جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
احساس مشترک مردم ایران و عراق به شهید سلیمانی نمود پیوند مردم دو سرزمین است

نرگس لقمانیان گفت: در دو اقلیم مختلف ایران و عراق که رسانه‌های معاند سعی می‌کنند بینشان اختلاف ایجاد کنند، احساس مشترک مردم نسبت به شهادت سردار سلیمانی، یک پیوند بین مردم دو سرزمین ایجاد کرد و این نکته برای مخاطبان کتاب «یزله بر دجله» جالب بود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «یزله بر دجله»، اثر جعفر الهایی، نرگس لقمانیان و فاطمه ملکی، ‌شامل روایت‌های از مردم عراق درباره شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس است.
 
وقتی که حاج قاسم سلیمانی، طی یک عملیات تروریستی به شهادت رسید، پیکر ایشان به ایران منتقل و در شهرهای اهواز، مشهد، قم، تهران و کرمان تشییع شد. مردم بسیاری در این مراسم شرکت کردند، اما جمع‌آوری و انتشار خاطره‌ها و لحظه‌های خبر شهادت، عزاداری، راهپیمایی، تشییع و... از کار‌های رسانه‌ای است. این کار هم به آثار هنری و اندیشه‌ای مدد می‌رساند و هم به عنوان سندی برای آینده و نسل‌های بعد به حساب می‌آید.
 
این نوع خاطره‌نگاری غالبا در میان مجموعه‌های تاریخ‌نگاری مهجور مانده و به همین دلیل، اهمیت جمع‌آوری روایت‌های مردمی دوچندان می‌شود. در کتاب «یزله در دجله» می‌توانید بخشی از خاطرات مردم عراق را بخوانید که در ایام شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس نوشته‌اند.

در ادامه گفت‌وگو با نرگس لقمانیان، یکی از نویسندگان کتاب را می‌خوانیم.
 
مضمون کتاب «یزله بر دجله» چیست و با چه هدفی تدوین شده است؟
موضوع این کتاب، خاطرات مردم عراق در شهرهای کربلا، کاظمین و بغداد از مراسم تشییع پیکر مطهر سردار حاج‌قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس است. مصاحبه‌ها از قبل پیاده‌سازی و ترجمه شده بود و به دست ما رسید و ما این بخش از خاطرات را از آن‌ها جدا و تدوین می‌کردیم و این کتاب مجموعه خاطرات کوتاه است از آنچه مردم عراق در تشییع پیکر مطهر سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس دیده‌اند.
 
کتاب در قالب تاریخ شفاهی تدوین شده و مستند است و هیچ دخل و تصرفی در آن صورت نگرفته، حتی سعی شده کلمه‌ها اصالت عربی خود را حفظ کنند و اگر احساس می‌کردیم برخی ترجمه‌‎‌ها خیلی ایرانیزه شده، برخی کلمه‌ها که در فارسی هم کاربرد دارد را ترجمه نکردیم و اجازه دادیم به همان شکل باقی بماند.
 
چرا این عنوان را برای کتاب انتخاب کردید؟
یزله کلمه عربی است و برای این نامگذاری از سوگ حماسی که در یکی از خاطرات به آن اشاره شده وام گرفته‌ایم که مصاحبه‌شونده اشاره می‌کند که برای ایشان یزله انجام می‌شد. درکل درباره بقیه کلمات و اصطلاحات کتاب سعی شده تغییراتی صورت نپذیرد.
 
برای انتخاب عنوان کتاب خیلی تحقیق کردیم، به دنبال اسمی بودیم که ترکیبی از کلمه عربی و فارسی باشد و پیوند ایران و عراق را نشان دهد. ابتدا «شور مشایه» را انتخاب کردیم و بعد «یزله بر دجله» را برای عنوان کتاب برگزیدیم و یزله را از خاطرات یکی از راویان وام گرفتیم که گفته بود در مراسم شهادت حاج قاسم یزله می‌کردیم و دجله هم که رودی در عراق است.
 


انگیزه شما از انتشار این کتاب چه بود؟
چند کتاب دیگر نیز با این موضوع و تحت عنوان خاطرات مردم ایران از مراسم سوگواری شهادت حاج قاسم سلیمانی منتشر شده است. من همیشه با خود فکر می‌کردم که پس از رحلت امام خمینی(ره)، همیشه فیلم‌ها و خاطراتی از حضور مردم را در آن روز می‌بینیم و می‌شنویم، اما چقدر حیف است که این خاطرات جایی ثبت نشده، بنابراین احساس کردم که این حضور پرشور مردم در مراسم تشییع پیکر مطهر شهید سلیمانی دیگر یک حماسه است که باید خاطراتش جزء به جزء ثبت شود و برای درج خاطرات هم نیاز نیست که به سراغ مقامات برویم و یا با نزدیکان سردار سلیمانی گفت‌وگو کنیم، بلکه با عموم مردم سروکار داریم.
 
درواقع این پیوند قلبی بین مردم و سردار سلیمانی بسیار عجیب بود. مگر چقدر درمورد سردار سلیمانی قبل از شهادت‌شان شنیده بودیم؟ حتی انگشت‌شمار پشت قاب تلویزیون ایشان را دیده بودیم و خلق این حماسه بسیار تاریخی و عجیب بود. درمورد عراق این انگیزه دو چندان بود که مگر مردم عراق چه چیزی درمورد سردار سلیمانی شنیده‌اند آن هم در شرایطی که جریان استعمار، رسانه‌های منطقه را در دست دارد و مدام در حال انتشار اخبار برای تخریب محور مقاومت است و تصویری که این رسانه‌ها سعی دارند از عراق برای ما بسازند، کشوری با احزاب مختلف و گسیل‌های عمیق اجتماعی و سیاسی و اینکه طائفه‌ها مدام در حال درگیری با هم هستند، اما در واقع می‎بینیم که یک اتفاق شگفت‌انگیز رخ داد که اگرچه اختلافات در واقعیت وجود داشت، اما خیلی در حاشیه بود و مردم عراق هم این پیوست قلبی را با سردار سلیمانی داشتند و این موضوع شگفت‌انگیز بود و مهم بود که حتما ثبت شود.
 
استقبال مخاطبان از کتاب «یزله بر دجله» چطور بوده است؟
با توجه به این‌که موضوع کتاب، مناسبتی است، شاید در مناسبت‌ها بیشتر خوانده شود. ولی از بازخوردهایی که دریافت کرده‌ام احساس می‌کنم برایشان جالب بوده است. مثلا برخی مخاطبان می‌گفتند از رسانه‌ها این خیل جمعیت را دیده بودیم، اما اینکه جزء به جزء وارد زندگی آن آدم‌ها شویم و ببینیم بر آن‌ها چه گذشته جالب بود و این حس مشترک نکته جالب دیگر بود و در خاطرات مردم عراق هم مدام این شوک و بهت تکرار شده و من کلمه کم آورده بودم و دنبال کلمه مترادف برای این شوک و بهت می‌گشتم و در اقلیم مختلف ایران و عراق که رسانه‌های معاند سعی می‌کنند بین‌ آن‌ها اختلاف ایجاد کنند، این احساس مشترک یک پیوند ایجاد کرد و این نکته برای مخاطبان کتاب جالب بود.
 
سردار سلیمانی یکی از مشهورترین و درعین‌حال محبوب‌ترین شخصیتهایی است که می‌شود گفت محبوییت او در جامعه ما و حتی فراتر از ایران، یک محبوبیت عمومی است. با این وجود این نگرانی وجود دارد که شخصیتی مثل سردار سلیمانی هم مانند بسیاری از شهدا و حتی مشاهیر این سرزمین پس از مدتی به‌دست فراموشی سپرده شود. برای نیافتادن در این ورطه چه باید کرد؟ از نظر شما آیا یک کشور یا جامعه به اسطوره نیاز دارد یا خیر؟ و اصولا اسطوره‌سازی با چه اهدافی صورت می‌گیرد؟
تحقیقاتی در این زمینه انجام شده که چقدر مردم کشور ما به شناخت قهرمانان خود نیاز دارند. کشورهای دیگر در انیمیشن‌ها و کارتون‌هایشان قهرمان دارند و ما با این‌که قهرمان‌های واقعی بسیار داشته‌ایم، اما آن‌ها را معرفی نکرده‌ایم و یک روش برای معرفی این قهرمانان، شاید همین انتقال سینه‌ به سینه باشد که مادران وقتی می‌خواهند برای فرزندان خود قصه بگویند از قهرمانان ملی استفاده کنند که خیلی تأثیرگذار است. درواقع خاطره‌ها می‌توانند قصه شوند و در سنین مختلف سینه به سینه منتقل شوند. همیشه قصه‌ها مهم‎ترین راه ثبات و ماندگاری یک قضیه هستند. همان‌قدر که ما از زمان قحطی و حمله مغول‌ها مواردی را می‌دانیم که از طریق قصه‌ها به ما رسیده و شاید مهم‌ترین راه قهرمان ساختن و ماندگار کردن قهرمان‌ها هم از طریق ادبیات باشد و خروجی‌های مختلف می‌توان از ادبیات گرفت.
 
اگر بخواهید جمله‌ای یا سخنی با سردار سلیمانی که خیلی او را دوست دارید بگویید، چه خواهید گفت؟
با شهادت سردار سلیمانی، خیلی حس فقدان پدر داشتم، درحالی‌که زیاد ایشان را ندیده بودم و خودم هم نمی‌دانستم چرا این سوگ این‎قدر برایم پررنگ است و با گذشت زمان کم‎رنگ نمی‌شود.
 
اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
کتابی در دست چاپ دارم، درباره خاطرات یک نمایشنامه‌نویس انقلابی است که قبل از انقلاب، مفاهم انقلابی را از طریق تئاتر به مردم می‌رسانده و چون تئاتر، هنر روشنفکری بوده و مخاطبان آن، روشنفکر بوده‌اند، این تأثیرگذاری متفاوت‌تر بود و در قشر متفاوت‌تر از مردم اتفاق افتاده و کتاب شامل خاطرات مردم از 1314 تا 1320 اصفهان است که در این دوره چند واقعه مهم ازجمله ممنوعیت روزه، حجاب و قحطی را داشتیم که کمتر به این‌ها پرداخته شده و در حدود 200 خاطره این موارد را جمع‌آوری کرده‌ایم و در حال تدوین آن‌ها هستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها