شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
تاکید دین و فرهنگ ما بر مدارا برای نسل جدید ناشناخته است

متاسفانه واقعیت این است که نسل جدید فکر می‌کند که دین با امری به نام آزادی مقابله دارد یا مدارا و تحمل در دین وجود ندارد. وقتی ما به نسل جدید می‌گوییم این باور صحیح نیست و دین به تمام این موارد پرداخته است، او متحول می‌شود

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): هرچند ضرورت مدارا و تحمل داشتن در برابر آرا و نظرات مختلف بر هیچ کس پوشیده نیست. اما همانطور که تجربه زیسته ما در سطح فردی و اجتماعی نشان می‌دهد دستیابی به این مفاهیم در بعد عملی کاری است دشوار و نیازمند درک و توجه. امروز که فضای جامعه ما بیش از پیش و از ابعاد مختلف به سمت دو قطبی شدن پیش می‌رود توجه به این امر بیش از هر زمان ضروری و مهم به نظر می‌رسد. اما آیا تحمل مخالف و مدارا در فرهنگ دینی و ادبی ما جایگاهی دارد؟ سید حسین غنضفری مولف کتاب «تحمل مخالف؛ مبانی ضرورت و دیدگاه‎‌ها» که به تازگی و توسط انتشارات ایده نو روانه بازار نشر شده است در این اثر به بیان این ضرورت مهم با اتکا به آرای معصومین(ع) و بزرگانی چون سعدی، حافط، مولانا، علامه جعفری و ... پرداخته است.

سید حسین غضنفری در مورد فعالیت‌ها و انگیزه‌های اولیه خود در نگارش این کتاب به ایبنا می‌گوید: ما حدود 15 سال است که در کار نشر هستیم و حوزه اصلی فعالیت‌مان انتشار کتاب‌های دینی به زبان‌های خارجی است. البته مسئولیت اصلی این کار بر عهده انتشارات انصاریان در قم هست که صاحب آن اخیرا(یک ماه پیش) به رحمت خدا رفتند. این انتشارات نزدیک به هزار عنوان کتاب دینی به زبان خارجی منتشر کرده‌ و ما نیز نمایندگی آن را در تهران داریم. مراجعه‌کنندگان ما در این 15 سال افراد مختلفی بوده‌اند اما بیش از همه خانواده‌هایی که فرزندانی خارج از کشور دارند و فرزند آن‌ها با فردی خارجی که دین دیگری داشته، ازدواج کرده است، به ما مراجعه می‌کنند. این خانواده‌ها مایل هستند تا با معرفی کتاب‌هایی، اعضای جدید خانواده خود را با دین اسلام آشنا کنند. علاوه بر این گروه، دانشجویان و افراد مقیم کشورهای دیگر که دوستان و آشنایی دارند که علاقه‌مند به آشنایی با اسلام در زمینه‌های مختلف هستند، از دیگر مخاطبان کتاب‌های ما هستند. این ضرورت باعث شده است که ما در این 15 سال به انتشار کتاب‌های دینی به 17 زبان دنیا بپردازیم.

در این ارتباط‌ با مخاطبان، متوجه دغدغه‌ای شدیم که بسیاری از خانواده‌ها را درگیر خود کرده و چالش‌های بسیاری را برایشان ایجاد کرده بود. برای مثال در خانواده‌ای مذهبی فرزند خانواده در کشوری دیگر با خانم یا آقایی با دین متفاوت آشنا شده یا سبک زندگی متفاوت با خانواده خود دارد و همین امر زمینه‌ساز اختلاف و مشکل است. اما این مشکل تنها مختص به خانواده‌هایی که اعضایشان در خارج از کشور هستند، نمی‌شود، ما در جریان ارتباط خود با اقشار مختلف جامعه در داخل نیز متوجه این چالش می‌شویم که دارد از وضعیت تضاد گفتمانی خارج و به قهر و حتی جدایی بین افراد حتی نزدیک ختم می‌شود.

برای مثال ما با صحبت‌هایی که با دانشجویان تحصیلات تکمیلی یا اساتید دانشگاه که ما رجوع می‌کنند، داریم می‌بینیم حتی این اقشار در برابر جریان و طیف روبه‌رو و مخالف خود از حد اختلاف متعادل خارج شده و دارند به سمت سیاهی و سفیدی مطلق می‌روند.

غنضفری با بیان لزوم انسجام در میان افراد یک کشور می‌افزاید: بنابراین اگر بخواهم خلاصه بگویم هدف ما از نگارش این کتاب و حرف ما یک چیز است که ما اولا ایرانی و دوما شیعه هستیم، آن هم شیعه‌ای که در جهان اقلیت است. در جهان کنونی که 8 میلیارد انسان در آن زندگی می‌کنند، هنوز 4 میلیارد نفر الهه پرست هستند و حتی به ادیان ابراهیمی ایمان نیاورده‌اند! پس می‌ماند 4 میلیارد که در میان آن 4 میلیارد دیگر هم اکثریت با مسیحیت و بعد از آن هم اهل تسنن هست و شیعه در این دایره در اقلیت قرار دارد. حال اگر ما نیز بخواهیم این شیعه اقلیت را تکه و پاره کنیم چه چیزی  از آن می‌ماند؟ لذا ما باید رفتار و مسیری داشته باشیم که این طایفه شیعه حفظ شود. اما این حفظ شدن چگونه ممکن می‌شود؟ وقتی ما روابط خود را بنابر سفارش پیامبر(ص) بر پایه اخلاق و حرمت انسان و کرامت به پیش ببریم. ما اگر این مبانی را مد نظر داشته باشیم این طایفه را می‌توانیم حفظ کنیم و در غیر این صورت طایفه روز به روز دچار انشقاق می‌شود.

مولف کتاب تحمل مخالف در مورد معیارهای انتخاب معصومین و متفکرین در این اثر توضیح می‌دهد: همانطور که اشاره کردم ما به خاطر کارمان با مخاطبان گوناگون در ارتباط هستیم بخشی از این مخاطبان دانشجویانی هستند که برای تحقیقات خود و پیدا کردن منابع به ما مراجعه می‌کنند. در میان گفت و گوها و بحث‌هایی که در مورد اختلاف نظرها با این عزیزان داشتیم، دریافتیم که اگر از دو سه جهت بتوانیم به آن‌ها ایده بدهیم پذیرش بهتری از سمت آن‌ها صورت می‌گیرد. ما فهمیدیم در قدم نخست درگیری ما بر سر یک سری مبانی و مفاهیم است که اگر ما بتوانیم در این موارد به تفاهم اولیه برسیم قدم بسیار مهمی برادشته می‌شود. این تفاهم باعث تغییر ما در رفتار اجتماعی و رفتار روزمره‌ می‌شود. اما این امر نیازمند این است که ما این شناخت را به دست بیاوریم که فرد لازم است در چه مواردی خود را پذیرا کند و سطح اندیشه‌اش را بالا ببرد. برای مثال و به عنوان قدم اول هر انسانی باید حقیقتا این امر را بپذیرد که انتقاد یک رکن اساسی در زندگی است یا باور کند که مدارا و تحمل یک اصل ضروری است و خشونت نکردن یک امر مهم  است یا باورکند که  که خدای مهربان آزادی را به تمام انسان‌ها  اعطا کرده است. پذیرش اصیل این مفاهیم و همراه کردن آن در مسیر زندگی روزانه امری است که باید به آن پرداخت.

غنضفری با اشاره به منفک شدن بخش بزرگی از جامعه با این مفاهیم تاکید می‌کند: نکته اساسی این است که بسیاری از این مفاهیم در نسل جدید ما فراموش شده است. وقتی انسان با این مفاهیم پرورش پیدا کند می‌فهمد با طرف مقابل خود چگونه باید در زندگی فردی و اجتماعی رفتار کند. با توجه به این نیاز و شرایط، ما تصمیم گرفتیم که ابتدا تمرکز خود را بر باز کردن این بحث بگذاریم. این‌ها همه مواردی بودند که ما در رفت و آمد با افراد مختلف و طی دیالوگ‌های روزانه‌ای که داشتیم به آن‌ها اشاره می‌کردیم اما تصمیم گرفتیم به صورت یک موضوع چارچوب‌مند آن را سامان دهیم.

او در مورد استفاده از سیره ائمه و میراث‌های فرهنگی توضیح می‌دهد: موضوع دوم در این مسیر این بود که آیا ضرورت این مفاهیم تنها در علومی چون روانشاسی یا جامعه‌شناسی مورد توجه قرار گرفته یا دین هم به این موارد توجه و نظر داشته است؟  ما به عنوان انسان‌هایی که با افتخار می‌گوییم دین دار هستیم باید بدانیم که دین این موارد را جزو ارکان خود می‌داند. متاسفانه واقعیت این است که نسل جدید فکر می‌کند دین به این امور نپرداخته و تصورش این است که دین اصلا با امری به نام آزادی مقابله دارد یا مدارا و تحمل در دین وجود ندارد. وقتی ما به نسل جدید می‌گوییم این باور صحیح نیست و دین به تمام این موارد پرداخته است، او متحول می‌شود و حتی باور نمی‌کند که دین به این موارد نگاه عمیق معرفتی دارد. به همین دلیل ما در فصلی از این کتاب تا جایی که فضا ایجاب می‌کرد از دید اسلام یعنی پیامبر(ص)، امیر المونین(ع)، امام رضا(ع) و سایر ائمه به این امر بپرداخته‌ایم که حقیقتا در سیره معصومین ما این مفاهیم وجود داشته است.

در کنار این، در بخشی از جوانان ما افرادی وجود دارند که تنها به دنبال نگاه دینی نیستند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم از دریچه دیگری هم به این موضوع بپردازیم و از آنجایی که شعرای ما مورد احترام نسل جوان هستند و برای فرهنگ و تمدن ایران زحمت کشیده در آن موثر بوده‌اند، سخنانشان می‌تواند تاثیر گذار باشد. بسیاری از مطالبی که سعدی، حافظ و مولانا به آن‌ها اشاره کرده‌اند همچنان برای بسیاری ناشناخته است و بسیاری از نسل جدید حتی با آن‌ها آشنا نیستند. بسیاری از جوانانی که در رشته‌های فنی یا تجربی تحصیل می‌کنند آشناییت چندانی با این اندیشه‌ها ندارند و اگر هم با آثار این بزرگان مواجه بوده‌اند، آن قدر سطحی و گذری بوده که دقت لازم را بر آن نداشته‌اند. غافل از این که، این سخنان سرشار از مسائل تربیتی است که انسان‌ها از طریق آن  می‌توانند خود و در ادامه جامعه‌شان را بسازند. توجه داشته باشیم اگر انسان خود را بزرگ کند، جامعه را بزرگ خواهد کرد و اگر هر انسانی بیاموزد به شکل فردی ظلم نکند در ادامه و در جامعه هم ظلم نخواهد کرد. ما در گفت و گوهای خود دریافتیم که این شکل از صحبت تاثیر بسیار زیادی بر جوانان می‌گذارد و به همین دلیل تدوین این کتاب را لازم و مفید دیدیم.

این پژوهشگر در مورد سایر کتاب‌های این انتشارات با محوریت این موضوع به ایبنا می‌گوید: ما قبل از این کتاب دو عنوان کتاب دیگر با عنوان بازگشت به قرآن و بازگشت به نهج‌البلاغه تدوین و منتشر کرده‌ایم. هدف ما از انتشار این دو عنوان نیز این بود که باور داریم اگر به متون ریشه و اولیه و مبانی خود بازگردیم بسیاری از اختلافات کنونی شاید قابل رفع باشد. البته ما الان داریم در جامعه درون دینی بحث می‌کنیم، زمانی ممکن است این بحث در جامعه برون دینی باشد که متفاوت است. اما در جامعه درون دینی باید بگوییم ما از منابع اصلی خود یعنی قرآن و نهج‌البلاغه غافلیم و با همین نگاه ما کتاب بازگشت به صحیفه سجادیه را هم در دست انتشار داریم. ما این آثار را با نگاهی نو و برای نسل جدید نوشته‌ایم چرا که باور داریم این‌ها مواردی است که می‌توان از درون آن‌ها وفاق درآورد. نهج‌البلاغه کتابی است که در میان ما شیعان رکن محسوب می‌شود اما ما می‌بینیم بسیاری از افراد مذهبی و حتی برخی از روحانیون یک بار تا انتها نهج‌البلاغه را مطالعه نکرده‌اند. برای مثال در ماه رمضان همواره به ختم قرآن توصیه می‌شود اما ترغیب به ختم نهج‌البلاغه مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در حالی که خواندن این کتاب ارزشمند می‌تواند شناخت، درک و معرفت برای تمام افراد جامعه از فرد عادی تا کارگزار و ...بیاورد.

بعد از انتشار کتاب تحمل مخالف بسیاری از اساتید و دانشجویان از ما خواستند که به سراغ مکاتب دنیای مدرن و جهان غرب برویم و تحمل مخالف از نگاه آنان بررسی کنیم. آن‌ها گفتند حالا که شما از نگاه درون دینی و اسلام بحث کرده‌اید بیایید و از آن سو نیز بحث کنید. به همین دلیل کتابی تالیف شده است به نام انسان در کشاکش باورها که می‌توان آن را جلد تکمیلی کتاب تحمل مخالف دانست. در این اثر بر این امر تمرکز داشته‌ایم که اندیشه‌ها و مکاتب سیاسی مختلف در دنیا در مورد تحمل مخالف چه می‌گویند و به این نتیجه رسیدیم که آن‌ها هم دقیقا آن چه اسلام گفته است را می‌گویند. اگر ما مفاهیمی مانند دموکراسی، حقوق بشر، اومانیسم و ... را دقیق بخوانیم می‌بینیم آن‌ها نیز به دنبال کرامت و تعالی انسان و خوب تربیت شدن و خوب خدمت کردن او هستند و هر کدام با قلم و انشایی این موارد را مورد توجه قرار می‌دهند.
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها