چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۰
دسترسی به اسناد برخی فعالیت‌های زنان در تاریخ معاصر به دشواری امکانپذیر است/ توسعه آموزش پای زنان را به فعالیت‌های سیاسی باز کرد

محسن مدیرشانه‌چی، استاد علوم سیاسی و پژوهشگر معتقد است: زنان در تحولات تاریخ معاصر چه در عصر قاجار چه در عصر پهلوی اول و دوم کم و بیش حضور داشتند، اما طبعا در عصر قاجار و عصر پهلوی اول بیشتر زنان فعال از طبقات مرفه بودند، طبقاتی که امکان تحصیل داشتند اما طبقه متوسط یا پایین طبعا نقش کمتری را ایفا کردند. در دوره پهلوی دوم که گسترش مدارس و دانشگاه‌ها شکل جدی به خودش گرفت، به طبع شمار زیادی از زنان تحصیل‌کرده که می‌توانستند در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش بیشتری ایفا کنند، افزایش یافت و همین تحصیل در دانشگاه پای آنها را به فعالیت‌های سیاسی باز کرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- ماهرخ ابراهیم‌پور: بخش قابل توجهی از اطلاعات ما درباره فعالیت‌های سیاسی زنان در دوران معاصر را خاطرات تشکیل می‌دهند، خاطراتی که به ویژه به اتفاقات دوره پهلوی می‌پردارند و حجم کمی هم از خاطرات شرحی از فعالیت زنان در عصر قاجار است؛ خاطراتی که دستمایه برخی پژوهش‌ها و تالیفات به شمار می‌آیند و برخی از پژوهشگران با استناد به این خاطرات سراغ تالیف تاریخ سیاسی یا اجتماعی زنان می‌روند؛ از جمله در بخش‌های پایانی کتاب «ترانه و توفان» خاطرات نقش عمده‌ای را در بیان فعالیت‌های سیاسی زنان مسلح ایفا می‌کند، اما مولف در این کتاب تلاشی برای تحلیل خاطرات نکرده و تنها به بیان برخی از آنها اکتفا کرده است که در بعضی از کتاب‌های مرتبط با پژوهش‌های زنان مسبوق به سابقه است. همچنین اسناد نیز نقشی در این کتاب ندارند، چون دسترسی به آنها به گفته دکتر محسن مدیرشانه‌چی شاید دشوار بوده است. با شرحی که گفته شد، در ادامه سوژه بررسی وضعیت تاریخ‌نگاری زنان در ایران معاصر با نگاهی به کتاب «ترانه و توفان؛ زنان و جنبش مسلحانه ایران دهه‌های چهل و پنجاه» سراغ محسن مدیرشانه‌چی، استاد علوم سیاسی رفتیم و با او گپ و گفتی درباره زنان داشته‌ایم. 

چه چیزی باعث شد سراغ پژوهش درباره فعالیت سیاسی زنان در تاریخ معاصر بروید؟
اگرچه درباره تاریخ معاصر پژوهش‌ها و تالیفات بسیاری انجام شده است، اما درباره نقش زنان در این تحولات کمتر کار شده به ویژه درباره نقش زنان در جنبش مسلحانه ایران تقریبا هیچ کاری نشده بود، برای همین تشخیص دادیم در این حوزه که شاید تا حد زیادی مغفول واقع شده و صرفا در خلال آثار دیگر درباره تاریخ معاصر یا جنبش‌های مسلحانه مطالبی نوشتند و در آن تالیفات به نکاتی اشاره شده است اما به صورت جامع و یک کار مشخص در این رابطه اثری در دست نیست و از این لحاظ این ضرورت تشخیص داده شد که به پژوهش درباره آن در یک اثر جداگانه بپردازیم.

در کتاب «ترانه و توفان» در بخش مربوط به بحث فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی زنان در دوره مشروطه به منابع بسیاری استناد کردید، این تنوع منابع به چه دلیل است؟ برخی معتقدند فراوانی منابع باعث شده که بسیاری تمایل به نوشتن مقاله و کتاب در این برهه داشته باشند؟
درباره تاریخ ایران به ویژه عصر مشروطه کارهای بسیار زیادی چه از سوی ایرانیان چه تاریخ‌نگاران و پژوهشگران خارجی انجام شده است. از این لحاظ امکان استناد به این منابع در زمانی که به دوره مشروطه در خلال پژوهش پرداخته شد، طبعا تعداد منابع بیشتر بود، اما درباره دوران پهلوی کارها کمتر است و شاید بعضی آثار در همان زمان از سوی نویسندگانی که سیاست‌های آن زمان را پیش می‌بردند، نوشته شد که برخی از آنها یکسویه، در راستای ستایش و حتی اغراق در این ستایش بود و متقابلا بعد از دوران پهلوی در 40 سال اخیر اغلب آثاری که به نگارش درآمد، درست بر عکس حتی بالاتر از نقد؛ در حد طعن، تحریف و جعل بود و نکاتی که چندان معتبر و موثق نبود، از این رو طبعا امکان استناد به آثاری که قابل ارجاع و بی‌طرفانه نوشته شده باشد، کمتر بود. ضمن این‌که تحول خاصی هم مثل انقلاب مشروطه که در اواخر عصر قاجار رخ داد، در دوران پهلوی که مورد توجه باشد و انبوهی از منابع درباره‌اش نوشته باشد، در میان نبود به‌جز مسائلی مانند ملی شدن صنعت نفت و کودتای 28 مرداد که کمتر به نقش زنان در آنها برمی‌خوریم و طبعا جایی برای پرداختن به این موضوع و ارجاع به منابع در این زمانه نبود و یکی هم خود انقلاب طبعا زنان هم مانند مردان نقش داشتند، اما بحث ما به انقلاب نمی‌رسد و تا سال 1357 است.  



در دوره پهلوی دوم شما به بحث اصلی یعنی فعالیت سیاسی زنان پرداختید و صحبت از تفاوت طبقه زنانی است که در عرصه فعالیت سیاسی حضور پیدا کردند. در حالی که در دوره‌های قبل بیشتر زنان قشر مرفه ایفای نقش کردند، اما در دوره پهلوی دوم به زنان طبقه متوسط و جتی پایین در میان مبارزان سیاسی اشاراتی کردید؟

زنان در تحولات تاریخ معاصر چه در عصر قاجار چه در عصر پهلوی اول و دوم کم و بیش حضور داشتند، اما طبعا در عصر قاجار و عصر پهلوی اول بیشتر زنان فعال از طبقات مرفه بودند، طبقاتی که امکان تحصیل داشتند اما طبقه متوسط یا پایین طبعا نقش کمتری را ایفا کردند. در دوره پهلوی دوم که دوره طولانی نزدیک به چهار دهه بود، طبعا با گسترش مدارس و دانشگاه‌ها که از عصر رضاشاه شروع شده و شکل جدی به خودش گرفت و در دوره محمدرضاشاه توسعه پیدا کرد، به طبع شمار زیادی از زنان تحصیل‌کرده که می‌توانستند در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش بیشتری ایفا کنند، افزایش یافت و به ویژه با وضعیت بهتر اقتصادی ایران بالاخص در دهه 40 که بر اثر شگل‌گیری اوپک درآمدهای نفتی ایران افزایش پیدا کرد.

این عوامل باعث شد در واقع اقشار بیشتری بتوانند به تحصیل بپردازند، همچنین رایگان بودن تحصیل در مدارس و دانشگاه‌ها به این امر کمک کرد، از این لحاظ در دوران پهلوی به ویژه در دوره‌های پایانی این دوران در واقع شمار زنان تحصیل‌کرده بیشتر شد و به همین دلیل زنان از طبقات و اقشار مختلف نقش بیشتری در تحولات سیاسی و اجتماعی ایفا کردند به ویژه در جنبش مسلحانه که به نقش آنها در این کتاب پرداخته شد از طبقات و اقشار گوناگونی بودند، چون عمدتا خاستگاه جنبش مسلحانه چه در بین مردان چه زنان از دانشگاه‌ها بود، یعنی دانشجویان و فارغ‌التحصیلان جوان دانشگاه‌ها به این جنبش پیوستند و همچنان که اشاره شد با رایگان بودن آموزش چه مدرسه و چه دانشگاه در واقع طبقات و اقشار گوناگون (طبقات بالا، پایین و متوسط) حضور داشتند. برای همین چه در بین مردان چه زنان نقش عمده‌ای در جنبش‌های مسلحانه داشتند و مثل بسیاری از جنبش‌ها طبقه متوسط در این دوران به ایفای نقش پرداخت، در حالی که قبل از آن زنانی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران نقشی داشتند و حتی به وزارت و وکالت در دهه 40 و 50 می‌رسیدند بیشتر از طبقات بالا بودند اما در جنبش مسلحانه از طبقات متوسط و پایین هم زنانی جذب آن شدند.

در کتاب شما به ویژه در بررسی فعالیت زنان مسلح بیشتر به خاطرات فعالان این حوزه اشاره کردید، چرا خبری از تحلیل و بررسی این پدیده نیست؟
چون در هر تحقیق و پژوهشی بر مبنای سطح تحلیل عمدتا به سه سطح می‌توانیم بپردازیم؛ سطح توصیف پدیده‌ها و تحولات، سطح توضیح، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و تحولات، سطح سوم سطح تجویز یا پیشنهاد یا ارائه راهکارها. چون در زمینه نقش زنان در جنبش مسلحانه ایران کار منسجم و جامعی صورت نگرفته بود، این کار به شکلی نخستین کار بود، برای همین در نخستین گام تشخیص دادیم به شناخت، شناسایی، تحول و توصیف این پدیده بپردازیم و کمتر وارد سطوح دیگر از جمله تحلیل بشویم. ضمن این‌که در واقع اصل بی‌طرفی، داوری منصفانه و دور بودن از سوگیری و جهت‌گیری سبب می‌شد در تحلیل چه در محتوا، الفاظ و واژگان یا جهت‌گیری و به کار بردن تعابیر مثبت، منفی خوب یا بد و انکارآمیز نپردازیم و صرفا به بیان واقعیت‌ها و تحولی که صورت گرفت و نقشی که زنان در تحولات داشتند، بسنده کنیم. 

چرا در بررسی فعالیت زنان در دهه پنجاه به اسناد استناد نکردید؟ دیجیتال شدن نشریات، خاطرات و اسناد نقشی در پژوهش شما داشت؟
در این رابطه هم چون این پژوهش نخستین کاری بود که به نقش زنان در جنبش مسلحانه می‌پرداخت طبعا بیشتر منابع کتابخانه‌ای در قابل کتاب‌ها و برخی نشریات مورد توجه ما قرار گرفت. اگرچه نشریات کمتر به این موضوع پرداختند و بیشتر منابع مورد استناد کتاب‌ها بودند. البته مواردی که در کتاب‌ها و نشریات مطلبی نبود، در واقع دنباله برخی مباحث پیشین مانند زندگی‌نامه‌ها که قرار بود، تکمیل شود به بعضی از سایت‌ها که می‌توانستیم نکاتی در آنها پیدا کنیم رجوع شد، اما اسناد در این زمینه بسیار اندک است یا در دسترس نیست یا حتی دسترسی به آنها دشوار است و برخی از آنها شاید در اختیار گروه‌ها و سازمان‌هایی باشد که احیانا در داخل کشور نیستند برای همین کار بیشتر محدود و معطوف به منابعی بود که در کتاب به آنها اشاره شده است، هر چند همین منابع برای نشان دادن موضوع و نقش زنان در این قضایا و تحولات کافی بود و البته در همان کتاب‌ها هم برخی اسناد را چاپ کرده بودند و بعضی نهادها و موسسات که این اسناد را در اختیار داشتند آنها را در قالب برخی کتاب‌ها به چاپ رساندند اما دسترسی مستقیم به آن اسناد شاید امکان‌پذیر نبود!

درباره وضعیت پژوهش‌های تاریخی زنان بیشتر بخوانید:

پژوهش‌های تاریخی درباره زنان در سال‌های پایانی قاجار درجا می‌زند/ دیجیتال‌شدن اسناد، انقلابی در تاریخ‌نگاری است


توجه بیش از حد به تاریخ سیاسی مانع دیده‌شدن زنان طبقه فرودست در پژوهش‌های تاریخی است


متاسفانه هنوز از شیوه تاریخ‌نگاری نو غفلت می‌کنیم/ اهمیت بالای پژوهش‌های تاریخی انجمن زنان پژوهشگر

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها