دوشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۷
توجه به شعر و جشنواره‌های شعر عاشورایی بیشتر از  داستان بوده است/ «سی گزارش به شیطان» می‌تواند سی گزارش به انسانِ امروزی باشد

طوبی زارع، نویسنده داستان «سی گزارش به شیطان» که به واقعه عاشورا از نگاه شیاطین می‌پردازد، درباره کمبود داستان عاشورایی در ادبیات فارسی گفت: همان‌طور که از رسانه‌ها مشخص است همیشه در ادبیات عاشورایی، متولیان فرهنگی بیش از داستان، به جشنواره‌ها و شب‌های شعر عاشورایی توجه کرده‌اند. البته این عامل تام، برای توجیه کمبود کمی تولیدات داستانی نسبت به شعر نیست؛ ولی به نظر من یکی از عوامل خیلی مهم، همین مطلب است که همیشه توجه به شعر و جشنواره‌های شعر عاشورایی که به نوعی مولد و مروج تولیدات فرهنگی هستند، بیشتر از داستان بوده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ ماه محرم، ماه تأمل در ذات زندگی بشری است؛ این‌که چه هستیم، چرا زندگی می‌کنیم و چه نوع زندگی‌ای می‌تواند ما را به کمال انسانی برساند. ماه اندیشیدن فرارسیده و حالا وقت آن است که ببینیم کلمات چه‌طور می‌توانند ما را به آن سال‌ها ببرند تا درس‌های درست‌زیستن را بیاموزیم؛ سال‌هایی که نبودیم و درک‌مان از آن شاید به اندازه یک دانه گندم است. راه‌های زیادی برای آگاهی از این کلمات وجود دارد. بیشتر عمرمان را احتمالا با اشعار محرمی و نوحه‌ها و مداحی‌ها گذرانده‌ایم و تصویرسازی واقعه عاشورا را نیز از طریق روضه‌ها دریافت کرده‌ایم. روضه‌ها، سعی می‌کنند بر تاریخ و سندهای معتبر تاریخی متکی باشند؛ اما برای نسل جوان امروز کدام روش جالب‌توجه‌تر است؟؛ روضه‌ای مبتنی بر کتاب‌های تاریخی یا مبتنی بر قصه و داستان که آسان‌تر به دلِ سرزمین کربلا برویم. داستان‌هایی که دست‌مان را بگیرد و به خیمه‌های خاندان صلح و خیر ببرد و بتوانیم تک‌تک شخصیت‌های مؤثر در واقعه عاشورا را بشناسیم و تصور کنیم؛ اما داستان دینی به‌ویژه عاشورایی برخلاف شعر عاشورایی آن‌قدرها بین مردم جا نیفتاده است و سراغش را نمی‌گیرند.
ما در پرونده جلوه حماسه حسینی در ادبیات فارسی، به سراغ نویسنده‌هایی خواهیم رفت که تلاش می‌کنند نگاه متفاوتی داشته باشند و مخاطب امروز را با جنبه‌های جدید ماه محرم، امام حسین علیه‌السلام و واقعه عاشورا آشنا کنند. در شماره اول، با طوبی زارع، نویسنده داستان «سی گزارش به شیطان» گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه آمده است.

«سی‌ گزارش به شیطان» با رویکرد معرفی شخصیت‌های مؤثر در قیام عاشورا، در قالب داستانی طراحی شده است. قصه اصلی، به دنبال خشم و ناامیدی شیطان از مرگ معاویه شکل می‌گیرد. راوی داستان، دستیار ویژه شیطان است که برای آرام‌کردن او قول می‌دهد در مدت شش‌ماه، نور پنجم یعنی امام حسین (ع) را از روی زمین محو کند و برای این کار درخواست می‌کند که بهترین افسران شیطان به فرمان او دربیایند. داستان در قالب سی گزارش به شیطان پیش می‌رود.


روایت عاشورا در فضای داستان برای شما چه نوع تجربه‌ای بود؟ از زمان نگارش داستان آیا خاطره‌ به یادماندنی‌ای دارید؟
روایت عاشورا، همان روایت عشق است که از هر زبان می‌شنوی، نامکرر است! زمان نگارش داستان مصادف بود با ناب‌ترین لحظه‌های زندگی؛ سکوت شبانه و عطر سیب و یاد سالار شهیدان، سراسر خاطره‌ای است لاینفک از هم. به طوری که وقتی به آن ثانیه‌ها فکر می‌کنم، معنی حقیقی الهام به بشر را می‌فهمم.
 
ما انسانیم و قاعدتا از مختصات دنیای شیاطین باخبر نیستیم. در این داستان دستیار ویژه شیطان و افسران دیگر وجود دارند. چه‌طور شد که این موجودات را برای مخاطب باورپذیر کردید؟
من تلاش کردم از زاویه دید متفاوت به واقعه عاشورا نگاه کنم. درست است که ما قادر به تجربه عالم شیاطین نیستیم؛ اما از دل روایات و دعاها و مواریث شیعه، مطالبی دال بر خوشحالی شیاطین برای مبارزه با حق در زمین به دست آمده است. در تفاسیر قرآن داریم که شیطان، دشمن سوگند‌خورده هدایت بشر است. از این رو، قاعدتاً از اینکه به ظاهر، حق در عرصه عاشورا پایمال شود و به زعم شیاطین که به بطون راه ندارند، پیروزی از آن ستمگران باشد، برای آن‌ها موفقیت در مأموریت محسوب می‌شود. به نظر من باورپذیری این عالم برای مخاطبی که از سوگند شیطان پس از رانده‌شدن از درگاه الهی باخبر باشد، کار چندان دشواری نیست. به خصوص که مخاطب امروز، از آگاهی و معرفت بالایی نسبت به جبهه حق و باطل برخوردار است.
 
«سی گزارش به شیطان» می‌تواند سی گزارش به انسانِ امروزی باشد که درگیر مسائل غفلت‌آور شده است؟
پرسش شما حاکی از عمق تأمل در محتوای کتاب است. آری، دقیقاً همین است. اگر از این منظر نیز به ماجرا نگاه شود، پیام‌های معرفتی کتاب، به مخاطب با زاویه‌ای زیبا و تأثیرگذار منتقل خواهد شد.
 
امروزه وصل‌شدن به ریسمان محبت ائمه علیه‌السلام یکی از راه‌های نجات روح آدمی است که بین بالاوپایین‌های زندگی مادی گیر کرده. تابه‌حال اشعار و روضه‌ها سعی داشتند چنین محبتی را حفظ کنند؛ به نظر شما داستان هم چنین ظرفیتی دارد؟
به نظر من هر کدام از ابزارهای تبلیغی کارکرد و مخاطب خاص خود را دارند. نمی‌توان گفت با وجود فلان فیلم هرچند هم کامل و بدون نقص، رسالت تبلیغ از معارف آیینی به اتمام رسیده است و نیازی به تألیف کتاب یا مداحی و منبر نیست؛ زیرا مخاطب‌ها بسته به تجربه زیستی، محیطی، تربیتی و حتی سلیقه و گرایش ذاتی خویش، رویکردها و علاقه‌های ویژه‌ای به هریک از این ابزارها دارند. از نظر من داستان، ظرفیت بسیار مناسبی برای روایت وقایع دینی برای مخاطب خود دارد؛ خصوصاً داستانی که با قوه تخیل نویسنده درآمیخته، و از سویی جنبه‌های اصالت تاریخی خود را نیز حفظ کرده باشد. چنین داستانی، خود می‌تواند روضه‌ای مکتوب باشد و کتاب را برای همیشه منبر زنده خود قرار دهد؛ منبری زنده و قابل حمل در هر زمان و هر مکان.
 
چرا ادبیات عاشورایی ما به‌ویژه در حوزه داستان بزرگسال نسبت‌به شعر عاشورایی ضعیف‌تر جلوه می‌کند؟ در این حوزه داستان‌های کمی نوشته شده یا موجود است و خوب معرفی نشده؟
همان‌طور که می‌دانید و از رسانه‌ها مشخص است همیشه در ادبیات عاشورایی، متولیان فرهنگی بیش از داستان، به جشنواره‌ها و شب‌های شعر عاشورایی توجه کرده‌اند. البته این عامل تام برای توجیه کمبود کمی تولیدات داستانی نسبت به شعر نیست؛ ولی به نظر من یکی از عوامل خیلی مهم، همین مطلب است که همیشه توجه به شعر و جشنواره‌های شعر عاشورایی که به نوعی مولد و مروج تولیدات فرهنگی هستند، بیشتر از داستان بوده است. دلیل دیگر ماهیت کاربردی‌ بودن شعر عاشورایی برای انواع عزاداری‌ها و مراسم‌هاست که طبیعتاً شعر می‌تواند توسط مداحان، تعزیه‌خوانان، گروه‌های سرود، خواننده‌ها و... بیش از داستان کاربردی باشد. البته باز هم ممکن است عوامل دیگری وجود داشته باشد؛ اما از نظر من دو عامل مهم همین مواردی هستند که عرض کردم.
 
ادبیات داستانی ایران از روایت واقعه عاشورا در سرزمین کربلا برای مخاطب داخلی، تا روایت آن در سراسر جهان و برای همه مردم، فاصله زیادی دارد. به نظر شما چرا در جهانی‌سازی قیام امام حسین علیه‌السلام با استفاده از ابزار داستان و کتاب عقب مانده‌ایم؟ و چه باید کنیم؟
در خصوص جهانی‌سازی داستان عاشورا، این موضوع شامل خیلی از تولیدات دیگر فرهنگی ایران می‌شود و محصور به موضوعات عاشورایی نیست. دلیل آن هم از نظر من بیشتر متوجه متولیان و مسئولین فرهنگی است و انگشت اتهام ابتدا به سوی آنها دراز است؛ زیرا نویسنده فارسی و ناشر اثر، رسالت خود را در تولید داخلی انجام داده‌اند و ابزار و قدرت لازم را با توجه به هزینه‌های گزاف ترجمه، بی‌ارزشی ریال در برابر دلار و دشواری در ارتباط با ناشرهای جهانی ندارند. بنابراين موانعی در كار است که برحسب انصاف، رسالت جهانی‌سازی اثر را از دوش نویسنده بر می‌دارد و آن را به مسئولین فرهنگی نسبت می‌دهد. به‌نظر من باید جنبش جدی در ترجمه بهترین تولیدات فارسی در سایر کشورها حتی اروپا و آمریکا صورت بگیرد و دولت اهتمام جدی در این راستا به خرج دهد.

در نوشتن این اثر، از چه منابعی استفاده کرده‌اید؟
منابع در پایان کتاب ذکر شده است. البته بیش از این منابع، نوشتن اثر را مدیون مطالعات قبلی و آموزه‌های پیشین در طول سالیان تحقیق و آشنایی با معارف عاشورایی هستم.
 
آیا نوع روایت «سی گزارش به شیطان» از ادبیات عاشورایی پیشین الگوبرداری کرده است؟
راستش را بخواهید من فکر نمی‌کنم این زاویه دید را قبلاً در جایی دیده و از آن الهام گرفته باشم. حتی اگر کسی پیش از من از چنین زاویه‌دیدی استفاده کرده باشد، اعتراف می‌کنم از آن بی‌خبرم. از این‌رو نمی‌توانم الگویی برای این کار معرفی کنم. این کتاب، خودجوش و به صورت الهام‌گونه نوشته شد و طبعاً نوع ادبیات آن را هم از فضل خداوند و هدیه سالار شهیدان می‌دانم.
 
قصه کدام شخصیت در این اثر، برایتان ناراحت‌کننده‌تر بود؟
البته ناراحت‌کننده‌بودن شاید واژه مناسبی نباشد؛ چون عظمت روحی و ارادت حضرت ام‌البنین به امام حسین (ع) غبطه‌انگیز است. از اینکه شیرزنی عشق مادرانه خود را فدای محبت امام حسین و یاری‌رساندن به ایشان کند آدم دچار شگفتی می‌شود.
 
این کتاب، چندمین اثر شماست؟
البته من پیش از آنکه نویسنده باشم، شاعر هستم و آثار شعری‌ام به نام‌های «من شعله سرکش رباعی هستم»، «یک نفر دارد صدایت می‌زند» و «بابای من امام است» منتشر شده است و در عرصه ادبیات، «شهاب‌های هشت ساله، پروانه‌های بی‌نشان» و «رباب، دو نقطه دارد» و همچنین مقالاتی در دانش‌نامه دفاع مقدس یزد به چاپ رسانده‌ام و آثاری نیز در دست چاپ دارم.


اطلاعات کتاب:
«سی‌ گزارش به شیطان»در 130 صفحه با قیمت 42 هزار تومان در دو نسخه الکترونیکی و کاغذی از سوی نشر صاد منتشر شده است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها