چهارشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۳
تمرین عملی اتحاد، یکی از بزرگترین دستاوردهای مبارزه با داعش و جریان تکفیری است

الهه آخرتی، گفت: احساس کردم آنچه جایش خالی بوده، نمایش درست اتحادی است که از سراسر جغرافیای مقاومت به یکدیگر داده شد تا پشت این فتنه جهانی علیه تمام موجودیت محور مقاومت، از باورها تا ثبات و امنیت کشورها را هدف گرفته بود به زمین زده شود. نزدیک شدن قلب‌ها به‌هم و تمرین عملی اتحاد، بدون شک یکی از بزرگترین دستاوردهای مبارزه با داعش و جریان تکفیری بوده که تلاش کردم با «حکایت زخم‌ها» قدری به آن بپردازم.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- الهام قاسمی: کتاب «حکایت زخم‌ها» روایت زخم‌های چهار جانباز مدافع حرم لبنانی، افغانستانی، پاکستانی و ایرانی است که انتشارات روایت فتح آن‌را در 264 منتشر کرد. این کتاب، گام کوچکی است برای نمایش گوشه‌ای از تابلوی رنگارنگ و امیدبخش وحدت امت اسلامی در مواجهه با شرارتی بین‌المللی.

الهه آخرتی در این کتاب شما را به پای حکایت زخم‌های چهار جانباز مدافع حرم خواهد برد که هر کدامشان از گوشه‌گوشه جغرافیای ایمان، خود را به سنگر دفاع رسانده‌اند و روایت‌گر مصافشان با دشمنی واحد هستند.

چرا حکایت زخم‌ها؟ چرا مثل دیگر نویسنده‌‌ها جنایات داعش در سوریه را از زوایه دید یک مادر شهید یا همسر شهید روایت نکردید؟
روایت زندگی یک شهید مدافع حرم از نگاه مادر و همسرشان را پیش از این انجام داده‌ام. کتاب‌های قابل‌دفاع و پرشمار دیگری نیز در این زمینه وجود دارد. اما احساس کردم آنچه جایش خالی بوده، نمایش درست اتحادی است که از سراسر جغرافیای مقاومت به یکدیگر داده شد تا پشت این فتنه جهانی علیه تمام موجودیت محور مقاومت، از باورها تا ثبات و امنیت کشورها را هدف گرفته بود به زمین زده شود. نزدیک شدن قلب‌ها بهم و تمرین عملی اتحاد، بدون شک یکی از بزرگترین دستاوردهای مبارزه با داعش و جریان تکفیر بوده و تلاش کردم با این کتاب قدری به آن بپردازم.

روند نگارش اثر چگونه بود و نگارش آن چقدر زمان برد؟
نگارش کار پس از اتمام مصاحبه‌ها شروع شد و رویهم‌رفته از شروع مرحله تحقیق و پژوهش تا اتمام کار، چیزی حدود دو سال زمان برد که البته باید پروسه یک‌ساله چاپ را هم به آن افزود.

چرا از زاویه دید یک جانباز سوری یا عراقی که دشمن به خاک وطنش تعرض کرده، جنگ سوریه را روایت نکردید؟
ثبت و ضبط خاطرات یک جانباز سوری، بدون شک از مهم‌ترین برنامه‌هایم برای این کتاب بود. در حقیقت جای روایت جانباز سوری و جانباز عراقی در کتاب به‌شدت خالی است و این تابلو وحدت جز با خاطرات آن‌ها تکمیل نمی‌شود، ولی شرایط خاص سفر به سوریه و اوضاع و احوال عراق از ناآرامی‌های خیابانی تا حوادثی که منجر به شهادت حاج قاسم و رویدادهای پس از آن اتفاق افتاد، این امکان را از من گرفت. با این وجود به‌شدت امیدوارم روایت جانباز سوری به‌عنوان صاحبخانه و جانباز عراقی در چاپ‌های بعدی کتاب به آن اضافه شود.


در انتهای روایت دو راوی لبنانی و ایرانی عکس‌هایی از روزهای جنگ و بیمارستان و ... آن‌ها ثبت کردید. چرا برای دو راوی افغانستانی و پاکستانی این اتفاق رخ نداد؟
طبیعتا شرایط امنیتی در ایران و لبنان با شرایط موجود در افغانستان و پاکستان متفاوت است و از آنجا که تعدادی از جانبازان پاکستانی زینبیون و افغانستانی فاطمیون پس از بازگشت به کشور خود بازداشت و با جریمه‌های سنگین مواجه شده و حتی در مواردی جان خود را از دست داده‌اند، به درخواست خود این بزرگواران و برای برهم نزدن امنیت خود و خانواده‌هایشان مجبور به عدم ارائه تصاویری این دو فرد شدیم. به‌‌ویژه که درگیری‌های مذهبی در هر دو کشور جدی است و علاوه بر محدودیت‌های ایجاد شده توسط دولت‌ها، تا به امروز مزاحمت‌های زیادی از جانب افراطی‌های مرتبط با وهابیت برای مدافعان حرم در افغانستان و پاکستان ایجاد شده است.

در «حکایت زخم‌ها» شاهد چندین راوی هستیم که از زوایای مختلف جنگ سوریه را روایت کردند. شما بیشتر با روایت کدام راوی ارتباط برقرار کردید؟
به‌عنوان نویسنده کتاب و فردی که در جریان جزئیات زندگی و روایت تک‌تک این افراد قرار گرفتم، تمام راویت‌ها را دوست داشتم و هرکدام برایم شیرینی خاص خودش را داشت. منتها شاید از این نظر که ماه‌ها پیش از شروع کار کتاب و در زمان مواجهه با خبر مجروحیت جانباز لبنانی از ذهنم گذشت که شاید بهتر بود این فرد با این نوع از مجروحیت به شهادت می‌رسید، برایم جالب بود که با زندگی محمد علوش و خانواده‌اش از نزدیک آشنا شوم و پی به اشتباه بودن پیش‌بینی‌ام درباره به بن‌بست رسیدن زندگی این فرد به دنبال مجروحیت پی ببرم.

عربی، فارسی دری و پشتو، زبان سه راوی اثر شماست. تا چه حد با این سه زبان آشنا هستید؟
به زبان عربی تسلط دارم. فارسی دری با لهجه هزاره نیز اگرچه تفاوت‌هایی با فارسی رایج در ایران دارد، اما برای ما فارسی‌زبانان شیرین و قابل درک است. حساب زبان پشتو اما جداست و مصاحبه و نگارش عبارات به این زبان جز با همراهی صادقانه دوستان پاکستانی که به زبان فارسی تسلط دارند، ممکن نبود.

کتاب حاضر چهارمین اثر شما درباره زندگی‌نامه مدافعان حرم است. چرا تصمیم گفتید در این حوزه قلم بزنید؟ هیچ‌وقت نخواستید که نویسندگی را در خارج از این حوزه تجربه کنید؟
همیشه دوست داشته‌ام و دارم که در حوزه‌های دیگری نیز قلم بزنم، البته با قید هدفمند بودن و تلاش برای انتقال مفاهیمی که به آن‌ها باور دارم. اما ورود به دنیای نویسندگی با کتاب‌های مدافعان حرم رزقی بود که نصیبم شد و خدا را به این خاطر شاکر هستم. در حقیقت من به‌عنوان یک نفر از طرفداران پروپاقرص ادبیات مقاومت، با قرار گرفتن در روزهایی که از اخبار تا امنیت‌مان به مدافعان حرم و فداکاری‌هایشان گره خورده بود، احساس کردم همان‌طور که آن‌ها وظیفه خود در میدان دفاع را انجام می‌دهند ما نیز باید مسئولیت‌مان در خصوص روایت این حماسه‌ها و تبیین چرایی آن برای نسل‌های آینده جدی بگیریم. به‌‌ویژه که بیشتر مدافعان هم‌نسلی‌های من هستند و عمیقا معتقد بوده و هستم معرکه دفاع از حرم، معرکه نسل ما بود و باید نقش‌مان را در آن پیدا و به قدر توان ایفا می‌کردیم.

برای کسانی که به‌عنوان نوقلم تصمیم دارند که در این حوزه قلم بزنند چه توصیه‌‌ای دارید؟
اول این که هرچه سریع‌تر عزمشان را برای ورود به این حوزه جزم کنند که تعداد قصه‌های روایت نشده ما پرشمار و تعداد نویسندگانمان در این حوزه ناکافی است. در کنار آن با مطالعه منظم و در صورت نیاز بهره‌گرفتن از دوره‌های آموزشی مناسب، توان خود را بالا ببرند و ذهن و قلم‌شان را برای فعالیت در این حوزه آماده کنند.

آیا در حال حاضر کتابی در دست نگارش دارید؟
بله. رویکرد کتاب جدید هم بررسی حوادث سال‌های اخیر و ایجاد پلی برای ارتباط هرچه بیشتر ساکنان منطقه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها