پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۰
جای خالی کتاب‌هایی با موضوع تروریسم مشهود است

نویسنده کتاب «نبرد تیله‌ها» گفت: با توجه به این‎که دنیای امروزی ما دنیای تروریسم، درگیری‌ها و جنگ‌هاست، به‌نظر می‌رسد که جای کتاب‌هایی که به این موضوعات می‌پردازد، خالی باشد و باید در زمینه نگارش چنین کتاب‌هایی اهتمام بیشتری صورت پذیرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «نبرد تیله‌ها»، داستانی جذاب از شکل‌‌گیری تروریسم تا ترور افراد در قالب زندگی یک نوجوان پاکستانی را روایت می‌کند. «نبرد تیله‌ها» خاطرات کودکی علی‌اکبر حسینی است که در قالب داستان نوشته شده است. نویسنده که خود اهل پاکستان و شهر کویته است، رشد تروریسم را در محله‌ خودش شاهد بوده و تأثیر منفی تروریسم بر افراد محل را از نزدیک دیده و آن را در قالب داستان نوشته است، سعی دارد آثار سوء تروریسم بر زندگی افراد یک محل امن را به تصویر بکشد؛ محلی که زمانی شیعه و سنی در آن در کنار هم زندگی می‌‌کردند و با رشد تروریسم در پاکستان و مخصوصا کویته، فاصله عجیبی میان آن‌ها به‌وجود می‌آید و باعث بدبینی نسبت به همدیگر می‌‌شود.
 
این بدبینی به‌جایی می‌رسد که بسیاری از افراد محل، جانشان را از دست می‌دهند و آن‌هایی هم که زنده می‌مانند یا به کشورهای خارج مهاجرت می‌کنند و یا همان‌جا می‌مانند و هر لحظه را با ترس و وحشت سپری کرده و هر آن منتظر مرگ ناگهانی خود هستند. این کتاب از اتفاقات تلخ و شیرین سخن می‌گوید که گاهی مخاطب را می‌خنداند و گاهی می‌گریاند و گاهی هم وحشت‌زده می‌کند.

در ادامه گفت‌وگو با سیدعلی‌اکبر حسینی، نویسنده پاکستانی کتاب «نبرد تیله‌ها» را می‌خوانید.
 
توضیح مختصری در رابطه با موضوع و محتوای کتاب «نبرد تیله ها» و دلایل نگارش آن بفرمایید.
موضوع این کتاب «نبرد تیله‌ها» رشد تروریسم در یک قسمت یا یک شهر از پاکستان است و این کتاب در قالب یک رمان رمان نوشته شده و دلایل نگارش کتاب این است که بزرگ‌ترین معضلی که امروز دنیا را درگیر کرده همین تروریسم است. بدون استثناء هیچ کشوری در دنیا از دست تروریسم‌ها در امان نیست. بنده به‌عنوان نویسنده فکر کردم که که بد نیست چنین کتابی نوشته شود و خاطرات خودم را در کتابی در قالب رمان بنویسم.
 
چطور اسم کتاب را «نبرد تیله‌ها» انتخاب کردید؟
در مورد اسم کتاب، همان‌طور که می‌دانید اسم کتاب دو قسمت دارد، یکی نبرد و دیگری تیله‌هاست که هر دو قسمتی از کتاب را نمایندگی می‌کنند. «نبرد» برمی‌گردد به هیجانات و ناامنی‌هایی که کتاب در آن زمان نوشته شده، «تیله‌ها» درواقع به‌عنوان سمبل در این کتاب آمده و به خاطرات دوران بچگی راوی مربوط می‌شود که تیله‌بازی را دوست داشته است و این دو تا به هم مربوط می‌شوند و تیله در واقع نقش خاصی را در این رمان ایفا می‌کند و از نظر محتوایی و داستانی به‌صورت نمادین بعضی جاها به‌کار گرفته شده و مخاطبانی که این کتاب را می‌خوانند، متوجه این موضوع می‌شوند.
 
منطق این کتاب و ویژگی بارز آن از نظر شما چیست؟
با توجه به این‎که دنیای امروزی ما دنیای تروریسم، درگیری‌ها و جنگ‌هاست، به‌نظر می‌رسد که جای چنین کتاب‌هایی خالی باشد و باید در زمینه نگارش چنین کتاب‌هایی اهتمام بیشتری صورت پذیرد. در رابطه با ویژگی بارز این کتاب نیز شاید درست نباشد که من به‌عنوان نویسنده برای آن ویژگی تعیین کنم، اما وقتی کتاب در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و آن را مطالعه می‌کنند. معمولا از نظر افراد مختلف چند ویژگی خاص مورد توجه قرار می‌گیرد که جزو ابعاد پررنگ کتاب به‌شمار می‌آید.
 
مهم‌ترین نکته‌ای که کتاب «نبرد تیله‌ها» با مخاطب در میان می‌گذارد از نظر خودتان کدام است؟
مهم‌ترین نکته‌ای که این کتاب با مخاطب در میان می‌گذارد این است که افراد یک منطقه نباید از اطراف آن منطقه غافل باشند چون غفلت 4 یا 5 ساله که مدت کوتاهی هم هست، می‌تواند منجر به رشد تروریسم در یک منطقه خاص شود و معضلی برای آن منطقه ایجاد کند. در واقع هدف از نوشتن این کتاب یا تلنگری که این کتاب به خواننده می‌زند این است که باید حواسشان به اطراف جمع باشد و اگر مورد مشکوکی می‌بینند، حتماً با پلیس در میان بگذارند تا همچنین اتفاقی نیافتد که یکی در منطقه خودش کارهای ضد دولتی و انسانی انجام دهد و افراد آن منطقه و محله از فعالیت‌هایی که به‌طور سری آن‌جا انجام می‌شود غافل شوند و بعداً برایشان دردسرساز شود.
 


در مدت انجام این کار با چه چالش‌هایی مواجه بودید؟
یکی از چالش‌هایی که هنگام نوشتن کتاب با آن مواجه بودم این بود که این رمان چون قسمت عمده‌اش به خاطرات کودکی بنده برمی‌گردد و وقتی مدت زیادی از خاطرات بگذرد، گاهی این شک در انسان ایجاد می‌شود که آیا همچنین چیزی بوده و یا ذهن نویسنده است که این موارد را تجسم می‌کند.
 
در ابتدا قرار بود که این کتاب را به‌صورت خاطره بنویسم، ولی بخاطر همین چالش فراموشی که ممکن است تاریخی که آورده شده دقیق نباشد یا اتفاقی که از آن یاد شده، صددرصد همان‌گونه که نویسنده مدنظرش بوده نباشد، به همین دلیل کتاب را به شکل رمان نوشتم. چون رمان آمیزه‌ای از حقایق و تخیل است و اگر برخی نکات به صورت صددرصد دقیق بیان نشده باشد، چون در قالب رمان هست، اشکالی به آن وارد نمی‌شود.
 
موضوع کتاب در رابطه با تروریسم است، سؤال این است که این‌ها چطور در کشورها مسلط می‌شوند و چرا سیاستمداران ساکتند؟
تسلط گروه‌های تروریستی بر کشورها به نظر من خیلی به سیاستمداران آن کشور مربوط نمی‌شود. بیشترین نقش را در رشد و تسلط این تروریست‌ها خود مردم برعهده دارند. به این صورت که از افعال این افراد غفلت می‌کنند در حالی‌که اگر حواسشان جمع باشد و اطرافشان را با دقت نگاه کنند و به موقع حرکات مورد نیاز را انجام دهند، هیچ‌‌گاه این گروه‌ها که معمولا خیلی کوچک‌تر از جمع عموم مردم هستند، نمی‌توانند بر آن‌ها تسلط پیدا کنند. البته دولت‌ها هم در این زمینه به نوبه خود نقش دارند، همان‌طور که هر فردی در آن اجتماع در کنترل و تسلط بر این افراد نقش دارد و باید نقش خودش را ایفا کنند و نگذارد همچنین گروه‌هایی در هیچ منطقه‌ای پیدا شود.
 
نیاز مخاطبان بویژه نسل جوان در حوزه مکتوبات به چه نوع کتاب‌ها و در چه قالب‌هایی است؟
مخاطبان امروز به ویژه نسل جوان هر کدام ژانر جدیدی را دوست دارند، ممکن است یکی ژانر رمان‌های عاشقانه را دوست داشته باشد، یکی جنایی و دیگری به ژانرهای پلیسی علاقه داشته باشد. گروهی از جوان‌ها هم حتما همچنین کتاب‌هایی که در مورد تروریسم نوشته می‌شود را می‌پسندند. شاهد این مدعا کتاب‌هایی است که یوسف‌زئی در این زمینه نوشته و بسیار مورد استقبال قرار گرفته، این کتاب‌ها در ایران از زبان اردو ترجمه شده و این نشان می‌دهد که جوانان و مخاطبان امروز به این نوع کتاب‌ها علاقه‌مندند و دوست دارند این کتاب‌ها را مطالعه کنند. امیدوارم کتاب «نبرد تیله‌ها» هم با توجه به این‌که در قالب رمان نوشته و مربوط به معضل اجتماعی می‌شود که همگی با آن درگیر هستیم، بتواند مخاطبان خاص خود را پیدا کند و مورد استقبال قرار گیرد.
 
آیا اثر جدیدی در دست نگارش دارید؟
مدتی است که روی کتابی شبیه این کتاب کار می‌کنم، ولی در قالب رمان نیست. این کتاب به شکل داستان کوتاه است که یکی دو تا از داستان‌های آن را نوشته‌ام و در ذهنم هست که چه باید بنویسم. امیدوارم بتوانم با مشغولیت‌های جانبی که دارم وقت کافی برای این کتاب بگذارم، آن را کامل کنم و به چاپ برسانم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها