرد و حتی اگر خودم شرکت نمی‌­کردم ؛حتما کسانی از بین کارشناسان برای شرکت در ایفلا حاضر می‌شدند.

تشکیل کمیته‌ای برای رصد و ارسال مقالات کتابداران به ایفلا
در کتابخانه مجلس طرحی را اجرا کردیم که براساس آن اعلام کردیم، کتابداران و کارشناسانی که تمایل دارند در ایفلا شرکت کنند، موضوع مقالات خود را اعلام کنند و کمیته‌ای از کارشناسان کتابخانه در ارائه و ترجمه مقاله به آن‌ها کمک خواهد کرد. این کمیته، مقالات را بررسی و از میان این مقاله‌ها آثار برتر را برای ارسال و ارائه در ایفلا  را انتخاب می‌کرد. اگر کار کارشناسی درست برای تعیین کتابدار توانمند و ارسال مقاله مرتبط  به ایفلا صورت نگیرد، فقط ایفلا‌نوردی کرده‌ایم. دلیل طرح و تشکیل این کمیته، کمک به کتابداران برای ارسال و ارائه مقاله به ایفلا بود؛ زیرا بسیاری از کارشناسان کتابخانه و کتابداران  ممکن است ندانند که برای شرکت در ایفلا چه فعالیتی را باید انجام داد.

شرکت در ایفلا با ایفلا‌نوردی متفاوت است
شرکت در این واقعه علمی، صرف حضور در آن بدون بهره‌­برداری­‌های کافی از آن، مصداق ایفلانوردی است. کسانی که از طرف کتابخانه مجلس مقاله آن‌ها در ایفلا پذیرفته می‌شد و در این کنفرانس شرکت‌ می‌کردند، به­ هر تعدادی که امکانات کتابخانه اجازه می‌‌داد، با هزینه کتابخانه مجلس به ایفلا می‌رفتند؛ اما اگر بیشتر از این تعداد افرادی می‌خواستند در ایفلا شرکت کنند و مقاله‌شان پذیرفته می‌شد، باید با هزینه خودشان در این رویداد علمی شرکت می‌کردند. اما کسانی که از طرف کتابخانه مجلس به‌عنوان مامور به ایفلا می‌رفتند، حتما باید گزارش می‌دادند. گزارش‌های متعددی از حضور کتابخانه مجلس در ایفلا در مجله «پیام بهارستان» منتشر شد که بسیار نیز مورد استقبال قرار گرفت.

طرح حمایت از کتابداران منتخب و واجد‌ شرایط برای حضور در ایفلا
در آخرین سال حضورم در کتابخانه مجلس، طرحی را ارائه کردم. براساس این طرح پیشنهاد دادم 20 نفر از کتابداران واجد شرایط در سراسر کشور از طرف رئیس مجلس شورای اسلامی برای حضور در این واقعه علمی مورد حمایت قرار بگیرند، یا لااقل بخشی از هزینه سفرشان تأمین شود. البته شرط این حمایت مالی نیز، ارائه مقاله مورد تأیید کمیته علمی کتابخانه مجلس، پذیرفته شدن و توانائی ارائه آن در ایفلا بود؛ اما متاسفانه این طرح در پایان دوران مسئولیت من در کتابخانه مجلس مطرح شد و ظاهرا دیگر پیگیری نشد. این طرح اگر چند سال به صورت مستمر اجرا شود، ایران می‌تواند نقش برجسته‌‌ای در ایفلا ایفا کند.
 
در آن سال‌ها واتیکان هزینه حضور 150 نفر از افراد را برای حضور در ایفلا از قاره آفریقا تامین می‌کرد؛ اما این‌ افراد فقط به ایفلا می‌آمدند و نگاه و تفریح می‌کردند؛ زیرا غالبا زبان نمی‌‌دانستند. فقط هرکدام یک رأی داشتند و در انتخاب مدیران و مسئولان این نهاد نقش خود را ایفا می کردند. بعضی از کشورها حضور فعالی در ایفلا دارند. ایران جزء کشورهایی است که می‌تواند با چنین طرحی، هرسال حد اقل 20 مقاله ارائه کند و20 کتابدارش در ایفلا حاضر شوند و با این راهکار نقش بسیارموثرتری در ایفلا داشته باشد. این مقاله‌ها از یک‌سال قبل تدوین و ترجمه می‌شود و شخص، خودش را برای ارائه آن آماده می‌کند. سفری که بخشی از هزینه‌های حضورش نیز با کمک­‌های  دولتی تامین شده است.

این برنامه می‌تواند برای کتابداران و کتابداری در ایران بسیار مفید و اثرگذار باشد. در این صورت ایران می‌تواند در انتخابات ایفلا، مانند انتخاب رئیس و مسئولان آن نقش پر‌رنگ‌تری داشته باشد. کتابخانه مجلس می‌تواند و باید در عرصه­‌های بین‌المللی حضور فعال و مؤثری داشته باشد و جزء وظایفش نیز هست. اگر این فعالیت‌ها را انجام ندهیم، یک کتابخانه عقب‌افتاده خواهیم داشت که روزآمد نیست و از دستاوردهای علمی دور است.
 
با توجه به اینکه محل دائمی موسسه فرهنگی اکو در ایران است و کتابخانه ملی توانسته از ظرفیت کشورهای عضو اکو استفاده کند، به نظر شما کتابخانه مجلس چطور می‌تواند از این ظرفیت‌ در سطح کتابخانه‌های پارلمانی استفاده کند؟ به‌ویژه اینکه این ظرفیت زمینه تعامل بیشتر میان کشورهای منطقه می‌شود.
ایران همواره مرکز قلمرو فرهنگی در منطقه بوده است و در قرون گذشته همه کشورهای اطراف ایران و ازجمله کشورهای عضو اکو مرجع اساسی علمی و فرهنگی خودشان را ایران می‌أانستند و اکنون نیز می‌دانند. این کشورها چشم امیدشان به ایران است و اگر کتابخانه مجلس مجمع کتابخانه‌های پارلمانی‌ کشورهای عضو اکو را تشکیل دهد، قطعا می‌تواند خدمات بیشتری را در سطح بین‌المللی ارائه کند. به‌عنوان مثال با تشکیل این مجمع، کتابخانه مجلس می‌تواند منابع فارسی را که در کشورهای عضو اکو وجود دارد، شناسایی و سازماندهی کند. البته با  توجه به ارتباط‌هایی که با مجالس این کشورها داریم، می‌توانیم موفقیت‌های بیشتری در زمینه کتابخانه‌های پارلمانی نیز کسب کنیم.

کتابخانه مجلس بخشی بزرگ و ارزشمند تحت عنوان مرکز اسناد قوه مقننه در اختیار دارد. در این مرکز به صورت تخمینی، بیش از ۱۲ میلیون سند با قدمت بیش از صد سال از مجلس، وجود دارد که غالب آنها منحصر به فرد هستند. طبعاً مهمترین کار، شناسایی این اسناد، ثبت، سازماندهی و نمایه کردن آنهاست، به نحوی که برای پژوهشگران قابل دسترسی و بهره‌برداری باشد. این اسناد می‌­تواند بخش‌های مبهمی از تاریخ مجالس معاصر ما را روشن کند.

دو پیشنهاد برای مرکز اسناد کتابخانه مجلس 
به نظر بنده غیر از سازماندهی اسناد موجود حداقل سه کار عمده دیگر می‌توان در بخش اسناد انجام داد. البته بعضی از این ها را قبلا هم به عنوان طرح به رؤسای کتابخانه پیشنهاد کرده‌ام و حتی برخی از آنها گام هایی نیز در مسیر اجرا طی کرده اند؛ اما این طرح‌ها متاسفانه به دلایل مختلف تاکنون نیمه‌کاره مانده است.
 
 اولین  پیشنهادم در حوزه اسناد این است که با شروع هر دوره می‌توان از نمایندگان خواست که فرم اطلاعاتی خاص خود را تکمیل کرده و به مرکز اسناد بدهند و در تمام دوره ۴ ساله نیز به صورت متناوب گزارش فعالیت‌های خود را برای نگهداری در مرکز اسناد به این مجموعه ارائه کنند. این گزارش فعالیت‌ها می‌تواند شامل طرح‌هایی که به مجلس پیشنهاد کرده‌اند، اعلام نظرهای مثبت یا منفی که در سرنوشت کشور و برخی قوانین، موثر و کارساز بوده است و دیگر فعالیت‌های نمایندگان مجلس باشد. همه این فعالیت‌ها می‌توانددر روزهای اول هر دوره از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی انجام شوند و اسناد حاصله در پوشه مخصوص یکایک نمایندگان به اسناد این مرکز اضافه شود.  یقیناً این کار با استقبال نمایندگان هم مواجه خواهد شد.

 دومین فعالیتی که می‌توان انجام داد؛ انجام پژوهش­‌ها و برگزاری سمینارهایی در زمینه سوابق تاریخی هر حوزه انتخابیه و مجلس است. ما سندهایی مربوط به هر یک از حوزه های انتخابیه در اختیار داریم. اگر با نماینده آن حوزه توافق کنیم که با سازماندهی جمعی از پژوهشگران حوزه انتخابیه خود و جمع آوری اسناد موجود در آن منطقه، کاری تحقیقی و پژوهشی در رابطه با نمایندگان و مجلس در منطقه خود از زمان انقلاب مشروطیت انجام دهند، کار بسیار مفید و ارزشمندی خواهد بود. کتابخانه مجلس نیز می‌تواند تصاویر سندهای موجود در مرکز اسناد خود را در اختیار آنان قرار دهد.

 البته بهتر است کار نظارت بر شیوه علمی پژوهش به عهده کتابخانه باشد و هزینه‌های پژوهش، انتشار و برگزاری سمینار و نشست‌های هم‌اندیشی بر عهده مراکز، نهادها و بنگاه‌های اقتصادی حوزه انتخابیه نماینده مجلس باشد. این فعالیت باعث می‌شود، اسناد جدیدی به مجموعه اضافه شود و این اسناد در پژوهش‌ها به کار گرفته شود، مجموعه زیادی از پژوهشگران در زمینه تاریخ قوه مقننه به کار پژوهشی بپردازند و مکتوبات خوب و مفیدی در این زمینه منتشر شود.

تدوین تاریخ شفاهی نمایندگان مجلس پیشکسوت
 پیشنهاد سوم راه‌اندازی مجدد تاریخ شفاهی است. بسیاری از کسانی که در مجالس قبل از انقلاب و حتی پس از انقلاب نماینده بوده‌اند، از دنیا رفته‌اند و یقینا تعداد زیادی از آنان که در قید حیات هستند، می‌توانند ساز و کارهای قانون گذاری کشور ما را نقد کنندو پیشنهاد های ارزشمند برای پیشرفت بهتر و دقیق‌تر قانون گذاری در کشور ارائه کنند، این افراد نیز به زودی از دست می‌روند و دیگر این منابع ارزشمند و دانش و تجربه آن‌ها برای جامعه قابل استفاده نخواهند بود. البته یکبار کار تاریخ شفاهی در قوه مقننه آغاز شد ولی به دلایل پیش پا افتاده‌ای متوقف شد.  این کار می‌تواند در مرکز اسناد انجام شود.

 انتقال اثار موزه‌ای حوزه‌های انتخابی نمایندگان 
موضوع بعدی در مورد موزه قوه مقننه است که جزء مجموعه کتابخانه مجلس تعریف شده است. کارشناسان موزه باید دائماً در ساختمان اصلی مجلس به دنبال حفظ اشیای تاریخی و موزه‌ای باشند  و این اثار ارزشمند را زیر دست و پا خارج کنند زیرا بخشی از هدایای زمام‌داران کشورها به رؤسای مجلس در موزه  مجلس نگهداری می‌­شود. علاوه بر آن می‌توان با فراخوان دادن و کمک خواستن از نمایندگان  مجلس، آنچه را که در حوزه‌های انتخابیه سابقه تاریخی دارد، جمع‌آوری کرده و به موزه مجلس غنای بیشتری ببخشند. بنابراین برنامه‌ریزی مناسب برای جذب نسل موجود و آینده برای بازدید از موزه و آشنائی با تاریخ مجلس از اقدامات ضروری و تخصصی در این بخش خواهد بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط